ریسک بازار سرمایه
در کلام اول اگر با شخصی در رابطه با بورس و بازارسرمایه صحبت کنیم، ناخودآگاه در اولین قدم ذهن او به سمت سهام شرکتها معطوف خواهد شد که شاید با توجه با بازدهی خوب یا بد آن و با توجه به ریسکی که این قسمت از بازار دارا است افکاری کاملا مثبت یا کاملا منفی نسبت به آن داشته باشد و باعث جهتگیری ادامه صحبتها یا یکطرفه شدن آن باشیم که عملا نتیجهگیری صحیح را ناممکن میسازد.
در اشاره کلی باید گفت اگر به گذشته و پایهگذاریها بورس نگاهی داشته باشیم، متوجه این نکته خواهیم شد که از اوایل راهاندازی آن و پس از آن توسعه این ساز و کار این بازار عملا پاسخگوی نیازمند مبادلات تمامی بازارهای ممکن است و میتواند به خوبی پاسخدهنده تمامی نیازهای یک تقاضاکننده و عرضهکننده باشد که البته با توجه به عدم آشناییسازی و فرهنگسازی درست در بیشتر جوامع و خصوصا جامعه کشور ما دستکم بیش از 50 درصد این سیستم برای افراد ناآشنا و تعریف نشده باقی مانده است.
مورد مهمی که این ساختار دارد که عملا توسط بسیاری از افراد بهطور عمد یا غیرعمد و مسوول و غیرمسوول دچار فشار قرار میگیرد قسمت شفاف بودن آن است که اگر در پایهایترین آن رعایت شود درصد بالایی از جامعه را علاقهمند به حضور فعال در آن میسازد زیرا توجه به حتی پایههای اولیه این بازار در چند قرن قبل یکی از موارد اصلی آن شفافیت مبادلات است که به راحتی عرضهکننده یا تقاضاکننده را به سمت بهترین تصمیم ممکن راهنمایی میکند و این فرآیند زنجیرهوار ادامه میکند، چیزی که شاید ظهور بیتکوین حتی قصد بر زندهسازی و توجه بیشتر به این فرآیند داشت که باز هم طی گذر سالیان با چالشها و طبق گفتههای قبلی به طور عمد یا غیرعمد با چالش مقابله با همین شفافسازیها همراه بود زیرا وقتی ساز و کار یا بازاری به خوبی نقدشونده و شفاف عمل کند کمتر کسی فعالیت در آن را میتواند نادیده بگیرد زیرا از پایهایترین خواستههای یک فعال در هر بازاری در جهان است.
حال در کلام اصلی با توجه به موارد گفته در قدم اول باید به فعالیتهای ممکنی که به غیر از فعالیت در بازار سهام است، اشاره کرد که شاید بازار کشور ما نسبت به بازار دیگر کشورها تمامی موارد ممکن را شروع نکرده باشد ولی باز هم موارد زیادی دارد که میتوان در صورت شکلگیری دوره رکود در هر سمت ما را به سمت مقابلی که دوره رونق خود را طی میکند سوق بدهد تا در برآیند کلی هر سرمایهگذار بتواند نسبت به حرکت تمامی بازارها شاهد دستاوردی معقول و هماهنگ با آنها باشد.
در مورد اصلی و آخرین نکته میتوان شفافسازی بازار داخل را نسبت به دیگر کشورها مقایسه کرد که خصوصا در چندماه اخیر این مورد بازهم پررنگتر به چشم میخورد شفافیت صحیح و کارا بودن خبرها است که شاید یکی از معضلات پایهای این روزها را همین موضوع در نظر بگیریم که البته برای افراد فعال حوزه بورس باید به این نکته اشاره کرد که اگر افراد حافظه تاریخی خوبی داشته باشند، میتوانند گریزی به روندهای گذشته داشته باشند که شاید این فرآیند همیشه در اصلاحات و زمانهای فرسایشی بازار به صورت تکراری اجرا میشود که پس از مدتی در پس تمام این اتفاقات همیشه رشدی بیسروصدا با بازدهی خوب پنهان بوده است که به هیچ عنوان نباید از این نکته غافل شد.