کارشکنی کاسبان تحریم در مسیر تعامل

۱۴۰۲/۰۵/۲۶ - ۰۱:۵۴:۲۴
کد خبر: ۲۱۳۱۶۵
کارشکنی کاسبان تحریم در مسیر تعامل

پس از انجام تبادل زندانیان میان ایران و امریکا و سپس آزادسازی دارایی‌های مسدودی ایران، بسیاری معتقدند که باید از این فرصت استفاده کرده و زمینه گفت‌وگوهای مستقیم میان ایران و امریکا را برای استیفای منافع ملی و پایان دادن به تحریم‌های اقتصادی فراهم کرد.

این در حالی است که برخی اخبار هم در داخل و خارج کشور در خصوص برخی مانع‌تراشی‌ها در مسیر تداوم مذاکرات هسته‌ای از سوی جریانی که از آنها با عنوان کاسبان تحریم یاد می‌شود، مطرح است.

اما مسیر گفت‌وگوهای احتمالی میان ایران و امریکا با چه سنگلاخ‌هایی مواجه است و چگونه می‌توان این موانع را پشت سر گذاشت تا دو راس مهم مذاکرات هسته‌ای یعنی ایران و امریکا بتوانند مشکلات میان خود را پشت سر بگذارند؟ به نظرم برای درک درست شرایط باید ابتدا به ریشه‌های مشکل ایجاد شده توجه کرد، سپس به این پرسش پاسخ داد که این مشکل از چه زمانی ایجاد شده است و مهم‌تر از همه چه فرد یا جریانی توان حل مشکلات ایجاد شده را دارند؟

در خصوص برجام باید به این واقعیت اشاره کرد که مشکل برجام پس از امضای این سند مهم بین‌المللی با خروج امریکا از برجام ایجاد شد. در شرایطی که ایران و کشورهای اروپایی بر تداوم برجام پافشاری داشتند، ترامپ از برجام خارج شد. اروپا و سایر کشورهای عضو هر اندازه تلاش کردند که برجام را نجات داده و امریکا را متعهد به انجام تکالیفش کنند نتوانستند. بنابراین این امریکا بود که از برجام خارج شد و در مسیر توافقات سنگ‌اندازی کرد.

اما دولت در امریکا تغییر کرده و به نظرم دیگر زمانش رسیده که دور تازه‌ای از گفت‌وگوها با امریکا را آغاز کرد. بارها تاکید کرده‌ام که وزن امریکا در مناسبات بین‌المللی چه از نظر قدرت سخت و چه از منظر قدرت نرم قابل مقایسه با سایر طرف‌ها نیست؛ وقتی امریکا به کشوری فشار وارد کرده یا آن کشور را تحریم کند، به آن کشور فشار وارد شده و تحریم عملیاتی شده و تاثیرگذار می‌شود. سایر کشورها اهمیتی ویژه ندارند، مثلا اگر چین، روسیه و اروپا ایران را تحریم می‌کردند، اما امریکا همراه ایران بود، تحریم‌های اعمال شده هیچ تاثیری نداشتند. بنابراین ایران درگیر معادله‌ای شده است که امریکا نقش اصلی آن را بازی می‌کند.

در این شرایط هم صورت مساله مشخص است، هم راه‌حل‌ها عیان است و هم بازیگران این معادله نمایان هستند. هم مقامات ایران این واقعیت را می‌دانند، هم مسوولان امریکایی و هم اروپایی‌ها؛ مساله اصلی تصمیم‌سازی‌های عینی و اجرایی است. در واقع در شرایط فعلی مشکل فهم و آگاهی از راه‌حل‌ها نیست، مشکل اصلی اتخاذ تصمیمات دشوار سیاسی است.

از یک طرف ایران باید بتواند اراده سیاسی لازم برای مذاکره مستقیم و  دستیابی به یک نقطه مشترک را نشان دهد و از سوی مقابل امریکا باید بتواند از مشکلاتی که برای ایران تلنبار کرده دست بردارد و اراده مثبتی برای عبور از مشکلات نشان دهد. همانطور که امریکا در زمان خروج از برجام پیش رو بود برای مذاکرات مستقیم هم باید پیشنهادات اول را مطرح کند. در صورت ارایه این پیشنهادات از سوی ایالات متحده ایران هم باید از دل پیچیدگی‌ها گذر کرده و اقدام به اتخاذ تصمیمات دشوار سیاسی کند. در این میان اما گزاره مهم دیگری هم وجود دارد که بر سر اجرای توافق مانع‌تراشی می‌کند.

کاسبان تحریم در داخل و خارج کشور نسبت به اجرای هر نوع توافقی میان ایران و امریکا حساس هستند و بر سر آن مانع‌تراشی می‌کنند. متولیان باید زمینه اثرگذاری این افراد و جریانات را محدود سازند. در این صورت است که از دل مشکلات می‌توان پلی به سمت بهبود، توافق و تفاهم زد و زمینه استیفای منافع ملی ایرانیان را فراهم ساخت.