مشکلات و گره کور این روز‌های بازار سرمایه!

۱۴۰۲/۰۵/۱۹ - ۰۱:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۱۲۵۹۵
مشکلات و گره کور این روز‌های  بازار سرمایه!

هابیل خاوری

این روز‌ها شاهد چندگانگی در تحلیل‌های ارایه شده در خصوص بازار و شرایط و مشکلات آن از سوی فعالین هستیم، عده‌ای مشکل بازار را برجام و دولت می‌دانند و عده‌ای مشکل بازار را عدم وجود نقدینگی و نرخ بهره بین بانکی و برخی نرخ ارز و قیمت‌های جهانی و عده‌ای دیگر اعتراضات سهامداران خرد به نامه‌ها و مصوبه‌های سازمان و دولت؟ فقط یک چیز را به وضوح و با صراحت عنوان می‌کنم که فعالین بازار همواره به دنبال دلیل‌تراشی روزانه برای خود هستند تا همه‌چیز را توجیه کنند.

از نظر بنده هر فاکتوری با تقدم و تاخیر زمانی و قیمتی بر روی شاخص کل و کلیت بازار اثر دارد، که هر متغیر مستقل با آزمون آماری خاص خودش باید بررسی شود. به عنوان مثال اگر منتظر رشد قیمت سهام شرکت‌ها، کلیت بازار و شاخص کل هستید به دنبال کاهش شدید نرخ دلار به دنبال اتفاقات سیاسی نباید باشید؟ ضمنا مورد دیگری که حائز اهمیت است با توجه به رکود در حوزه یورو و دلار احتمالا در آینده شاهد افت در قیمت‌های جهانی باشیم که طبیعتا شرایط خوبی را برای بازار سرمایه ما رقم نخواهد زد.

مورد بعدی برخی فعالین اعتراضات اخیر در کشور را عامل ریزش بورس می‌دانستند؟ سوال من این است از این دوستان، علت و معلول بین این دو رخداد کدام است؟ آیا رابطه‌ای وجود دارد؟ با کدام آزمون آماری اثبات شده این رابطه علت و معلولی را در آوردید؟ آیا رابطه دو‌طرفه است؟ با کدام دیتا این کورلیشن را به دست آوردید؟ با کدام نرم افزار و کدام آزمون آماری و با چه رفرنسی به خود جرات می‌دهید با قاطعیت در مورد اثر‌گذاری دو متغیر سخن بگویید؟ متاسفانه فضای اقتصادی کشور در تمامی حوزه به نحوی شده است که هر کسی به راحتی می‌تواند در رسانه‌ها اظهارنظر کند آن هم بدون هیچ پشتوانه علمی!!!! همانند شخصی که چند سال پیش در رسانه ملی پیش‌بینی شاخص ۸ میلیونی تا پایان سال ۹۹ را می‌کرد؟

متاسفانه این روز‌ها تحلیل‌های بی‌پایه و اساس و بعضا مغرضانه نسبت به کلیت بازار یا برخی صنایع به وفور به چشم می‌خورد و به نحوی فضای تحلیل بسیار تیره و غیرقابل اتکا برای سهامداران خرد گردیده است که مسیر درست را نمی‌توانند تشخیص دهند و فرار را بر قرار در این بازار ترجیح می‌دهند که خروج پول حقیقی خود گواه بر این موضوع بوده است. طبیعتا هر کسی از دیدگاه خودش بازار را نظاره‌گر است پس تفاوت دیدگاه با توجه به سبک تحلیل افراد و شکل حضور آنها در بازار کاملا متفاوت است. اینکه صرفا به شناخت مشکلات بازار بپردازیم و بگوییم که فلان چیز مشکل بازار است به‌نظرم کار درستی نباشد و برای هر مشکلی باید راهکار‌های علمی و عملی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم تا بهترین راه‌حل برای حل مشکلات بازار سرمایه ارایه گردد.

پیشنهاد بنده به سازمان بورس و حتی فرابورس تشکیل کارگروهی از متخصصین تحصیل کرده تحت عنوان کارگروه آسیب‌شناسی بازار سرمایه برای بررسی مشکلات بازار در مقاطع مختلف است، تا سازمان در هر منفی بازار دنبال نوش‌‌دارو برای بازار نباشد. کاری به دستوری بودن یا نبودن بازار ندارم، شفافیت جزو اصلی بازار‌های مالی است، اگر خدشه‌دار شود دیگر نمی‌توان اعتماد‌های از دست رفته را به سادگی به روز اول برگرداند.

در شگفتم که چگونه دوستان سازمان با یک جلسه ۳ ساعته برای بازاری با این حجم و ابعاد نسخه پیچی می‌کنند و قانون وضع می‌کنند!

مورد بعدی که باید توجه ویژه‌ای به آن بشود تایید صلاحیت کارشناسان بازار سرمایه و سلبریتی‌های بورسی است، این افراد با در دست داشتن تریبون‌هایی می‌توانند بسیار گمراه کننده باشند. 

در ۵ ماه ابتدایی سال نه تنها روند خروج پول از بازار متوقف نشده است، بلکه کوچک‌ترین ضعفی هم در خروج پول مشاهده نکرده‌ایم، فقط یکی از صد‌ها دلیل و نشانه برای برگشت بازار تغییر در روند ورود و خروج پول است و عوامل دیگری که در سطح کلان بر بازار تاثیرگذارند همچون، نرخ‌های جهانی، سیاست‌های داخلی و خارجی در حوزه اقتصادی، قیمت‌های جهانی و حتی مواردی همچون میانگین حجم معاملات، نسبت حجم به ارزش معاملات، نوع تحرکات در بازار‌های سرمایه‌گذاری موازی، روند و  حجم انتشار اوراق دولتی، معاملات در بازار آپشن‌ها، اوراق تبعی، تحرکات سهامداران درصدی و حتی خود حقیقی‌ها، گزارش تعدیل صندوق‌ها، شرایط بنیادی شرکت‌ها و صد‌ها فاکتور اثرگذار دیگر.

بزرگ‌ترین فاجعه در بازار‌های مالی زمانی رخ می‌دهد که توهم تسلط کامل بر تمامی ابعاد بازار‌های مالی را داشته باشیم.  برای بررسی اثرات دو متغیر بر هم باید ساعت‌ها آزمون‌های آماری مختلفی را به کار گرفت تا بتوان اثر دو متغیر را بر هم در بازه‌های زمانی مختلف به دست آورد.

اینجا بازار سرمایه ایران است، از عجایبش این است که هر کسی هر متغیری را که می‌خواهد و آنگونه که دلش می‌خواهدبه بورس ربط می‌دهد و کورلیشن می‌گیرد؛ و از طرفی متولی آن‌که سازمان بورس است باید قوانین و شرایط را به نحوی مدیریت کند که باعث فراری دادن سرمایه از این بازار نشود، در صورتی که متولی بازار خود حامی صندوق‌های درآمد ثابت شده است، من نمی‌گویم سرمایه‌گذاری غیر مستقیم بد است، به هیچ‌وجه!! ولی زمانی که محل تامین مالی همین صندوق‌ها از بازار است چرا مدام مجوز صندوق صادر می‌شود؟؟ اصلا آیا نظارتی بر فعالیت صندوق‌های قبلی می‌شود؟ دوستان بجای هموار کردن مسیر‌های جذب سرمایه به نحوی عمل می‌کنند که سرمایه‌های موجود در این بازار هم درحال پارک شدن در صندوق‌های درآمد ثابت با نرخ سود‌های عجیب است. اصلا آیا بین بازار پول و بازار سرمایه هماهنگی وجود دارد؟؟؟

دقیقا مدیران بورسی برعکس بازار پول دارند عمل می‌کنند (مدیران بجای جاده‌سازی در حال ساخت پارکینگ سرمایه هستند در اینجا) . نوسانات بازار بر اثر هر نوع خبری کوتاه و محدود است، معیار سرمایه‌گذاری در بورس در برهه فعلی که شرایط سختی است برای همه تولید و فروش شرکت‌ها، قیمت‌های جهانی (نه منتظر تاثیر لحظه‌ای روی تابلوی معالات در سایت TSE باشیم) توافق برجام کجاست؟، قیمت‌های جهانی کجا هستند؟ قیمت جهانی مس چقدر است؟ قیمت اوره یا متانول چه وضعیتی دارد؟، نسبت‌های مالی به ویژه p/e  و‌p/s  پایین، یونیک بودن شرکت‌ها و مارکت کپ پایین، ارزش جایگزینی پایین در قیاس با ظرفیت تولید و فروش شرکت، داشتن طرح توسعه‌ای و هزاران دلیل دیگر در روند صعودی یا نزولی یک سهم و کلیت بازار دخیل هستند پس صحبت در خصوص یک فاکتور بدون در نظر گرفتن دیگر فاکتورهای مهم کاملا به‌دور از علم و تخصص است و اوج بی‌سوادی فرد اظهارنظر‌کننده.

و اما در خصوص بازار از منظر دیدگاهی که اکثر فعالین خود را درگیر آن نموده‌اند و چشمان خود را در برابر تمامی فاکتور‌های اعلامی دیگر بسته‌اند و صرفا از آن استفاده می‌کنند را یک بررسی مختصر می‌نمایم، منظورم همان دیدگاه تکنیکالی به بازار و شاخص کل است، دیدگاهی که فعالین بازار با علم یک قرن پیش به آن نگاه می‌کنند و برخی موارد منسوخ شده در علم تحلیلی را هنوز هم به‌کار می‌برند، از این نکته غافل نشویم که تکنیکال علم وسیع و گسترده‌ای است که به راحتی نمی‌توان با دو خط موازی نموداری را تحلیل نمود، و در آخر شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری و سبد‌گردان‌ها به سرمایه‌های خرد نیز خدمات ارایه کنند، تا مدام کاسه و کوزه‌ها را سر سهامدار خردی که در بازار دنباله‌رو است خرد نکنیم، مگر سازمان متولی بازار نیست؟ پس بیایید به عنوان متولی، این سهامداران خرد هیجانی را که باعث منفی‌های بازار می‌شوند  آموزش دهید تا دیگر شاهد اینچنین اتفاقاتی نباشیم.

 

 

ارسال نظر