رمز تغییر در وضعیت صنعت برق
در حال حاضر یک رأس این مثلث چالشهای موجود در اقتصاد کلان است که کاهش سرمایهگذاری مهمترین مولفه اثرگذار آن در صنعت برق است. سرمایهگذار جذابیتی در صنعت برق نمیبیند که بخواهد به آن ورود و سرمایهگذاری کند چون چشمانداز آن نامشخص است و نااطمینانی در فضای اقتصاد کلان وجود دارد. میدانیم که در سالهای اخیر خالص سرمایهگذاری منفی و حجم کل سرمایهگذاری کمتر از میزان استهلاک بوده است. رأس دیگر این مثلث نیز مربوط به سوخت است.
در حال حاضر نیروگاهها با چالش تامین سوخت مواجه هستند. نیروگاهها سوخت مایع یا گاز مصرف میکنند و استفاده از سوخت جامد مانند مازوت نیروگاهها را دچار مشکل بیشتر میکند. اساساً مازوت سوخت باکیفیتی نیست و علاوه بر مشکلات زیستمحیطی، در زیرساختهای نیروگاه نیز مشکل ایجاد میکند و با رسوب در لولهها موجب ایجاد نقص و از مدار خارج شدن آنها میشود. همانگونه که در پیک مصرف و اوج نیاز به تولید، فعالیت برخی نیروگاهها به همین دلیل متوقف میشود و نیاز به رفع نقص دارد.
رأس دیگر این مثلث را باید تولید برق دانست. مشکل در تامین سرمایه و سوخت موجب ناترازی در تولید شده است.
در شرایط کنونی نمیتوان سرمایه تامین کرد و در صورت تامین سرمایه هم مشکل تامین سوخت وجود دارد.
مشکل برق یک مساله در سطح کلان است و باید برای آن راهکار کلان اندیشیده شود. اما در حال حاضر هم نباید درگیر نگاه آرمانی شویم و باید روی ظرفیتهای موجود کار کنیم.
برابر مطالعاتی که ما در سندیکا داشتیم، خاموشیها در بلندمدت آثار تورمی هم دارد چون در بنگاههای کوچک با تعطیلی خط موجب کاهش تولید و در بنگاههای بزرگ هم موجب افزایش هزینه تمام شده کالا میشود. در نهایت با توجه به هزینههای زیاد و کمبود سرمایه، باید بهینهسازی مصرف را در پیش گرفت، که آثار کوتاهمدت و بلندمدت خوبی دارد و در نهایت نیز با تامین دو رأس دیگر مثلث بتوان به تدریج بر ناترازی برق فائق آمد. از این رو با توجه به ناترازی برق و قطعیهای برنامهریزی شده در بخش صنعت و گاهی بخش خانگی، تاکید کرد که در کوتاهمدت راه چارهای جز بهینهسازی مصرف وجود ندارد.