مهاجرت توسعه را به تاخیر میاندازد
سالهاست موضوع خروج و مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور افکار عمومی ایرانیان را درگیر خود ساخته است. طی دهههای گذشته اقشار الیت جامعه ایرانی، مهاجرت را ترجیح داده و سرنوشتشان را در جای دیگری جستوجو میکردند. طی سالهای اخیر اما روند مهاجرت ایرانیان بسیار، عجیبتر هم شده است.
از یک طرف به دلیل مشکلات زیرساختی مانند آب، محیط زیست و نزول شاخصهای اقتصادی شاهد مهاجرتهای داخلی از مناطق کمتر برخوردار به شهرهای برخوردار هستیم و از سوی دیگر، روند مهاجرت به همسایگان نه چندان برخوردار کشور مانند پاکستان و عراق و عمان در حال افزایش است. موضوع مهاجرت ایرانیان به عراق این روزها بازتابهای زیادی در رسانههای کشور پیدا کرده است. کشور عراق، جای خواب در اختیار ایرانیان در مشاغل مختلف قرار میدهد تا از نیروی انسانی ایرانی برای بهبود شاخصهای توسعه خود استفاده کند.
اولین برداشت ما از مهاجرت ایرانیان آن است که ایران در حال از دست دادن ظرفیتهای فراوانی هستیم. این مهاجرتها از اقشار دارای تحصیلات عالیه و منابع مالی فراوان آغاز شده و امروز به سطوح مختلف و قشرهای نه چندان برخوردار رسیده است. بر اساس گزارش رصدخانه مهاجرت ایران، در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲2 به طور متوسط سالانه حدود ۸۶ هزار ویزا یا اجازه اقامت غیرتوریستی برای ایرانیان در اروپا، امریکای شمالی، استرالیا، ترکیه و... صادر شده است.
همچنین، تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور طی یکی، دو دهه گذشته روند صعودی داشته و از تراز ۱۷ هزار دانشجو در سال ۲۰۰۰ میلادی به تراز ۶۶ هزار دانشجو در سال ۲۰۲۰ رسیده است. بر همین اساس، رتبه دانشجوفرستی ایران دربازه زمانی سالهای ۲۰۰۰ تا۲۰۲۰ از رتبه ۲۶ درجهان به رتبه ۱۷ تغییر یافته است. امریکا، آلمان، ترکیه، کانادا و ایتالیا به ترتیب 5 مقصد اصلی دانشجویان ایرانی در دنیا هستند. بسیاری از این دانشجویان هم به ایران بازنمیگردند و در کشورهای دیگر باقی میمانند. در ادامه شاهد مهاجرت بسیاری از کارگران و تکنیسینها، پرستاران، متخصصان و... ایرانی به کشورهای همسایه هستیم.
اما دلیل این مهاجرتها طی دهههای اخیر چیست و چرا ایرانیان جلای وطن میکنند و راهی غربت میشوند؟ مهمترین دلیل این مهاجرتها پیشبینیناپذیر بودن اقتصاد ایران است. وقتی رشد اقتصادی اعلامی دولت ایران با واقعیتهایی که روی سفره مردم نمایان میشود، تناسبی ندارد و دولت نرخی را به عنوان رشد اقتصادی، نرخ تورم و... اعلام میکند اما در واقعیت تصاویری دیگری رخ نمایان میشود، طبیعی است که مردم به فکر سفر به سرزمینی باشند که امکانات اقتصادی مناسبتری در اختیار آنها قرار بگیرد. دلیل این مهاجرتها فقری است که در اقتصاد و معیشت ایران جولان میدهد. تاسفآور اینکه نشانهای از بهبود در این اقتصاد مشاهده نمیشود. وقتی سنجش دلایل بروز مشکلات از زمین به آسمان منتقل میشود، طبیعی است که در هر قشری و در هر نسلی علاقهمندان به مهاجرت مشاهده میشود.
برخی از این مهاجران برای حق انتخاب نوع زندگی، برخی برای آموزش بهتر، برخی برای آینده شغلی بهتر و برخی برای بهرهمندی از حداقلهای زندگی و... دست به مهاجرت میزنند. این روند اما در توسعه و پیشرفت کشورمان اثرگذار خواهد بود. ایران با این حجم از مهاجرت نمیتواند مسیر رو به رشد خود را ادامه بدهد. با سخندرمانی هم نمیتوان اقتصاد را درمان کرد.
اولویت پیدا کردن اقتصاد، ارتباط مناسب با جهان و هدف قرار گرفتن رفاه سهگانهای است که بخشی از این مشکلات را پوشش میدهد و مهاجرت معکوس را در کشورمان شکل میدهد. اما متاسفانه مسوولان ایرانی به این ضرورتها به اندازهای بیتوجهی کردهاند که نه تنها مهاجرت به خارج بلکه مهاجرتهای داخلی هم رو به فزونی گرفته است. مهاجرت صدها هزار ایرانی از سیستان و بلوچستان به سمت سایر استانهای برخوردار نمونهای از این نوع مهاجرتهای داخلی است که بسیار نگرانکننده است.