کار سخت زیر عنوان کارگر ساده
گلی ماندگار|
سالهاست که مساله سخت و زیانآور بودن برخی مشاغل به یکی از چالشهای پیش روی جامعه کارگری تبدیل شده است. این در حالی است که هر روزه برخی از این کارگران جان خود را از دست میدهند. مانند اتفاقی که هشتم مردادماه در تاسیسات بهرهبرداری و نمکزدایی غرب کارون شرکت نفت و گاز اروندان، رخ داد و طی آن سه کارگر جوشکار ماهر جان خود را از دست دادند. وقتی کلمه «ماهر» در کنار نام جوشکار قرار میگیرد نشان میدهد که هر فردی با هر توانایی نمیتواند در این شغل فعالیت کند.
در واقع این یکی از نشانهای مشاغل سخت است. جوشکاری در تاسیسات که نیاز به دقت و ایمنی بالایی دارد. مسالهای که در این کارگاه رعایت نشده و به قیمت جان سه کارگر تمام شد. اما از این دست اتفاقات به وفور رخ میدهد. کارگران حین کار جان خود را از دست میدهند. بارها و بارها کارگرانی که در معدن مشغول به کار هستند به دلایل گوناگون جان خود را از دست دادهاند. اما همین افراد هم برای گرفتن حق زیانآور بودن کار خود مشکلات عدیدهای دارند. در واقع کارگران در یک بوروکراسی اداری اسیر شدهاند که در نهایت ماجرا به نفع کارفرما تمام میشود و همین مساله هم باعث شده تا بسیاری از کارگران از حق قانونی خود محروم بمانند.
این در حالی است که طبق گفتههای معاون بیمهای سازمان تأمیناجتماعی، هدف اصلی قانون مشاغل سختو زیانآور ایمنسازی محیط کار بوده که مورد غفلت قرار گرفته است. محمد محمدی در این باره گفت: امروز بعد از گذشت ۲۰ سال از آغاز اجرای قانون مشاغل سخت و زیانآور، نباید هیچ کارگاهی در گروه الف یعنی در گروه کارگاههایی که شرایط سخت و زیانآوری آنها برای نیروی کار با تمهیدات فنی قابل ایمنسازی و برطرف شدن ویژگیهای سخت و زیانآور هستند، داشته باشیم و قاعدتاً باید فقط کارگاههایی که مشاغل آنها ماهیتاً سخت و زیانآور است، بتوانند از مزایای این قانون استفاده کنند. در برنامه هفتم توسعه تلاش زیادی شده است که آییننامه مشاغل سخت و زیانآور اصلاح شود که امیداوریم این تلاشها به نتیجه برسد. درخواست ما این است که در قانون مشاغل سخت و زیانآور گروه الف تمامی دستگاهها به وظایف خود عمل کنند و ایمنی محیط کار مورد توجه قرار گیرد.
تامین ایمنی محل کار بر عهده کارفرما و پیمانکار است
حسن مهدی، کارشناس ایمنی کار در این باره به «تعادل» میگوید: اینکه بیمهها برای تعیین مشاغل سخت و زیانآور همیشه مسائلی را مطرح میکنند که مربوط به تامین ایمنی کارگاه میشود مسالهای است که باید مورد توجه کارفرمایان و صاحبان مشاغل قرار بگیرد. در واقع تامین ایمنی کارگاه به عهده کارفرما است اما متاسفانه در این زمینه کوتاهیهای بسیاری صورت میگیرد و در نهایت این کارگران هستند که وقتی آسیب میبینند نمیتوانند از بیمه استفاده درست بکنند. مساله اینجاست که کارفرما عموما کار را به پیمانکارانی میسپارد که بیش از هر چیز به دنبال سود و منافع شخصی خود هستند و ایمنسازی کارگاهها از آنجایی که هزینه بر است هیچوقت در اولویت قرار نمیگیرد.
او میافزاید: مشاغلی که ماهیت سخت و زیانآور دارند تکلیفشان مشخص است. اما در مورد مشاغلی مانند کارهای ساختمانی که کارگران آن حتی از داشتن بیمه هم محروم هستند ایمنسازی کارگاه وظیفه پیمانکار است و در بسیاری از موارد وقتی بازرسان مراجعه میکنند متوجه میشوند که هیچ شرایط ایمنی برای کارگران در نظر گرفته نشده است. متاسفانه همین بیتوجهیها باعث شده تا کشور ما یکی از بیشترین قربانیان حوادث کار نسبت به جمعیت خود را داشته باشد.
هیچ حاشیه امنی برای کارگران وجود ندارد
بهرام علی رضایی، فعال کارگری نیز در این باره به «تعادل» میگوید: متاسفانه هیچ حاشیه امنی برای کارگران وجود ندارد. فرقی نمیکند شغل آنها جزو مشاغل سخت و زیانآور باشد یا مشاغل معمولی. مگر کارگران معدن از مزیت سخت و زیانآور بودن شغل خود بهره مند میشوند. وقتی کارگر از نظر معیشتی هیچ امنیتی ندارد از نظر جانی هم امن نیست این رویهای است که مسوولان در پیش گرفتهاند و فرقی هم به حالشان نمیکند که هزاران کارگر بدون داشتن حتی یک بیمه معمولی برای تامین معیشت خود جانشان را به خطر میاندازند. او میافزاید: مرگ یک کارگر یعنی بیسامانی یک خانواده و این مساله میتواند مشکلات بیشتری را در پی داشته باشد.
در حال حاضر که دولت به بهانه افزایش ۸۶ درصدی دستمزد کارگران از ترمیم دستمزد شانه خالی کرد و آب پاکی را روی دست کارگران ریخت این سوال مطرح میشود که چه کسی باید پیگیر حقوق کارگرانی باشد که نه وضعیت ایمنی درستی در کارگاهها دارند و نه حتی از وضعیت معیشتی مناسبی برخوردار هستند. این فعال کارگری در پایان میگوید: این رویهای که دولت در برخورد با کارگران در پیش گرفته است اشتباه کامل است و باید هر چه زودتر در این باره تجدید نظر صورت بگیرد. تا کی کارگر باید برای گرفتن حق قانونی خود که بیمه و تامین معیشت است اعتراض کند و صدای اعتراض او به گوش هیچ یک از مسوولان نرسد. مساله اینجاست که کارگران در بسیاری از موارد به محض اعتراض به کارفرما در لیست تعدیلی قرار میگیرند و همان شغلی نصفه و نیمه هم که دارند از دست میرود. به این ترتیب وضعیت کارگران باید از ریشه مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد و نیاز به تغییرات اساسی دارد.
بازنشستگی کارگران هم سخت است
علیرضا خرمی، فعال کارگری نیز در رابطه با مشکلات کارگران سخت و زیانآور به ایلنا میگوید: کارگرانِ در شرف بازنشستگی از عملکرد سازمان تامین اجتماعی ناراضی هستند؛ سوالی که ذهن کارگران و شوراهای کارگری مشاغل سخت و زیانآور را درگیر خود کرده و منتظر جواب از سازمان تامین اجتماعی یا دیوان عدالت اداری هستند این است که چرا تخلفی آشکار در حال رخ دادن است و صدای کارگر همچنان به گوش کسی نمیرسد؟
این فعال کارگری اضافه میکند: کارگری که سالها در مشاغل سخت و زیانآور کار میکند، علاوه بر مصائب معمول کارگری مانندِ مشکلات معیشت و درمان، دشواریهای دیگری را هم باید تحمل کند مانند آسیب جسمی و تحلیل رفتن توان بدن. این کارگر تنها یک امید دارد که چون در مشاغل سخت و زیانآور کار کرده، زودتر از موعد به سن بازنشستگی میرسد.
او میگوید: اما کارگری که در دغدغه و اضطرابِ تامین معیشت خانواده و هیاهوی تورم، از همه جا بیخبر بوده زمان مراجعه جهت تکمیل پرونده بازنشستگی متوجه میشود عنوان شغل او در تامین اجتماعی هیچ ارتباطی با وظایف محوله در کارگاه ندارد! و لاجرم برای اصلاح عنوان شغلی به هیاتهای تشخیص در اداره کار مراجعه میکند و ماهها در انتظار احقاق حق میماند؛ در موارد بسیاری کارفرمای سابق کارگر دیگر در دسترس نیست و اصلاح عنوان شغلی هرگز اتفاق نمیافتد؛ این اتفاق بیشتر برای کارگرانی میافتد که در کارگاههای کوچک یا در شرکتهای اقماری کار میکنند که از قضا امروز تعداد آنها بسیار زیاد است.
کار سخت زیر سایه عنوان «کارگر ساده»
به گفته خرمی، کارگرانی که در کارخانجات صنعتی توسط شرکتهای تامین نیرو و شرکتهای اقماری به کار گرفته شدهاند و همانند کارگران مجموعه مادر در مشاغل سخت و زیانآور مشغول به کار هستند، توسط شرکت تامین نیرو و شرکتهای اقماری در موقع ارسال لیست بیمه «کارگر ساده» محسوب میشوند و عنوان شغلی آنها در لیست بیمه، کارگر ساده است.
این فعال کارگری با بیان اینکه «درجِ عنوان شغلی کارگر ساده برای کارگران مشاغل سخت یک تخلف آشکار است که مقابل چشم تامین اجتماعی در کارگاههای کوچک و متوسط بسیاری در حال رخ دادن است» میافزاید: کارگر بعد از ۲۰ سال کارکردن در محیط سخت و زیانآور، تازه درگیر شکایت و رفت و آمد به تامین اجتماعی و هیاتهای حل اختلاف ادارات کار میشود در صورتی که اگر نماینده بیمه تامین اجتماعی پیوسته به کارخانجات سرکشی کند میبیند که شغل این کارگران مشابه کارگران قدیمیتر شرکت است و از مزایای سخت و زیانآور میتوانند بهرهمند باشند، در واقع باید بهرهمند باشند.
خرمی اضافه میکند: نکته قابل تامل اینجاست که متاسفانه در هیاتهای تشخیص و حل اختلاف، شکایت بسیاری از کارگران صرفاً به دلیل کتمان واقعیت از سوی کارفرما و نداشتن مدارک لازم از سوی کارگر، راه به جایی نمیبرد و از دور رسیدگی خارج میشود و بدین گونه ظلم مضاعفی به کارگر روا میشود و حتی دیوان هم به چنین پروندههایی ورود نمیکند؛ در نهایت کارگر هیچ راهی برای احقاق حق نمییابد.
زور کارگران به هیچ جا نمیرسد
حالا که دولت به راحتی از ترمیم دستمزد شانه خالی کرده و حالا که بسیاری از کارگران ساختمانی در انتظار دریافت بیمه سالهای زیادی را معطل مانده و بسیاری از آنها جان خود را از دست دادهاند.
حالا که کارگران مشاغل سخت تحت عنوان «کارگر ساده» به سازمانهای بیمهگر معرفی میشوند همه و همه نشان از این دارد که زور کارگران برای احقاق حقوقشان به هیچ جا نمیرسد و گویا هیچ نهاد و سازمانی هم نیست که بخواهد در این رابطه کار خاصی برای کارگران انجام دهد. این در حالی است که جامعه کارگری بایستی از ظرفیت قانونی استفاده کرده و با طرح دعوا در دیوان عدالت، خواستار حذفِ فرایندِ طولانی و دشوار اصلاح شغل شود و تامین اجتماعی را به رعایت قانون الزام کند. باید در مورد متناسبسازی دستمزد کارگران با تورم تدبیری اندیشیده شود باید اینبار سنگین از روی دوش کارگران برداشته شود.