بازار آزاد و اقتصاد سوداگرانه

۱۴۰۲/۰۴/۲۵ - ۰۳:۵۳:۴۴
کد خبر: ۲۱۰۷۰۰
بازار آزاد و اقتصاد سوداگرانه

پیش از این هم درباره نظم لیبرالی و اصل رقابت در بازار آزاد صحبت کردیم. اشاره کردیم، سرمایه‌داران و تولید‌کننده‌ها برای افزایش سرمایه خود ناچار به ورود به یک رقابت و ایجاد کنشگری برای کسب سود هستند. در واقع در بازار آزاد بدون کسب سود نمی‌توان پولدار شد. در یک چنین نظمی، مشتری در راس اهمیت‌ها قرار می‌گیرد و همه تلاش‌ها برای راضی نگه داشتن مشتری و مصرف‌کننده صورت می‌گیرد. برخلاف بسیاری از ادعاها که این روزها در محافل اقتصادی مطرح می‌شود در ایران هیچ نشانه‌ای از نظم بازار آزاد مشاهده نمی‌شود.

اینکه ناگهان فردی از طریق سوداگری زمین می‌خرد و زمینش در بازه زمانی کوتاهی ده‌ها برابر می‌شود. یا شخص دیگری یک خودروی 206 می‌گیرد و ناگهان این خودرو صدها میلیون تومان قیمت پیدا می‌کند، نشان می‌دهد اقتصاد ایران نسبتی با تجارت آزاد و بازار آزاد ندارد. اتفاقا در اقتصاد ایران هیچ تلاشی برای جلب‌توجه مردم و مشتری صورت نمی‌گیرد. به این دلیل است که سوداگران و دلالان سودهای کلانی کسب کرده و جیب مشتری را خالی می‌کنند. در یک اقتصاد که نسبتی با بازار آزاد ندارد، دلالی و سوداگری جولان می‌دهد و تولید معنای خود را از دست می‌دهد.

اگر بازار آزاد بخواهد از حق فردی دفاع کند مشتری است و اگر قرار باشد منافع گروهی را بر باد دهد، این منافع سرمایه‌داران است. افراد ضعیف، تنبل، غیرمولد و دلال در بازار آزاد جایی ندارند. در نظم اقتصاد بازار آزاد، اتفاقی که رخ می‌دهد آن است که تولید، به نفع کلیت جامعه تغییر جهت می‌دهد. هر مصرف‌کننده‌ای در اقتصاد بازار آزاد، درآمدی دارد و پولی در جیب دارد. سودهایی که گاهی کم و مواقعی هم زیاد هستند.

شهروندان در این جامعه ممکن است ماهانه 5میلیون درآمد داشته باشند و ممکن است، 500میلیون تومان درآمد داشته باشند. یک کارگر تازه‌کار‌ 5الی 10میلیون می‌گیرد و یک سرمایه‌دار، یک میلیارد درآمد دارد. در شرایطی که یک تولید‌کننده وجود داشته باشد، مصرف‌کننده بودجه اندک خود را به سرعت از دست می‌دهد. چرا که در این اقتصاد رقابتی وجود ندارد. این روند در اقتصاد ایران به عینه قابل ردیابی است. مشتری برای پرداخت هزینه‌های زندگی در یک بازار غیررقابتی باید هزینه‌های بیشتری پرداخت کند، اما در بازار آزاد فرد می‌تواند متناسب با تحرکات خود در فضای اقتصادی، درآمد کسب کند و در بطن یک بازار رقابتی، هزینه‌های کمتری بپردازد.

این روند در بازار آزاد اتفاق می‌افتد اما در بطن بازار غیررقابتی، فساد، اختلاس و ویژه‌خواری جولان می‌دهد. به عنوان نمونه، خودرو در ایران یک کالای لوکس و سرمایه‌ای است اما در بسیاری از کشورهای جهان یک کالای مصرفی است. ایرانیان به دلیل عدم وجود رقابت در بازار خودروی ایران، ناچارند رقم‌های بالاتری بپردازند، خودروهایی غیراستاندارد، ناایمن و گران.اما در سایر نقاط جهان که رقابت وجود دارد و نظام بازار آزاد مستقر است؛ خودرو‌های با کیفیت با قیمت‌هایی بسیار اندک به فروش می‌رسد.

در یک رویکرد ضد بازار آزاد، سرمایه‌داران از انحصار دفاع می‌کنند و هر نوع رقابتی را پس می‌زنند. نمونه این روند در خصوص مخالفت عده‌ای با ورود خودروهای خارجی نمایان است. معمولا انحصارگران اشاره می‌کنند که ما اشتغالزایی می‌کنیم، ما تولید داخلی هستیم و ما اقتصاد را به پیش می‌رانیم. اما باید توجه داشت، هر جا که رقابت حذف شود، فشار آن مستقیما به مصرف‌کننده وارد می‌شود. این اصل اساسی و غیرقابل انکار در یک نظام آزاد است.