احیای برجام در گروی مقاومسازی اقتصاد است
طی روزها و هفتههای اخیر اخبار تازهای در خصوص مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+4 و امریکا مطرح شده که به نظر میرسد لازم است در خصوص آنها شفافسازی شود. از یک طرف مکرون، رییسجمهور فرانسه و رهبر یکی از کشورهای مهم اتحادیه اروپا از پایبندی اروپا به مذاکرات و ضرورت دستیابی به توافق صحبت کرد. از سوی دیگر اخباری هم درباره تداوم مذاکرات محرمانه ایران و امریکا رسانهای شد.ضمن اینکه بر اساس اعلام اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی، روند بهبود مناسبات ارتباطی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم همچنان ادامه دارد.
اما خروجی این رخدادها در شمایل کلی مذاکرات هستهای چه میتواند باشد؟ به نظر میرسد هر دو طرف پذیرفتهاند که مذاکرات خود را به صورت محرمانه و غیر علنی دنبال کنند؛ به این دلیل است که خبرهای شفافی درباره موضع مذاکرات و محتوای کلی آن منتشر نمیشود. طرف امریکایی البته اعلام میکند که برجام را کنار گذاشته است؛ طرف ایرانی هم به دنبال آن است که اسم مذاکرات را گفتوگوهای «پایان تحریمها» بگذارد. در واقع ایران، مذاکراتی را به رسمیت میشناسد که منجر به پایان تحریمها شود. من به عنوان یک پژوهشگر باید اطلاعات کاملی داشته باشم تا بتوانم تحلیل درستی از روند کلی مذاکرات داشته باشم. اما چون دولت نگران است که جنجالهای رسانهای ایجاد شود، اطلاعاتی از محتوای مذاکرات را منتشر نمیکند. در این شرایط تحلیلگران نمیدانند مذاکرات تحت چه مکانیسم و بر سر چه موضوعاتی قرار است دنبال شود و مشخص نیست هدف از مذاکرات چیست؟ البته خواستههای طرف ایرانی روشن است؛ ایران اعلام کرده به دنبال رفع همه تحریمهاست؛ میماند طرف امریکایی که برخی گزارههای مبهم در خصوص مطالباتش وجود دارد که باید آنها را اصلاح کند. امریکا لغو تحریمها را در گروی فراگیرتر کردن گفتوگوها بر سر مسائل منطقهای و موشکی میداند.
در این میان بررسی مطالبات دو طرف یک تناقض جدی را شکل میدهد. ایران به دنبال رفع همه تحریمهاست اما غرب میگوید، رفع همه تحریمها، نیازمند مذاکراتی فراگیرتر است. اینجا تناقضی شکل میگیرد که خروج از آن به هشیاری بسیاری نیاز دارد. بعید میدانم، ایران بپذیرد درباره مسائل منطقهای و موشکی با امریکا گفتوگویی داشته باشد. البته مذاکرات منطقهای با عربستان و امارات و...در حال انجام است، اینکه آیا مطالبات امریکا هم توسط طرف عربستانی مطرح میشود یا نه؟ هنوز روشن نیست.در عین حال، بحثهایی که در خصوص موضوعات موشکی مطرح میشود، مرتبط با دفاع مشروع و قانونی کشور است. ضمن اینکه از مهرماه سال جاری هم تحریمهای تسلیحاتی ایران پایان مییابد و بعید است ایران بر سر این موضوعات تن به مذاکره دهد.
این طرف امریکایی است که منویات خود را اعلام میکند اما بعید است امریکا به خواستههای خود برسد. باز هم پرسش تازهای شکل میگیرد و آن اینکه در این شرایط آیا میتوان تصویری از تفاهم میان ایران و امریکا داشت؟هرچند، بعید است ایران مذاکرات منطقهای و موشکی که ذیل مطالبات امریکا قرار دارد را بپذیرد. اما این به معنای عدم دستیابی به توافق نیست.اگر چهارچوب اصلی برجام در دستور کار قرار گیرد، این تناقض حل میشود. اگر امریکا به چهارچوب برجام باز گردد، میتوان نسبت به توافق خوشبین بود، اما اگر ارادهای برای بازگشت به برجام وجود نداشته باشد، ایران تجدیدنظر خواهد کرد.فراموش نکنید، بر اساس گزارشهای آژانس انرژی اتمی، توان هستهای ایران هر روز در حال افزایش است.از سوی دیگر ایران تلاش میکند مشکلات اقتصادی خود را حل و فصل کند. اگر ایران بتواند اقتصاد خود را در زمان تحریمها مقاوم نگه دارد (من نمیدانم این روند تا چه اندازه قابلیت تحقق داشته) امریکا ناچار خواهد بود انعطاف نشان داده و زمینه احیای برجام را فراهم سازد.
پیش از این در زمان بوش پسر در خصوص غنیسازی ایران مطالباتی مطرح میشد که هر نوع گفتوگویی را با بن بست مواجه میساخت . در زمان بوش پسر، هرشکل غنیسازی به هر اندازه از سوی ایران غیر قابل قبول عنوان شده بود، اما این سرسختی در زمان اوباما جای خود را به نوع خاصی از انعطاف داد؛ بنابراین راه برای توافق باز شد. معتقدم امریکا امروز هم چارهای جز انعطاف نخواهد داشت. البته این ضرورت در گروی آن است که ایران اثربخشی تحریمها را کاهش دهد و اقتصاد خود را در زمان تحریمها مقاوم سازد.