ایران گرفتار در دور باطل توسعهنیافتگی
فرشاد مومنی خطاب به حکومتگران هشدار داد که بحثهای اعتلابخش را شروع کنند و در مسیر درست توسعه قدم بردارند. او به اقدام شهرداری در تخلیه خانه اندیشمندان علوم انسانی انتقاد کرد و آمارهای دولت در زمینه رشد اقتصادی را به چالش کشید و تاکید کرد همه مشکلات اقتصادی ایران به نوعی بازتابی پشت کردن به توسعه است؛ مسالهای که در برنامه هفتم توسعه نه تنها حذف نشده بلکه به عنوان پیشران معرفی شده است.
فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در همایش «قائم مقام فراهانی پیشگام اندیشه توسعه در ایران» گفت: برگزاری این همایش در واقع یک پیام کلیدی دارد که به نظر من بیش از هر چیزی به درد حکومتگران فعلی میخورد و آن پیام این است که وقتی حکومتی به توسعه پشت میکند و ارادهای برای حرکت به سمت توسعه از خود نشان نمیدهد، جایگزینش بیثباتی و ناامنی نظاموار و نابرابری ناموجه کشنده و وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج و فقر و فلاکت فراگیر و عمومی است!
به گزارش پایگاه خبری جماران، او با اشاره به دوران قائممقام فراهانی افزود: اندیشههای آن دوره به طرز فاجعهآمیزی در درک بنیانهای اصلی توسعه ناتوان بودند؛ شاید درخشانترین و برجستهترین تحقیق در این زمینه کار زندهیاد مرحوم عبدالهادی حائری است که با عنوان «نخستین رویاروییهای ایرانیان با دو رویه تمدن بورژوازی غرب» به نگارش در آمده است.
نگاهی به آن زمان نشان میدهد که توهمات و نادانیها و جهلها و تعصبهای کور و احمقانه که تا حدود زیادی در میان نخبگان چه دینی و چه روشنفکری فراگیر بود تا اینکه در حول و حوش مشروطه است که استثناها پرشمار میشوند. اگر ما دچار فقر اندیشهای درباره توسعه باشیم و مطالبه توسعه خواهانه در حاشیه باشد و اهتمام و مسوولیتشناسی حکومت در این زمینه نباشد، ایران دچار آن بدبختیها خواهد شد.
او با بیان اینکه آن جهل و نادانی حتی امروز هم مصادیقی دارد، گفت: از وقتی ما از طریق برنامه تعدیل ساختاری به توسعه پشت کردیم و روزمرگی و گوتهنگری و شوک درمانی وجهه همت حکومتگرها شد، افلاس و فلاکت در میان مردم افزایش یافت و حکومت به دست خود، از خود مشروعیتسوزی کرد و راه را برای ظلمها و زورگوییها و خیانتهای خارجیها به ایران هم باز شد.
روسیه تا پول دید، تعهداتش را ندید
مومنی درباره اقدام اخیر دولت روسیه در همنوایی با امارات علیه تمامیت ارضی کشورمان گفت: در همین روزهای اخیر دیدید کسانی که از سر نادانی دلخوش کرده بودند به مثلا پشتیبانی پوچ، توخالی، فریبکارانه، ظالمانه و استثماری چین و روسیه در ایران؛ دیدند که هر کدام از این کشورها که بوی پول بیشتر از جای دیگری به مشامشان رسید، تمام آن ماجراها و تعهدات قبلی با شما را زیر پا گذاشتند. روسها در قرارداد ترکمنچای با همه جنایتها و زورگوییها و استثمار قول داده بودند پشتیبان بقای قاجار باشند، با این حال هر بار که تحت این عنوان میشد آشوب جدیدی در ایران راه انداخت و به روی مردم اسلحه کشید، آنها این را بهانه کرده و به شهرهای ما حمله میکردند. اما هر بار که قرار بود وفای به عهد باشد و پرداخت هزینه و نشان دادن شرافت؛ از آنها خبری نبود. نه از روسها و نه انگلیسیها.
دعوت به خواندن تاریخ
او ادامه داد: اگر بخواهیم از این مناسبات نجات یابیم باید آرمانهای سطح توسعه، جایگزین پول و زور و سرکوب و فریب شود. و این راه نجات است و دلیل اینکه این روز یعنی سالگرد کشته شدن قائم مقام فراهانی را برجسته میکنیم این است که همه دلسوزان ایران را به بازخوانی جدی تاریخ 150 سال گذشته ایران دعوت کنیم. برای اینکه هم عبرتها و درسهای خیلی بزرگی در آن وجود دارد که حکومت را از این سرگشتگی و تحیر و سردرگمی و ندانمکاری نجات میدهد و هم امکان بسیج همه ظرفیتهای مادی و انسانی کشور به سمت وضعیت بهتر را فراهم میکند.
هرکس از حق و عدل بگوید را لجنمال میکنند
او در بخشی از سخنان خود گفت: فضایی که فاسدها، لاشخورها، زورگوها و وابستگان به قدرتهای بزرگ در ایران ایجاد کردند چنان است که اگر الان هم کسی بحث از حق و عدل و آزادی کند، عدهای با زدن برچسب؛ او را لجنمال میکنند. اگر بخواهید بگویید کشوری که تکلیف خود را با عدالت روشن نکند محال است روی خوش ببیند میگویند این تمایلات کمونیستی دارد! در حالی که هر کسی که با خرد و اندیشه، وقتی با میراث اندیشهای مارکس برخورد میکند، متوجه میشود که در اندیشه مارکس بیشمار مطالب عمیق تحلیلی اعتلابخش برای بشر وجود دارد. البته نقدهایی هم وجود دارد، کسی نمیگوید مارکس خداست؛ خودش هم چنین ادعایی نکرد. اما به هر حال خدماتش به اندیشه بشر و اعتلای سطح فهم انسانها کم نظیر است.
اقدام شهرداری فقط ضد قانون و آزادی نبود!
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با انتقاد از «تلاش شهرداری برای تخلیه خانه اندیشمندان» گفت: تعرضی که به خانه اندیشمندان علوم انسانی هم شد از این دریچه قابل بحث است. من بحث مستقلی در آینده خواهم کرد تحت عنوان یادگیری از «تجربه اشغال چند روزه خانه اندیشمندان علوم انسانی». آنجا با تفصیل و مستند توضیح میدهم که این شیوه برخورد، به همان اندازه که ضدآزادی و ضدقانون و عدالت است، ضد اسلام هم است. مگر یکی از مصرحات قرآن نیست که میفرماید: «بشارت باد به آنها که قولهای مختلف را میشنوند و بعد بهترینش را تبعیت میکنند.» اگر اینطور باشد جامعه اسلامی به یقین و ضرورتا باید یک جامعه چند صدایی باشد؛ اگر صداها خفه شود، آنها چطور «یستمعون القول» را عملیاتی کنند؟! (اشاره به آیات 17 و 18 سوره زمر قرآن کریم)
چرا ادعای شهرداری تهران درست نیست؟
کل ادعایی که شهرداری برای تخلیه خانه اندیشمندان مطرح کرده و انعکاس رسانهای یافته این است که میگویند که از گروهی افراد، در خانه اندیشمندان دعوت نشده است! این نشان میدهد که آنها نمیدانند خانه اندیشمندان در ابتدا از کسی دعوت نمیکند؛ بلکه آنها که حرفی برای گفتن دارند، متقاضی عضویت میشوند. اگر شما در این زمینه صادق هستید، تریبون برای آنهایی که شما میگویید آنجا نیستند بیش از هزار برابر اعضای خانه اندیشمندان است. این چقدر ناروایی و ظلم و خلاف گویی و بهانهجویی است؟! برای اینکه اگر دو نفر و نصفی متفکر با انگیزه ماندهاند را با این کارها بتارانیم و بفرستیم بیرون؟
مومنی به تلاش برای بستن خانه اندیشمندان اشاره کرد و گفت: این حادثه تلخی بود و تلختر از آن، حرفهای برخی مسوولان شهری است که با قلدری میگویند ما این مشی را ادامه میدهیم. من خاضعانه از مقامات سطح بالای کشور خواهش میکنم مداخله کنند و این بساط برخوردهای حذفی و ضدتوسعهای را جمع کنند.
انتقاد از جوکسازی درباره فرهنگ ایران
این استاد دانشگاه از «جوکهایی علیه فرهنگ ایران» انتقاد کرد و گفت: یکی دیگر از مسائلی که ما را خیلی گرفتار کرده و در غربت اندیشه توسعه پیش آمده این است که برخی افراد از سر دلسوزی، سرخوردگی و یأس به خودزنی رو آوردهاند و جوکهای غیرعادی درباره فرهنگ ایرانیها راه میاندازند. تا حرفی میزنیم به تخطئه و طعنه، اهانتی به فرهنگ ایرانیانها میکنند. شما ادبیات عمیق و فاخر زمینه توسعه را ببینید؛ اگر حکومت ما سطح بلوغ اندیشهاش بالاتر برود و از کوتهنگری رانت محورِ فاجعهساز، دست بردارد و رو به توسعه کند به آن افرادی که خودزنی میکنند میگویم به جای خودزنی پرچم توسعه را بلند کنید و اگر این پرچم بلند شود ما از این توهمها نجات پیدا میکنیم و به جای خودزنی، همکاری و اعتلابخشی و تکامل را در دستور کار قرار میدهیم.
مستنداتی وجود دارد که نشان میدهد تا قبل از درونی کردن دستاوردهای انقلاب صنعتی، گزارشهایی که جهانگردان راجع به انحطاط فرهنگ در ژاپن و آلمان و جاهای دیگرِ توسعه یافته مطرح میکردند، دهها برابر بیشتر از آنچه در ایران میبینیم، است.
معیشت را درست کنید مردم بچهدار میشوند
مومنی با انتقاد از «تبلیغات فرزندآوری و ازدواج» در جامعه؛ اظهار کرد: این را تصادفی نبینید که هی موعظه میکنند که بروید ازدواج کنید و بعد تا میتوانید اولاددار شوید. کار با موعظه نیست، شما امنیت اقتصادی را با سیاستهای نابخردانه به هم ریختهاید! گزارشهای رسمی میگویند در دو دهک پایین درآمدی، امید به خانهدار شدن متناسب با جایگاهشان بیش از 200 سال زمان میبرد. برای متوسطها 50 سال. شما معیشت را اصلاح کنید مردم خودشان حافظ دینشان میشوند.
با استثمار وحشتناک و با ندانمکاری و نابخردیها در کاهش دستمزد حقیقی، نیروی کار را با وحشتناکترین عسرتها رها کردهاند و بعد میگویند که مژدگانی بدهید که وام ازدواج را بالا بردهایم! وام برای کسی که حداقل دستمزد را دریافت میکند، دستمزدی که یکسوم خط فقری است که خودتان اعلام کردهاید؟
او گفت: همه اینها بازتاب غفلت از توسعه است. ما که از قائممقام فراهانی به عنوان پیشگام توسعهخواهی یاد میکنیم به این دلیل است که تمام گرفتاریهایش در آن زمان با شکل و شمایل امروزیاش الان هم هست. یعنی در یک دور باطل بازتولید توسعهنیافتگی گرفتار شدهایم!
کارهای ضدتوسعه در برنامه هفتم توسعه
رییس موسسه دین و اقتصاد با اشاره به لایحه سند هفتم توسعه یادآور شد: از دریچه دانش توسعه، یک حرکت نزدیک به صفر بلکه معکوس و قهقرایی را در سند لایحه برنامه هفتم میتوانید با مصداقهای پرشمار ببینید! یعنی تمام کارهای ضدتوسعه را به عنوان پیشران قالب کردهاند! متفکران بزرگ توسعه میگویند مطالعه لازم برای شناخت عمیق دورهای باطل اصلی بازدارنده توسعه را باید بشناسیم. اما راه میانبر برای این شناخت این است که بدانیم فصل مشترک همه دورهای باطل و بازتولیدکننده توسعه نیافتگی اعم از سیاسی، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی و بینالمللی در دو زمینه تبلور دارد؛ یکی ضعف بنیه تولیدی و دومی بهرهوری اندک.
در این سند کلا مساله بنیه تولید فناورانه را حذف کردهاند کما اینکه محیط زیست را هم حذف کردهاند. این خیلی اسفناک است و شدت فقر از نظر اندیشه توسعه در این سند بیداد میکند در هیچ یک از اسناد تاریخ برنامهریزی توسعه تا این اندازه فقر و انحطاط در اندیشه توسعه را نمیتوانیم مشاهده کنیم.
جدیترین ناراضیها، شریفترین گروههای جامعه هستند
این استاد دانشگاه ادامه داد: فکر میکنند ابزار «بسترسازی برای بروز و ظهور جلوههای متعالی اخلاقی» موعظه است؛ در حالی که تمامی متفکران توسعه، با مبانی استدلالی محکم و شواهد غیرقابل انکار میگویند برای این کار، باید برای مردم امنیت اقتصادی ایجاد کنید. یعنی با شغل شرافتمندانه بتوان زندگی را شرافتمندانه اداره کرد. در آن صورت میبینید که جلوههای متعالی اخلاقی چقدر رشد میکنند.
اگر در دوره جنگ؛ توانستیم شرافتمندانه و افتخارآمیز جنگ را اداره کنیم، یکی از دلایل مهمش این بود که دولت مهندس موسوی با راهنمایی چهرههایی چون مرحوم عالی نسب، این مهم را در اولویت گذاشته بودند و این طور بود که مردم با حکومت همدلی میکرد. اما امروز ببینید جدیترین ناراضیها، شریفترین گروههای اجتماعی هستند. بارها میشنوید که معلمها، بازنشستگان و کارگران اعتراض کردهاند. معلوم میشود که با این دستمزد و حقوق که در چارچوب مناسبات رانتی تدارک کرده دیده شده، این اقشار از عهده اداره شرافتمندانه یک زندگی بر نمیآیند. این طوری میشود که مرکز آمار گزارش میدهد و میگوید 89 درصد فقرای ایران را شاغلان سابق و لاحق تشکیل میدهند!
نتیجه پشت کردن حکومت به تولیدکنندگان؟
او در ادامه سخنانش با بیان اینکه «اینطور نمیشود کشور را اداره کرد» گفت: دکتر جمشید بهنام در کتاب ارزشمند «ایرانیان و اندیشه تجدد» 30 سال پیش، مساله پس افتادگی تاریخی ایران را زیر ذرهبین گذاشته است و میگوید وقتی این دوره پساانقلاب صنعتی را از ربع پایانی قرن هجدهم تا پایان دوره قاجار زیر ذرهبین میگذاریم، یکی از ریشههای تزلزل و بیثباتی این است که در کل این دوره تولیدکنندگان در این سرزمین هرگز جزو نیروهای سیاسی تاثیرگذار نبودند! یعنی حکومت پشت به تولید کرده بود و فکر میکرد با امتیاز فروشی و خام فروشی و دلالی و وارداتچیگری میشود کشور را اداره کرد.
از رشد 13 درصدی سال 95 تا 2.8 درصدی سال 1400
فرشاد مومنی در تبیین واقعیت و کیفیت آمارهای رشد اقتصادی تبلیغ شده در این دولت و دولت قبل تاکید کرد: با نگاهی به تبلیغات دولت فعلی، آدم احساس میکند گویی اینها به ظاهرسازی بیش از واقعیت علاقه نشان میدهند. بساطی راه انداختهاند با ادبیاتی که «از نقطه عطف 1400 ما دیگر در دوره خروج از بحران رفتهایم و رشد مثبت تجربه میکنیم.» این دولت یادش رفته که در دوره ریاستجمهوری روحانی و در سال 1395 از نظر اندازه رشد اقتصادی، ایران رتبه یک جهان را یافت و همین اعضای دولت فعلی، حسن روحانی را از نقدهای روا و ناروا بیچاره کردند و کارشناسان دائما به دولتی که میخواست این آمار را به عنوان یک ابزار تبلیغات مورد بهرهبرداری قرار بدهد، خاضعانه گوشزد میکردند که رشد با کیفیت مهم است.
رشد بیکیفیت حتی اگر 30 درصد باشد مملکت را به فلاکت میاندازد. حالا آن رشد نزدیک به 13 درصد فراموش شده و الان میگویند ما 2.8 درصد رشد مثبت در سال 1400 داشتهایم! آن رشد 13 درصدی در دولت قبل بیشترش به خاطر گشایشهای محدود در فروش نفت خام بود نه سیاستهای درست!
چرا رشد 2 درصدی خوشحالی ندارد؟
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی درباره علت رشد اقتصادی مطرح شده در این دولت ادامه داد: رشد اقتصادی این دولت هم به فروکش کردن کرونا مربوط میشود که تقریبا تمام داروهایش را با وجود کارشکنیهای بعضی روسای فعلی، در دوره روحانی تمهید شده بودند. بخش دیگر هم به رشد بخش خدمات ارتباط دارد نه رشد جیدیپی و تولید ملی. این به معنای آن است که بخشهای مولد همچنان منفی هستند!
حداقلش این است که این دولت وقتی خودش در سال 1400 برنامه ششم را تمدید کرد، حفظ ظاهر کند و بر اساس آن الزام قانونی باید رشد 8 درصدی میداشتید آن هم با کیفیت. پس با رشد دو درصدی خوشحالی نکند!
مشکلات بازتابی از پشت کردن به توسعه است
این استاد دانشگاه افزود: ما اصلا ناراحت نمیشویم که عدهای خوشحال باشند که از رشد منفی به رشد مثبت رسیدیم اما این نباید به سمت خود فریبی و نادیده گرفتن این مساله بینجامد که جیدیپی سرانه ایران حتی به 1390 هم نرسیده است. در بخشهای اصلی صنعتی کشور، ما رشدهای منفی خیلی بالا داریم؛ در حوزه فلزات پایه رشد منفی 5.15 است؛ در شیمیایی به جز دارو منفی 4.9 درصد است و من تمام این مشکلات را بازتابی از پشت کردن به توسعه میدانم.
عاقبت همهکاره شدن نظامیها؟!
رییس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد با اشاره به کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» گفت: نویسندگان این کتاب میگویند تا زمانی که بنیه تولید فناورانه، ارتقا نیابد جامعه از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، در آشوبناکی و بیثباتی و نوسان و تزلزل به سر خواهد برد. داگلاس نورث هم در کتاب تغییرات نهادی خود از این هم فراتر میرود و میگوید اگر به تولید فناورانه پشت کنیم نظامیها
همه کاره اقتصاد و سیاست میشوند! بنابراین همزمان انحطاط سیاسی و اقتصادی را باهم تجربه خواهیم کرد و همچنین اینکه اگر در نظام سیاسی، قدرتی از مناسبات رانتی سود ببرد و آن را ترویج کند؛ جهل و جمود و تعصبهای کورکورانه جای گفتوگوهای اعتلابخش در ساحت نظام باورها را بگیرد در میان مردم، رویههای سفلهپرورانه و تحقیرآمیز برای مردم شیوه مسلط میشود.
پرچم توسعهخواهی بلند نشود آرامش را نمیبینیم
فرشاد مومنی خطاب به مردم و مسوولان تاکید کرد: اگر متفکران و حکومتگران ایران، پرچم توسعهخواهی را بلند نکنند، کشور روی آرامش و ثبات و اعتلا را نخواهد دید. همه آن بسترسازیهایی که مصلحان بزرگی مثل قائم مقام در دستور کار داشتند، این بود که در قلب تمهیدات نهادی برای ارتقای بنیه تولید فناورانه بسترسازی شود. شرم باد به آنها که نمیبینند آن فرد در چه شرایطی و با چه مقدوراتی، چه کارهای اصلاحی تاریخسازی انجام داد.
رانت و ربا و دلالی همچنان موتور خلق ارزش!
این استاد دانشگاه در پایان گفت: ما امروز هیچ توجیهی نداریم؛ شرایط ما با آن زمان اصلا قابل مقایسه نیست، ولی بدبختی ما این است که همچنان رانت و ربا و دلالی، موتور خلق ارزش در کشور است و متاسفانه حتی تولیدکنندگان هم اگر بخواهند بقای صوری داشته باشند، باید از این کارها بکنند. بر همین اساس معتقدم باید به سمت بازآرایی سیستمی در ساختار نهادی به نفع تولید فناورانه حرکت کنیم تا نجات پیدا کنیم.