بررسی جایگاه صندوق بازنشستگی در بازار سرمایه
مطالعات در زمینه بازار سرمایه در اقتصادهای پیشرفته دنیا به عنوان یک بازار مولد نشان میدهد این بازارها از استقبال زیادی برخوردار بوده و همچنین عمق به نسبت بیشتری نیز از بازار سهام ایران داشته و بخش زیادی از مردم با استفاده از ابزارهای غیرمستقیم سرمایهگذاری به بازار سهام و اوراق بهادار وارد میشوند.
صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سبدگردانی در دنیا به عنوان ابزاری موفق برای حضور افراد و سرمایهگذاران در بورس شناخته شدهاند. ابزاری که در ایران نیز طی سالهای اخیر توسعه لازم را داشته اما همچنان آن طور که باید و شاید کارآمد نیست. صندوق سرمایهگذاری به خودی خود ابزار مناسبی است. اما فرهنگسازی در خصوص این سرمایهگذاری غیرمستقیم اهمیت بسزایی دارد.
در حال حاضر نگاه عموم جامعه به سرمایهگذاری در سهام کوتاهمدت است و مردم نگاه خیلی مثبتی به بازار سهام به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت ندارند. این در حالی است که در دورههای زمانی مختلف بازار سهام بسیار بالاتری نسبت به سایر بازارها داشته است که این موضوع نشان میدهد امنیت سرمایهگذاری در بورس باید تضمین گردیده و مداخلات در این بازار نیز به حداقل برسد تا سرمایهگذاران جدید میل داشته باشند که با دید بلندمدت و نه مقطعی، بخش از نقدینگی خود را وارد بازار سرمایه کنند. این دیدی است که باید نهادهای ناظر و بسترساز با اتخاذ تصمیمهای درست و سیاستگذاری بهینه نسبت به بازار سهام و نقش این بازار در جذب نقدینگی داشته باشد.
بسترسازی برای سرمایهگذاری اصولی در داراییهای متنوع میتواند تا حد قابل قبولی دغدغههای مربوطه به ریسکهای سرمایهگذاری را کاهش دهد. در ایران، ابزارهای متنوعی برای سرمایهگذاری و حفظ ارزش پول وجود دارد. از جمله داراییهایی که در بین مردم محبوبیت بیشتری دارند، میتوان به مسکن، طلا، دلار، سپرده بانکی و اوراق با درآمد ثابت و سهام اشاره کرد.
اما امروزه افراد با توجه به اهداف و معیارهای خود نسبت به سرمایهگذاری غیر مستقیم در بازارهای مالی میتوانند از ابزارهای مختلفی در این راه بهره گرفته و بازدهی نسبتا مناسبی در مقایسه با سرمایهگذاری مستقیم در بازارهای مختلف کسب نمایند.
این ابزارها طیف گستردهای دارند که شامل صندوقها، پیای، ویسیها، اوراق تامین مالی، اسناد بدهی دولت و ابزارهای تامین مالی جمعی میشود. ابزارهای فوق در زمره ابزارهای نوین سرمایهگذاری قرار دارند که از حوزههای سنتی سرمایهگذاری فاصله معناداری گرفتهاند. سرمایهگذاری غیرمستقیم با کاهش ریسک، بهبود نقدشوندگی و کاهش هزینه بهکارگیری نیروی متخصص برای تحلیل اطلاعات، طبیعتا فواید بسیاری دارد.
علاوه بر این، در مباحث قانونی و رویدادهای شرکتی مربوط به مجامع، دریافت سود سهام و... که نیازمند پیگیری، صرف زمان و هزینه است، سرمایهگذاران میتوانند بدون دغدغه، مسائل مربوطه را به مدیران سرمایهگذاری واگذار نموده و همچنین ریسک سرمایهگذاری خود را به حداقل برسانند.
این روزها به علت شیب تند تورم و کوچک شدن سفره قشر متوسط و ضعیف جامعه به صورت روزانه، اساسیترین دغدغه افراد در دوران بازنشستگی حفظ کیفیت زندگی و رفاه مانند گذشته تأمین آتیه فرزندان و خانواده، پوشش نیازهای مالی در برابر رویدادهایی مثل بیماری، سالخوردگی و… میباشد.
این موضوع باعث گردیده صندوقهایی نظیر صندوق بازنشستگی تکمیلی در بازار سرمایه تاسیس شده که هدف این صندوقها سرمایهگذاری قشر کارمند با چشمانداز بلندمدت بوده و هدف اصلی این صندوق، تامین آتیه سرمایهگذار در دوران بازنشستگی از طریق سرمایهگذاری مداوم و اصولی است و هر فرد برای دوران بازنشستگی خود به جای خرید سهام و اوراق بهادار، به صورت مستقیم سرمایه خود را به صندوق میسپارد و از فرصت کسب بازدهی مناسب بهرهمند میشود.
با توجه به آمارهای منتشر شده سالانه برای بازدهی کسب شده، میتوان نتیجه گرفت که داراییهایی مثل صندوقهای سرمایهگذاری که تنوع بیشتر و مدیریت فعالتری دارند، بازدهی بهتری داشته و میتوانند گزینه مناسبتری جهت سرمایهگذاری بلندمدت، خصوصا برای اهدافی مثل بازنشستگی و تامین آتیه فرزندان باشند.
از طرفی با توجه به نقدینگی نسبتا زیاد مورد نیاز جهت سرمایهگذاری در برخی از انواع دارایی مثل مسکن و انواع سکه طلا و همچنین نقدشوندگی به مراتب پایینتر، صندوقهای سرمایهگذاری، گزینه مطلوبتری برای سرمایهگذاری با حداقل سرمایه و میزان نقدشوندگی بالا به شمار میروند.
اما توجه به این نکته نیز ضروری است که آیا این روزها که بازار سرمایه به خودی خود از کمبود نقدینگی رنج میبرد و ارزش معاملات کل بازار سهام با ارزش معاملات چندین ملک در شمال تهران برابری میکند، کشش تاسیس این تعداد از صندوق را داراست یا خیر؟ آیا تاسیس پیاپی صندوقهای پیشین توانسته به پویایی و کارآمدی بازار کمک کند یا خیر؟ آیا بهتر نیست مقداری زمان صرف بررسی عملکرد صندوقهایی گردد که پیش از این تاسیس شده و سیاست جذب نقدینگی برای این صندوقها اصلاح شود؟ به هر حال اینها سوالاتی است که به نظر پاسخ به آنها پیش از تاسیس صندوق جدید ضروری است و باید توجه داشت مهمترین عامل برای کارکرد درست این ابزارها جذب نقدینگی است که وضعیت ارزش معمالات این روزها نشان میدهد میتوان در خصوص افزایش سرعت راهاندازی این تعداد صندوق کمی بیشتر درنگ نمود.