گرانی قوت لایموت

۱۴۰۲/۰۵/۱۵ - ۰۱:۵۳:۳۶
کد خبر: ۲۱۲۲۲۸
گرانی قوت لایموت

مریم شاهسمندی

این روزها دیگر تورم به جایی رسیده که مردم برای خرید نان هم باید یک حساب سرانگشتی کنند تا ببینند توان خرید چند نان برای چند روز دارند. آن طرح‌هایی که قرار بود اجرایی شود و در نانوایی‌ها هر کسی سهمیه مشخصی داشته باشد و ... که مثلا مانع از افزایش نرخ نان شود هم در حد همان حرف‌های همیشگی باقی ماند و یک بار دیگر دولت ثابت کرد که توان مهار تورم را نداشته و ندارد و در نهایت تلاش‌های دولت سیزدهم برای کاهش هزینه‌های سبد خانوار نه تنها به جایی نرسیده که نتیجه عکس داشته و مردم هر روز فقیرتر شده‌اند. حالا اعلام شده که در ۱۳ استان قیمت نان افزایش یافته است.

قیمت قوت لایموتی که در شرایط کنونی برای بسیاری از مردم حکم رفع گرسنگی را دارد. اینکه قیمت‌های دستوری هیچ‌وقت نتوانستند بازار را کنترل کنند و این تصور که می‌شود با دستور و ابلاغیه قیمت‌ها را کنترل کرد تنها و تنها در بین مسوولان وجود دارد و در واقعیت اتفاق دیگری رخ می‌دهد مساله‌ای است که طی این سال‌ها بارها و بارها ثابت شده است.

مثلا همین قیمت نان در شهرهای بزرگ که اکثر نانوایی‌ها وقتی با اعتراض افراد برای قیمت‌هایی غیر از قیمت‌های ارایه شده توسط دولت مواجه می‌شوند خود را آزاد پز می‌دانند و به این ترتیب در همین شهر تهران قیمت هر قرص نان بربری به ۱۲ هزار تومان هم می‌رسد و نان سنگک به ۱۵ هزار تومان و... در نظر بگیرید که یک کارگر با حقوق اندکی که می‌گیرد اگر بخواهد هر روز ۲ قرص نان برای خانواده‌اش تهیه کند ماهیانه بیش از ۹۰۰ هزار تومان باید برای خرید نان صرف کند.

این در حالی است که وقتی صحبت از گرانی افسارگسیخته و کوچک شدن سفره‌های مردم می‌شود دولتمردان منکر می‌شوند و اعتقاد دارند که توانسته‌اند تورم را کنترل کنند و وضعیت معیشتی مردم بهتر شده است. همانطور که در مورد رفع بیکاری با وجود میلیون‌ها جوان بیکار همچنان بر این باورند که آمار بیکاری را در کشور کاهش داده‌اند. ارایه آمارهایی که هیچ همخوانی با واقعیت موجود در جامعه ندارد کاری است که دولت‌ها در مواقع ضروری به آن روی می‌آورند اما این آمارها تا کجا می‌تواند واقعیت‌های موجود در جامعه را به شکل دیگری نشان دهد. وقتی قرار است شما برای خرید هر قرص نان که تا همین چند سال پیش ۱۰۰- ۲۰۰ یا ۳۰۰ تومان پرداخت می‌کردید و حالا باید ۱۵ هزار تومان پرداخت کنید اگر نشانه تورم افسارگسیخته در جامعه و ناکارآمدی راهکارهای ارایه شده توسط دولتمردان نیست پس نتیجه چه اتفاقی می‌تواند باشد.

تا زمانی که مردم حتی برای تهیه مایحتاج اولیه خود از قبیل نان و برنج و تخم مرغ و ... با مشکل مواجه باشند فقر در جامعه جاری است. هیچ آماری نمی‌تواند واقعیت تلخ ۲۸ میلیون نفر زیر خط فقر در کشور را انکار کند. هیچ آماری نمی‌تواند واقعیت تلخ عدم دسترسی میلیون‌ها ایرانی به مایحتاج اولیه زندگی را منکر شود. این آمارها هر چه باشد دیگر برای لاپوشانی کردن واقعیت‌های موجود در جامعه بسیار نخ نما شده است.

حالا که هر مساله‌ای جز معیشت مردم برای مسوولان مهم‌تر است و هر مساله‌ای جز رفاه نسبی مردم برای آنها ارجحیت دارد باید به این مساله فکر کرد که مردم در کجای محاسبات مسوولان قرار دارند. این مردم قرار است تا کی زیر بار فقر و نداری هر روز بیشتر از روز گذشته خمیده شوند. گرانی نان شاید در نگاه اول خیلی هم اتفاق مهمی نباشد ولی برای مردمی که از آن به عنوان قوت لایموت یاد می‌کنند این گرانی یعنی جمع شدن سفره‌ای که تا به حال هر چند کوچک آن را در خانه‌هایشان نگه داشته بودند.