استهلاک نیروگاههای برق و معادله کمبود انرژی
موضوع کمبود برق و سایر اقلام انرژی این روزها، پرسشهای فراوانی را در افکار عمومی و محافل کارشناسی شکل داده است. تبعات کمبود برق در ایران به اندازهای گسترش پیدا کرده که برخی تحلیلگران ریشه اصلی تعطیلات اخیر را ناشی از کمبود برق (و سایر اقلام انرژی مانند گاز، بنزین و...) برآورد میکنند.
هم حوزه برق و هم حوزه فرآوردههای نفت و گاز از بخشهای فعال اقتصاد اغلب کشورهای دنیاست. اما در ایران به دلیل عدم سرمایهگذاری در زیرساختها و استهلاک این فرصت بدل به یک تهدید شده است. بسیاری از کشورها نهتنها در این زمینهها سوبسید نمیدهند، بلکه تلاش میکنند از بخشهای انرژی کسب درآمد کنند. اما متاسفانه مدیران ایرانی با قیمتگذاریهای غلط در حوزههای انرژی باعث شدند این بخشها نتوانند روی پای خود ایستاده و منابع توسعه خود را تامین کنند.
از سوی دیگر هیچ انگیزهای برای مشارکت بخش خصوصی وجود ندارد تا وارد سرمایهگذاری در بخشهایی چون تولید برق، انرژیهای تجدیدپذیر و... شوند.دولت هم عملا توان مالی کافی برای پوشش هزینههای تولید برق را ندارد، بنابراین دولت نه پولی دارد تا در حوزه تولید برق سرمایهگذاری کند و نه زمینهای را فراهم کرده تا بخش خصوصی اشتیاق پیدا کرده و در این حوزه سرمایهگذاری کند.
در کنار این عوامل، کمبود بارندگی و خشکسالیها هم مزید بر علت شده است تا نتوان از 5الی 6هزار مگاوات برق برآمده از نیروگاههای برقی-آبی استفاده کرد. واقع آن است که هیچکس پیشبینی نمیکرد که پس از ظهور کرونا مصرف انرژی در سطح جهانی تا این اندازه افزایش پیدا کند. برخی مدیران اجرایی ادعا میکنند مصرف بنزین طی 2سال گذشته از 88میلیون لیتر به 124میلیون لیتر رسیده است. عدد و رقمی که نشاندهنده رشد 38درصدی مصرف بنزین تنها طی 2سال در ایران است. این رشد مصرف اقلام انرژی البته تنها مختص ایران نیست و اغلب کشورها با آن مواجه شدند، اما در ایران به دلیل تحریمها و عدم سرمایهگذاری در زیرساختها این مشکل، شکل بحرانیتری به خود گرفته است و آسیبهای فراوانی را ایجاد کرده است.
ایران قبل از ظهور کرونا، فقط حدود 33 میلیارد دلار صادرات بنزین داشت وحدود 15میلیون لیتر بنزین فقط از طریق بورس برای فروش عرضه میشد؛ مدیران تصور نمیکردند ناگهان پس از کرونا مصرف اینگونه بالا رود و کمبودها رخ نمایان کنند.اگر قرار باشد، لیستی از دلایل اصلی این مشکلات ارایه کرد میتوان به مواردی چون قیمتگذاری نامناسب، فقدان پیشبینیهای درست و اصولی، تحریمها و... اشاره کرد. مشکلاتی که دست به دست هم داده و وضعیت ایران را در حوزه انرژی نزولی کردهاند.
ایران به دلیل سرمایهگذاریهای مناسب در دولتهای سازندگی و اصلاحات در زمره کشورهایی قرار داشت که وضعیت خوبی در حوزه زیرساختهای انرژی داشتند؛ ایران در رتبه پنجاهم زیرساختهای انرژی قرار داشت؛ اما امروز رتبه ایران به بالای 100 رسیده است. تا زمانی که ایران نتواند مشکلات خود را در حوزه تحریمها حل کند و بستر احیای برجام را فراهم کند، مشکلات ادامه خواهد داشت. باید توجه داشت با سرمایههای داخلی نمیتوان کار جدی صورت داد. نهایتا میتوان برای بقا جنگید نه اینکه به فکر رشد و توسعه پایدار بود.
بررسیها نشان میدهند که اغلب برنامهریزیها باری به هر جهت است و طرحی برای توسعه و پیشرفت وجود ندارد. تنها برخی راهکارها برای گذران روزانه مسائل وجود دارد. این در حالی است که وزیر نفت رسما اعلام کرده در حوزه نفت، 160میلیارد دلار سرمایهگذاری برای صنعت نفت نیاز است. بر اساس اعلام دولتیها سال قبل 42میلیارد دلار نفت فروخته شده است. از این رقم 17الی 18میلیارد دلار باید صرف واردات کالاهای اساسی شود. باقی آن هم برای تامین مواد اولیه و سایر نیازمندیها تخصیص داده میشود.
امکان اینکه از این محل بتوان سرمایهگذاری توسعهای کرد و کار جدی در اقتصاد کشور انجام داد، وجود ندارد. تنها گزاره باقی مانده، منابع صندوق توسعه ملی است که بخش اعظم آن توسط دولت استقراض شده است. این وامها به صندوق بازنگشته که بتوان روی داراییهای صندوق هم برای بهبود شاخصهای توسعه کشور حسابی باز کرد. مجموعه این واقعیتها یک مسیر را برای بهبود زیرساختها و حرکت در مسیر رشد پیش روی کشور قرار میدهد و آن هم حل مشکل تحریمها و احیای برجام است. بدون این راهبرد، هر تصمیمی تنها در حد گذران روزانه و جاری است و نمیتوان از آن برای پیشرفت و رشد مستمر کشور بهرهبرداری کرد.