معیشت دغدغه‌ای که هیچگاه حل نمی‌شود

۱۴۰۲/۰۷/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۲
کد خبر: ۲۱۷۳۰۸
معیشت دغدغه‌ای که هیچگاه حل نمی‌شود

شاید برای خیلی از ما این سوال مطرح شود که با شروع جنگ در کشورهای دیگر چرا باید قیمت دلار در کشور ما افزایش پیدا کند افزایشی که خیلی زود بر سبد معیشت خانوار تاثیر خود را می‌گذارد. یک بار دیگر مرغ و گوشت گران شده است دیگر اقلام خوراکی هم با افزایش قیمت مواجه شده‌اند.

گلی ماندگار|

 شاید برای خیلی از ما این سوال مطرح شود که با شروع جنگ در کشورهای دیگر چرا باید قیمت دلار در کشور ما افزایش پیدا کند افزایشی که خیلی زود بر سبد معیشت خانوار تاثیر خود را می‌گذارد. یک بار دیگر مرغ و گوشت گران شده است دیگر اقلام خوراکی هم با افزایش قیمت مواجه شده‌اند. حالا دیگر عمده فروشان هم از فروش کالا سر باز می‌زنند چون نمی‌دانند کالایی را که امروز می‌فروشند فردا به چه نرخی باید بخرند و همین هم باعث شده تا یک بار دیگر قیمت اقلام خوراکی با افزایش مواجه شود. البته که دولتمردان همچنان بر این باورند که تورم کاهشی شده است اما آنچه در واقعیت زندگی مردم رخ می‌دهد چیزی نیست که مسوولان به آن باور داشته باشند. این در حالی است که هنوز تکلیف دستمزد کارگران روشن نشده است.

بازنشستگان هر روز در یکی از شهرهای کشور به دلایل معیشتی و حقوقی دست به اعتراض می‌زنند و در این بین هر روز به تعداد افراد زیر خط فقر افزوده می‌شود. مساله اینجاست که چرا باید قیمت دلار تا این میزان بر زندگی روزمره مردم تاثیر داشته باشد. مرغ و گوشتی که در داخل تولید می‌شود. لبنیاتی که ساخت کارخانه‌های داخلی است و دیگر اقلام خوراکی که در داخل تولید می‌شوند چرا باید با افزایش قیمت دلار افزایش قیمت داشته باشند. تا این اندازه دخالت قیمت دلار در معیشت مردم حاصل کدام استراتژی اشتباه اقتصادی در کشور بوده که حالا باعث شده تا افراد هر روز بیشتر از روز قبل برای تامین معیشت خود با مشکل مواجه شوند. سفره خانوارهای ایرانی هر روز کوچک‌تر شود در این بین مسوولان به دنبال افزایش آمار ازدواج و فرزندآوری هم هستند در شرایطی که زوج‌ها برای تامین حداقل‌های زندگی دو نفره خود هم با هزاران مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند.

از یک طرف افزایش هزینه‌های مسکن باعث شده تا بسیاری به حاشیه شهرها هجوم ببرند. از سوی دیگر اجرا نشدن قوانین حقوقی و مزدی کارگران زندگی آنها را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است و از طرف دیگر حتی کودکان هم از گزند این نابرابری‌های اقتصادی در امان نیستند و به عنوان نیروی کار در جامعه مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. طی روزهای گذشته که دلار از مرز ۵۰ هزار تومان عبور کرده باز هم صف‌های طولانی در مقابل صرافی‌ها تشکیل شده است. بسیاری از صرافی‌ها از خرید و فروش دلار سر باز می‌زنند و البته این دلیل نمی‌شود که تاثیر این افزایش قیمت در زندگی روزمره مردم نمایان نشود. 

    تورم رو به افزایش است

علیرضا اطلسی کارشناس بازار در این باره به «تعادل» می‌گوید: نمی‌توانیم و نباید منکر تاثیر قیمت دلار بر تمامی بازارها بشویم. طی روزهای گذشته از طلا گرفته تا خودرو با افزایش قیمت مواجه بوده‌اند این تاثیر را می‌توانیم در اقلام خوراکی هم ببینیم. بسیاری از مردم که توانایی خرید دارند سعی می‌کنند مواد غذایی را برای چند ماه آینده ذخیره کنند اما مشکل اینجاست که درصد زیادی از افراد این توانایی را ندارند. کارگری که تنها ماهی ۸ تا ۹ میلیون تومان حقوق می‌گیرد و توانایی تامین معیشت یک ماه خود را ندارد چطور می‌تواند به ذخیره مواد غذایی فکر کند.

او می‌افزاید: هر چند دولت با جلوگیری از خرید و فروش دلار در بازار آزاد می‌خواهد این افزایش قیمت را تا حدودی کنترل کند اما در نهایت چنین کاری عملی نیست و همین چند روز هم افزایش قیمت دلار تاثیر خود را بر بازار گذاشته است. حتی بورس هم دچار افت شدید شده است. این یعنی از بین رفتن اندک سرمایه مردم. 

این کارشناس بازار در ادامه می‌گوید: متاسفانه دولت هیچ راهکار موثری برای جلوگیری از این وضعیت ندارد. از قبل هم پیش بینی می‌شد که ممکن است نیمه دوم سال ۱۴۰۲ نرخ دلار افزایشی شود اما همه‌چیز به اما و اگرها سپرده شد و حالا با این دو اتفاق بزرگی که در دنیا رخ داده یکی زلزله ویرانگر هرات و دیگری هم جنگ بین حماس و اسراییل پیش بینی‌ها زودتر از موعد جامعه عمل پوشیدند. بار این جنگ در حالی روی دوش مردم ما سنگینی می‌کند که هیچ دخالتی در آن ندارند. 

    قیمت‌های به طرز محسوسی  رو به افزایش است

سعید کریم‌زاده، صاحب یک سوپرمارکت در شرق تهران به «تعادل» می‌گوید: طی روزهای گذشته قیمت‌ها به طرز محسوسی قابل افزایش است. در واقع ویزیتورهای شرکت‌های مختلف وقتی برای تحویل جنس مراجعه می‌کنند می‌گویند که روی هر جنس چند درصد افزایش قیمت باید اعمال شود. این مساله از تخم‌مرغ و شیر و ماست گرفته تا برنج و روغن و... رخ داده و باعث می‌شود که باز هم قدرت خرید مردم کاهش پیدا کند.

او می‌افزاید: حساب‌های دفتری ما طی دو سال گذشته به قدری افزایش داشته که دیگر توان تحویل جنس نسیه به افراد را نداریم. خانواده‌هایی که تا قبل از این افزایش قیمت‌ها خریدهای روزانه را به راحتی انجام می‌دادند حالا مجبورند نسیه بری کنند و طی چند ماه به صورت قسطی پول اجناس را بپردازند. ما برای مشتری‌های قدیمی این کار را می‌کنیم اما حالا آنقدر حجم این حساب‌های دفتری زیاد شده که دیگر توان نداریم چون ما هم هزینه‌های خودمان را داریم از مالیات گرفته تا اجاره‌بهای مغازه و پول آب و برق و ....

    کاهش قدرت خرید  افزایش‌آسیب‌های اجتماعی

امان‌الله قرایی جامعه‌شناس در رابطه با کاهش قدرت خرید مردم و تاثیر آن بر آسیب‌های اجتماعی به «تعادل» می‌گوید: این مساله دیگر کاملا واضح و روشن است طی سه سال گذشته در واقع از زمانی که کرونا همه گیر شد و بسیاری از افراد شغل خود را از دست دادند یا به نوعی دچار مشکلات معیشتی شدند نشانه‌های این تاثیر قدرت خرید در افزایش آسیب‌های اجتماعی را به وضوح می‌توان دید.

او می‌افزاید: همین که پلیس اعلام می‌کند آمار سرقت اولی‌ها افزایش پیدا کرده به تنهایی می‌تواند زنگ خطری برای جامعه باشد. شما دیگر نمی‌توانید حتی در خیابان‌های شلوغ و پر رفت و آمد به راحتی با موبایل خود صحبت کنید چون هر لحظه ممکن است مورد سرقت قرار بگیرید. اما مساله اینجاست که آسیب‌های اجتماعی فقط به سرقت و کیف قاپی و ... ختم نمی‌شود.

این جامعه‌شناس می‌گوید: آسیب‌های اجتماعی مجموعه‌ای از اتفاقات است که می‌تواند هر جامعه‌ای را با بحران مواجه کند. افزایش آمار خودکشی، افزایش فساد و فحشا، افزایش آمار کودکان کار در خیابان‌ها و ... همه و همه نشان‌دهنده این واقعیت تلخ است که مردم از حداقل‌های مورد نیاز برای زندگی خود محروم مانده‌اند. 

    افزایش خشونت در جامعه

قرایی در بخش دیگری از سخنانش به تاثیر افزایش فقر در جامعه اشاره می‌کند و می‌گوید: مساله فقط افزایش آسیب‌های اجتماعی نیست. فقر افراد را پرخاشگر و خشونت طلب می‌کند. آمار نزاع‌های خیابانی، آمار خشونت‌های خانگی و کودک و همسر آزاری و ... نیز در جامعه افزایش پیدا کرده است. کودکان هم دیگر نمی‌توانند در آرامش زندگی کنند آنها هم به‌طور خواسته یا ناخواسته درگیر مشکلات معیشتی خانواده می‌شوند. چرا باید آمار افسردگی در کشور ما تا این حد بالا باشد. به دلیل همین کمبودها و نبودهایی که باعث می‌شود مردم دلیلی برای شاد بودن و شادی کردن نداشته باشند. 

او می‌افزاید: مساله تاسف بار اینجاست که مسوولان هم به این خشم دامن می‌زنند. رفتارهای غیر اصولی با جوانان و افراد جامعه این خشم را روز افزون می‌کند و باید به این مساله توجه شود که تبدیل جامعه به بمب ساعتی خشونت اصلا عواقب خوبی را در بر نخواهد داشت. 

    فقر و بازماندن از تحصیل

اما نکته دیگری که شاید به دلیل تعدد مشکلات مورد غفلت واقع شود بازماندن از تحصیل تعداد قابل توجهی از کودکان این سرزمین به دلیل فقر باشد. در بسیاری از شهرستان‌ها کودکان به دلیل فقر خانوادگی دیگر توان رفتن به مدرسه را ندارند. در استان‌های محروم مانند سیستان و بلوچستان این آمار بیش از همیشه به چشم می‌آید. کودکان مجبور می‌شوند به جای درس خواندن و نشستن پشت نیمکت‌های مدرسه در خیابان‌ها به دستفروشی و تکدی‌گری روی بیاورند تا شاید سهمی در تامین معیشت خانواده داشته باشند. 

در حالی که باید کودکی کنند و مشغول تحصیل شوند و آینده خود و جامعه را بسازند. این بخش ربطی به افزایش قیمت دلار و جنگ ندارد این به دلیل از بین رفتن عدالت تحصیلی است که در اصل ۳۷ قانون اساسی صراحتا به آن اشاره شده است اما به دلیل منفعت‌طلبی عده‌ای سال‌هاست که این اصل نادیده گرفته شده و تاثیر آن را باید در خانواده‌های کم‌بضاعت و باز ماندن فرزندان آنها از تحصیل دید.