توسعه بریکس، چه تاثیری بر مناسبات اقتصاد جهانی دارد؟
بزودی ۶ کشور جدید قرار است به گره بریکس افزوده شوند تا حضور خود را در صحنه اقتصاد جهانی به نمایش بگذارند؛ روندی که ممکن است اهداف اقتصادی و پایدار اقتصادهای غربی را تحت تأثیر خود قرار دهد.
بزودی ۶ کشور جدید قرار است به گره بریکس افزوده شوند تا حضور خود را در صحنه اقتصاد جهانی به نمایش بگذارند؛ روندی که ممکن است اهداف اقتصادی و پایدار اقتصادهای غربی را تحت تأثیر خود قرار دهد. در شانزدهمین اجلاس بریکس به میزبانی آفریقای جنوبی تصمیم گرفته شد تا ترکیبی شگفتانگیز از کشورهای مختلف به گروه بریکس ملحق شوند تا این ائتلاف اقتصادی، متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی ازنظر مالی به ائتلافی قدرتمندتر تبدیل شود.
بهاینترتیب و با پیوستن کشورهای عربستان، امارات، آرژانتین، مصر، ایران و اتیوپی، مجموع تولید ناخالص داخلی اعضای گروه بریکس به ۳۱ هزار میلیارد دلار خواهد رسید. ۵ عضو از اعضای جدید بریکس تولیدکننده نفت به شمار میروند. ائتلاف بریکس که در ابتدا هیچ هدف مشخصی را دنبال نمیکرد، اکنون نهتنها به دنبال عضوگیری است، بلکه به گفته رییس اجلاس بریکس در آفریقای جنوبی، بیش از ۴۰ کشور خواستار پیوستن به این گروه هستند. به گفته اقتصاددانان، تحریمهای اخیر علیه روسیه و چین به عنوان یک کاتالیزور عمل کرده است؛ زیرا مسکو و پکن در تلاشاند تا حد امکان اتکای خود از شرکای غربی را کاهش دهند.
تأسیس بریکس در سال ۲۰۰۱ دردسر چندانی برای اقتصادهای غربی ایجاد نکرد، زیرا این ایده سالها وجود داشته و توسعه خاصی در آن مشاهده نشده بود؛ اما اقدامات تدریجی این ائتلاف، از جمله تأسیس یک بانک مشترک آغاز شده است. بااینهمه تفاوتهای عمدهای که کشورهای عضو این ائتلاف در حوزه منافع سیاسی، استانداردهای تولید، ارزش ارز و دیگر حوزهها دارند باعث شد تا نتوانند درصحنه اقتصاد جهانی به مهرهای کلیدی تبدیل شوند. بااینهمه تغییرات ژئوپلیتیک اخیر تأثیرات زیادی بر روابط اقتصادی در جهان داشته است.
تأثیرات توسعه بریکس
عضوگیری مداوم و توسعه اتلاف بریکس ممکن است به فرصتی برای دستیابی به صدایی قدرتمند در حوزه مدیریت آبوهوا و کنترل سامانههای مالی تبدیل شود. اعضای جدید این گروه ممکن است عضویت در آن را راهی برای تنوع بخشیدن به فرصتهای تجاری کمتر وابسته به شرکای غربی ببینند در شرایطی که مشوقهایی مانند تجارت ترجیحی میان اعضا و سایر مشوقها برای افزایش تجارت و سرمایهگذاریهای فرامرزی هم برای آنها فراهم است. اعضای کنونی بریکس حدود ۴۲ درصد از جمعیت جهان و بیش از ۲۷ هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی انباشتهشده را در اختیار دارند. با پیوستن اعضای جدید، سهم جمعیتی گروه به 46.5 درصد از جمعیت جهان رسیده و بر اساس دادههای سال گذشته صندوق بینالمللی پول، سهم تولید ناخالص انباشته شده آنها به 30.8 هزار میلیارد دلار از ۱۰۰ هزار میلیارد دلار تولید ناخالص جهانی خواهد رسید. از سویی دیگر، تولید ناخالص داخلی براساس قدرت خرید یا PPP توازن نیروهای اقتصادی را به شکلی متفاوت نشان میدهد.
در مجموع سهم بریکس توسعه یافته از تولید ناخالص داخلی براساس توان خرید در جهان به ۳۶ درصد خواهد رسید که از سهم گروه ۷ بیشتر است. گروه جدید ۴۵ درصد از تولید نفت جهان را در اختیاردارند و سهم بزرگی از منابع معدنی مانند سنگآهن، زغالسنگ و بوکسیت دارند و در این میان نباید نقش آنها در کشاورزی جهانی را هم نادیده گرفت؛ ازاینرو است که کشورهای توسعهیافته، بهویژه کشورهای گروه ۷ برای هماهنگی درباره موضوعاتی مانند تغییرات اقلیمی و مسائل محیط زیستی به اعضای این گروه متکی هستند و بهاینترتیب دیگر قادر نخواهند بود نیازهای اقتصادی اعضای بریکس را نادیده بگیرند، کاری که تا پیشازاین به تکرار توسط کشورهای عضو گروه ۷ انجام میشد.
بر همین اساس، کارشناسان امیدوارند درحالیکه فناوری، سرمایهگذاری و تجارت مهمترین موضوعات مورد مذاکره میان اقتصادهای گروه ۷ و اعضای گروه بریکس خواهد بود، اما یکی از موضوعات محوری هم میتواند پر کردن شکاف منافع کشورهای بریکس در حوزه محیطزیست و ایجاد اولویتبندی در زمینه توسعه پایدار باشد. اینطور گفته میشود که در کشورهای درحال توسعه، محیطزیست بهاندازه کشورهای توسعهیافته در اولویت قرار ندارد. حتی در شرایطی که کشورهایی مانند عربستان و امارات توسعه پایدار را به عنوان یک اولویت مهم معرفی میکنند؛ اما تطبیق یافتن با این اهداف به زمان نیاز دارند، اما وضعیت اقلیم و محیطزیست جهانی نیازمند اقدام فوری است.
ارز مشترک بریکس
تا چه حد قابل اجرا است
کارشناسان بر سر اینکه آیا اعضای گروه بریکس قصد ایجاد ارزی جدید برای خارج کردن دلار از بازارهای جهانی را دارند یا نه، چندان مطمئن نیستند. ایجاد واحد پولی یورو، در میان کشورهایی که ازنظر جغرافیایی تفاوت و تنوع کمتری باهم داشتند، چندین دهه به طول انجامید. بااینهمه بسیاری باور دارند افزایش تجارتهای دوجانبه در میان اعضای این گروه و یافتن راهکارهایی برای تسویهحساب با استفاده از ارزهای دوجانبه بسیار محتمل است. در حال حاضر تنها روسیه و چین اقدام به این کارکردهاند اما بانکهای مرکزی این دو کشور هم برای راهاندازی چنین سیستم چندین سال تلاش کردند. ولادیمیر پوتین رییسجمهور روسیه بهتازگی اعلام کرده است که ۸۰ درصد تجارت میان این کشور و چین با روبل یا یوان انجام میشود.