بنسلمان به دنبال یوروی عربی است
افکار عمومی ایرانیان این روزها به دنبال پاسخی برای این پرسش هستند که ارزش افزوده از سرگیری روابط ایران و عربستان چیست و چه آوردهای برای دو طرف دارد؟ اما اگر قرار باشد یک عبارت و یک ضرورت را به عنوان ریشه و بنیان تفاهم اخیر ایران و عربستان در نظر بگیریم، واژه «اقتصاد» بدون تردید، شایسته انتخاب به این عنوان است.
از هر طرف که به معادله ارتباطی ایران و عربستان نگاه شود، پاسخی مهمتر از ضرورتهای اقتصادی پیش رو قرار نمیگیرد. البته سایر ضرورتهای امنیتی، نظامی، راهبردی و... هم در این زمینه اثرگذار هستند اما ریشه و بنیان این ارتباط بدون تردید اقتصادی است.
از یک طرف ایران برای بهبود شاخصهای اقتصادی به توسعه مناسبات ارتباطی و اقتصادی با همسایگان نیاز دارد تا این تفاهمات زیربنای احیای برجام قرار بگیرد و از سوی دیگر عربستان هم نیازمند تفاهم با ایران است تا از بطن آن بتواند ضمانتهای اجرایی افزونتری برای جذب سرمایههای چینی، اروپایی، امریکایی و... تدارک ببیند. نباید فراموش کرد که ابعاد اختلافی ایران و عربستان بسیار گسترده است و باید زمان کافی برای عادیسازی روابط بحرانی در اختیار دو طرف قرار بگیرد. اخیرا بن سلمان با یکی از روزنامههای عربی گفتوگویی داشته و در آن اعلام کرده که اختلاف عمده عربستان با ایران بر سر نفوذ ایران (او از عبارت دخالت استفاده کرد) در کشورهای عربی است. بنابراین میتوان احتمال داد، مهمترین مطالبه عربستان از ایران دست کشیدن از دایره نفوذ خود در منطقه باشد.
این پیششرطی سنگین و غیرمحتمل است، چرا که ایران هزینههای فراوانی در منطقه انجام داده و به راحتی از این دایره نفوذ نمیگذرد. از طرف دیگر بنسلمان طرحهای بلندپروازانهای در منطقه دارد و در اجرای بسیاری از ایدههای خود هم موفق بوده و به یک شخصیت بینالمللی بدل شده است. کافی است نگاهی به حضور فوتبالیستهای برجسته جهانی، ورزشکاران، اهالی فرهنگ و هنرمندان رشتههای مختلف در این کشور شود تا به اهمیت کارهای بنسلمان پی برد. بن سلمان ایدهای دارد که بر اساس آن از مجمع کشورهای عرب، اتحادیهای مانند اتحادیه اروپا درست کند. حتی برنامهریزی شده که پول واحدی مانند یورو هم در همه کشورهای عربی ایجاد شود تا از وابستگی اقتصادی اعراب به دلار کاسته شود.
بنابراین برای بن سلمان بسیار مهم است که از منظر نظامی و امنیتی، آرامشی را در منطقه ایجاد کند تا روند جذب سرمایه در منطقه ممکن شود. هرچند پس از ملاقات امیرعبدالهیان و بنسلمان بیانیهای رسمی صادر نشد اما به نظر میرسد که این ملاقات در راستای شرط و شروطی بوده که بن سلمان در حوزههای اقتصادی و راهبردی مطرح کرده است. ایران هنوز با عربستان بر سر یمن اختلافاتی دارد.
تعارضات دو کشور در لبنان بیشتر شده، ضمن اینکه در خصوص سوریه و عراق هم که در حال بازگشت به دنیای عرب هستند، اختلافاتی به چشم میخورد. البته مقامات ارشد ایران هم اعلام کردهاند که از دایره نفوذ خود در منطقه چشم نمیپوشند. از سوی دیگر امریکا فشارهای زیادی به عربستان برای ارتباط با اسراییل وارد میکند. اگر ایران نتواند به خواستههای عربستان پاسخ بدهد، عربستان بیشتر به دامن اسراییل سوق پیدا میکند و ایران با مشکلات بیشتری مواجه میشود. ایران باید این مشکلات را حل کند چرا که اسراییل در کشورهای مختلف رابطه دارد و ایجاد رابطه با عربستان هم معانی تازهای دارد. البته حتی در صورت ایجاد رابطه عربستان و اسراییل ایران نباید، همه رشتههای ارتباطی را بگسلد و باید تلاش خود را کانون تحولات در منطقه قرار بدهد. اگر ایران از مذاکرات با عربستان دست خالی بازگردد، یک توافقنامه مهم را از دست میدهد و خسارت میبیند. ایران باید تلاش کند، عربستان را مجاب کند که پیمان مشترکی با ایران ببندد و مناسبات تازهای شکل بدهد. بایدن به دنبال پربار کردن سبد دیپلماسی خود در انتخابات است و ایجاد رابطه میان عربستان و اسراییل میتواند این سنگینی را شکل بدهد. شکلگیری رابطه بین عربستان و اسراییل به هیچ وجه در راستای منافع ایران نیست، چرا که اسراییل قبلا تلاشهایی برای ایجاد رابطه با آذربایجان، ترکیه، امارات و... انجام داده است و اضافه کردن عربستان به این لیست مشکلساز خواهد شد. جدا از مسائل امنیتی و نظامی، موضوع اقتصاد همچنان بحث اصلی در توافقات احتمالی میان دو کشور است. چین به عنوان میانجی روابط تازه دو کشور، قرار است سرمایهگذاریهای فراوانی در عربستان صورت بدهد، برای این منظور لازم است عربستان از منظر امنیتی ثبات پیدا کند. بدون تردید این ثبات از طریق تعامل با ایران حاصل میشود و ایران میتواند از این نیاز عربها بیشترین استفاده را داشته باشد.