وجه اقتصادی تبادل زندانیان با آمریکا
یکی از وجوه مهم موضوع تبادل زندانیان میان ایران و امریکا و سپس، آزادسازی 6میلیارد دلار داراییهای مسدودی ایران در کره جنوبی در حوزه اقتصادی نمود پیدا خواهد کرد. ایران به دلیل افزایش انتظارات تومی به رخدادها و تصمیماتی نیاز دارد که در اثر آن بتواند ثبات بیشتری در بازارهایش ایجاد کند.
البته قبل از هر چیز باید توجه داشت، این عدد 6میلیارد دلار در برابر حجم کلی اقتصاد ایران عدد بالایی محسوب نمیشود و مشکلات اقتصادی ایران را دوا نمیکند، هرچند نشانههای مثبتی در بازارهای ایران به جای میگذارد و بهطور نسبی بازار ارز کشور را به سمت ثبات هدایت میکند. ساعاتی پس از انتشار خبر تبادل زندانی با امریکا بازار ارز کشور نوع خاصی از ثبات را نمایان ساخت و برخی اخبار از کاهش نسبی نرخ ارز حکایت میکردند.
اما اقتصاد ایران اقتصاد بزرگی است و حجم بالایی دارد و یک چنین عددی (6میلیارد دلار) برای آن رقم قابل توجهی نیست. موضوع مهمتر نقشی است که این تبادل زندانیان ممکن است در انتظارات تورمی کشور ایجاد کند. برخی تحلیلها حاکی از تداوم گفتوگوها میان دو طرف است و این پالس مثبت از دیدگاه برخی ممکن است انتظارات تورمی در اقتصاد ایران را کاهش دهد. بهطور کلی معتقدم این موافقتنامهای فرابرجامی است، برخلاف برخی تحلیلها این تصمیم هیچ ارتباطی با شروع مذاکرات برجامی ندارد و در کلاسه موضوعی و پروندهای جدا بررسی شده است.
دو طرف از مدتها قبل از آزادسازی زندانیان تاکید کرده بودند و این رویکرد را در چنین پروسهای میتوان تفسیر کرد. دو طرف چون نتوانستهاند بر سر برجام به یک توافق برسند و نقطهای مشترک را پیدا کنند، تلاش کردهاند در قلمرویی دیگر درکی مشترک را پیدا کنند. امریکاییها موافق بودند تحریمهای ذیل بجرام برداشته شود اما ایران خواستار افزایش دامنه لغو تحریمها بودند. امریکا زیر بار این مطالبه ایران نرفت و اعلام کردند برای لغو همه تحریمها باید مذاکراتی وسیعتر برنامهریزی شود. این دیدگاهی بود که ترامپ هم مطرح میکرد؛ ترامپ خواستار افزایش دامنه گفتوگوها به موضوعات منطقهای و موشکی بود و بایدن هم این رویکرد را ادامه داد.
در نقطه مقابل، ایران خواستار لغو همه تحریمهای هستهای و غیر هستهای بود. در برابر مطالبات امریکا اعلام کرد، حاضر نیست، بر سر موضوعات فرابرجامی بحثی با امریکا داشته باشد. ایران سالها برای نفوذ منطقهای خود تلاش کرده و سرمایهگذاری کرده بود؛ حاضر نبود بر سر این دامنه نفوذ با هیچ کشوری مذاکره داشته باشد. با این مواضع تصور میکنم که دو طرف نیاز به یک درک مشترک داشتند و تصمیمات فعلی یک چنین فضایی را ممکن است ایجاد کند.
آزادی زندانیان و آزادی 6میلیارد دلار داراییهای مسدود ایران البته هیچ گرهی از هزار توی اقتصاد ایران باز نمیکند و تنها فرصتی را در اختیار دو طرف قرار میدهد که فرصتی برای ادامه گفتوگوها ایجاد کنند. از سوی دیگر طرح این موضوع که ایران تنها در ازای برخی اقلام خاص میتواند از این داراییها استفاده کند، مشکل این توافق است. همانطور که اشاره شد این پول به جز برخی نمادهای اقتصادی بیرونی و مقطعی تاثیر خاصی در بهبود شاخصهای اقتصادی ایران ایفا نمیکند و تنها از نظر روانی و ظاهری، نشانههایی از بهبود را نمایان میکند. به نظرم ایران و امریکا به جای موارد اینچنینی باید بر سر دستیابی به یک توافق بلندمدت و جامع باید با هم مذاکره داشته باشند ایران میتواند در عین حفاظت از خطوط قرمز مورد نظر خود بر سر موضوعات راهبردی با طرف مقابل به گفتوگو و مذاکره بنشیند و امیدوار باشد که بتواند منافع ملی خود را تامین کند. به هر حال ایران برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم به لغو تحریمها و دستیابی به توافق با امریکا نیاز دارد.