چشمانداز توافقات برجامی!
تحولات تازهای در مناسبات ارتباطی ایران با غرب در حال وقوع است. دیروز رویترز جزییات جدیدی پیرامون توافق ایران و امریکا در ارتباط با تبادل زندانیان میان دو کشور را رسانهای کرد.
برخی تحلیلگران معتقدند این تحولات ممکن است در روند کلی توافقات احتمالی میان دو کشور اثرگذار باشند. البته به نظر میرسد ایران و امریکا بهرغم گفتوگو و مذاکرات محرمانه، نوع خاصی از انتظار را در پیش گرفتهاند تا با عبور از آنها فضا برای تصمیمگیری نهایی فراهم شود.
هر کدام از طرفین هم دستاوردهایی برای خود از مذاکرات ذخیره کردهاند تا زمان تصمیمگیری نهایی از راه برسد. ایران امکان افزایش صادرات نفتی خود به حدود یک میلیون و 800 هزار بشکه، همچنین آزادسازی داراییهای مسدود خود را به دست آورده، امریکا هم با کاهش غنیسازی ایران و توافق ایران و عربستان، سبد دستاوردهایش در حوزه سیاست خارجی را سنگینتر کند. اما باید توجه داشت هیچکدام از این رخدادها به معنای احیای برجام نیستند.
این مذاکرات بر سر تبادل زندانیان امریکایی و آزادی داراییهای مسدودی ایران است.
به طور کلی صادرات نفت برای اقتصاد ایران بسیار مهم است و منابع مورد نیاز ایران را تامین میکند. گروسی در عین ارسال پالسهای مثبت اعلام میکند هنوز به نقطه ایدهآل در ارتباط با ایران نرسیده است.
مشخص است که آژانس یکی به نعل میزند و یکی به میخ. گروسی تلویحا اشاره کرد که ممکن است ایران سانتریفیوژهای جدیدی تدارک دیده باشد و با منابع قبلی آنها را انبار کرده باشد. اظهاراتی که نشان میدهد فضا هنوز معلق است. ایران هم مراقب است آژانس قطعنامهای علیه ایران صادر نکند و موضوع راهی شورای امنیت نشود.
سند سپتامبر هم به عنوان سندی موقت در این میان مطرح شده است، اما هیچ مسیر راه مشخصی برای حل مشکلات ارائه نکرده است. بایدن مدتها قبل اعلام کرده بود آماده است تحریمهای ذیل برجام را رفع کند، اما ایران در سال 1400 و 99 آنها را قبول نکرد و تلاش شد تا زمینه خروج نام سپاه از لیست تحریمها را فراهم سازد.
امریکا این خواسته را قبول نکرد تا فضای میان دو کشور وارد دورهای از ابهامات اساسی شود. بایدن تلاش میکند در آستانه انتخابات فضای دیپلماتیک میان دو کشور را کمی بهبود ببخشد اما کنگره به بایدن اجازه احیای برجام را نمیدهد. بنابراین باید منتظر انتخابات امریکا بمانیم تا مشخص شود آیا بایدن روی کار خواهد ماند یا ترامپ سکان هدایت کشور را به دست میگیرد.
لازم است اشاره شود که از اکتبر محدودیتهای تسلیحاتی ایران برداشته میشود و فرصت صادراتی سلاح در اختیار ایران قرار میگیرد. البته اروپا اعلام کرده همچنان به تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران ادامه میدهد. محتمل است که امریکا هم از اروپا تبعیت کند. ایران اما با اجازهای که قطعنامه 2231 در اختیارش قرار میدهد. صادرات سلاح را دنبال خواهد کرد. این روند هم به نفوذ ایران میافزاید و هم کارتی را برای مذاکره در اختیار ایران قرار میدهد.
یکی از موضوعاتی که طی روزهای اخیر بر گفتوگوهای دو طرف سایه انداخته، سند سپتامبر است که وزیر خارجه ایران آن را آماده امضا دانسته بود. اما اظهارات دو طرف درباره این سند بسیار گنگ و مبهم بود. شخصا چند بار اظهارات امیرعبداللهیان را خواندم اما به عنوان یک کارشناس از آن سر در نیاوردم. طبیعی است که ایران به دنبال ایجاد فضایی باشد که در اثر آن انتظارات تورمی در بازارهای ایران کاهش یابد.
در شرایطی که ایران اعلام کرده بدهی از کشورهای مقابل ندارد اما در عین حال اظهاراتی از سوی مقامات کرهای منتشر میشود در این خصوص که به دنبال انتقال داراییهای ایران به بانکی در سوییس هستند. این اخبار متناقض ممکن است اثرات سوء در بازارهای کشور داشته باشد و باعث بروز تکانههای تورمی شود؛ امری که ایران از آن گریزان است. نهایتا باید منتظر روزهای آتی و تحولات بعدی بمانیم تا مشخص شود چه شرایطی بر مذاکرات حاکم خواهد شد.