جنایت اسراییل علیه بشریت
پس از حمله بامداد گذشته اسراییل به بیمارستان المعمدانی غزه افکار عمومی بینالمللی تحتالشعاع این رخداد تلخ قرار گرفت و مردم کشورهای مختلف بیزاری خود را نسبت به یک چنین حوادثی نشان دادند. اخباری که از کشورهای مختلف مخابره میشود، حاکی از آن است که مردم کشورهای مختلف به خصوص کشورهای غربی نسبت به مطالبات مردم فلسطین رویکرد مثبتی داشته و متوجه رفتارهای غیرانسانی و افراطی اسراییلیها شدهاند.
پس از حمله بامداد گذشته اسراییل به بیمارستان المعمدانی غزه افکار عمومی بینالمللی تحتالشعاع این رخداد تلخ قرار گرفت و مردم کشورهای مختلف بیزاری خود را نسبت به یک چنین حوادثی نشان دادند. اخباری که از کشورهای مختلف مخابره میشود، حاکی از آن است که مردم کشورهای مختلف به خصوص کشورهای غربی نسبت به مطالبات مردم فلسطین رویکرد مثبتی داشته و متوجه رفتارهای غیرانسانی و افراطی اسراییلیها شدهاند.
قبل از هر نکتهای باید توجه داشت که توسل فلسطینیها به رویکردهای نظامی و مبارزه مسلحانه تحت هر شرایطی به عنوان دفاع مشروع محسوب میشود و هیچ تفسیر دیگری از آن نمیتوان داشت. البته حتی در زمان دفاع مشروع هم باید به نحوی رفتار شود که منافی حقوق بینالملل و حقوق سایرین نباشد. به همین دلیل است که کنوانسیونهای 4گانه ژنو و پروتکل الحاقی 1977 ذیل آن در خصوص رعایت حقوق شهروندان و غیرنظامیان تصویب و اجرایی شده است. در این کنوانسیون و پروتکلهای بینالمللی در مورد حقوق شهروندان و غیر نظامیان، نحوه محافظت از مناطق تاریخی، فرهنگی و هنری، چگونگی کمک به بیماران و درمان زخمیان، حفاظت از بیمارستانها، مدارس و... صحبت شده است. ضمن اینکه تکالیف افراد متخلف و کسانی که جنایت علیه بشریت مرتکب میشوند، گنجانده شده است.
زمانی که اسراییل برخلاف کنوانسیونهای بینالمللی به بیمارستان کودکان غزه حمله میکند نه تنها برخلاف موازین انسانی رفتار کرده بلکه حقوق بینالمللی و کنوانسیونهای جهانی را هم زیر پا گذاشته است. به عبارت روشنتر، میتوان علیه این رژیم (و هر طرف ظالم دیگری) در مجامع بینالمللی طرح شکایت کرد. البته قبل از این سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی قطعنامههای شدیداللحنی علیه اسراییل صادر کردند که بسیاری از این قطعنامهها با وتوی امریکا مواجه شد. بخش قابل توجهی از وتوهای امریکا طی دهههای اخیر مربوط به وتوی قطعنامههایی است که در شورای امنیت سازمان ملل علیه اسراییل صادر شده است.
موضوع مهم بعدی، نحوه استفاده از سلاحهاست. اسراییل اساسا از سلاحهایی استفاده میکند که برخلاف قوانین بینالمللی است. حتی کشورهایی که درگیر جنگ مستقیم هستند باید قوانین مرتبط با تسلیحات را رعایت کنند. بخشی از این قوانین ذیل کنوانسیون ژنو تعریف میشود و بخشی دیگر حقوق عرفی هستند که دولتها و گروهها به آن پایبندی نشان میدهند. این حقوق برای حفاظت از کودکان، غیرنظامیان، زنان و... است. مطابق این موارد، استفاده از برخی سلاحها، بمبها، مینها و... ممنوع است. اما متاسفانه در عرصه میدانی شاهد آن هستیم که از بمبهای فسفری، بمبهای مخرب و.... علیه مردم فلسطین استفاده میشود. تاسفآور اینکه نظارت درستی بر این رفتارهای غیرانسانی صورت نمیگیرد. چرا که مرجع بیطرف بینالمللی برای ارزیابی این جنایات وجود ندارد.
تنها عامل بازدارنده باقی مانده، فشار افکار عمومی جهانی است که باعث تغییر مواضع دولتها و حاکمیتها میشود. مردم فلسطین که هر روز کشته شده و زخمی و آسیب میبینند و حقوق انسانی آنها پایمال میشود، تنها با تکیه بر افکار عمومی جهانی است که میتوانند توقع بهبود وضعیت و آتشبس را داشته باشند. باید انسان را به ماهو انسان شناخت، مرزها و محدودههای جغرافیایی، ایدئولوژیک، دین و... در ارزیابی انسانی جایگاهی ندارند و کنار گذاشتن آنها لازم است. امروز که جهان شاهد جنایت آزاردهنده فراوانی در غزه است، میتوان از طریق مراجع بینالمللی موضوعات را دنبال کرد. قطعا این موضوعات به شورای امنیت سازمان ملل متحد هم منعکس میشود. در مناطقی که حقوق کودکان پایمال میشود میتوان از نهادهایی چون یونیسف هم کمک گرفت.
هرچند این پیگیریها ممکن است ضمانت اجرایی نداشته باشند اما برای ثبت در تاریخ و اعمال فشار بیش علیه اسراییل باید از این شکایات بهره برد. باید این جنایات را به دیوان بینالمللی کیفری هم منتقل کرد. البته چون اسراییل عضو این دیوان نیست، رسیدگی در این نهاد امکانپذیر نیست، اما انعکاس آن فشار سیاسی و بینالمللی قابل توجهی را متوجه اسراییل میکند. مهمترین عامل برای پیگیری این جنایات به نظر دیپلماسی عمومی و فشار افکار عمومی جهانی است. این عاملی است که نقش برجستهای در این مناقشه بازی میکند. از منظر حقوقی و قضایی دست فلسطینیها باز نیست که بتوانند اسراییل و حاکمان آن را به عنوان جنایتکاران جنگی پای میز محاکمه بنشانند اما میتوان این رژیم را در افکار عمومی محاکمه کرد. روابط بینالملل بر اساس موازنه قدرت و واقعگرایی سیاسی استوار است.
در موازنه قدرت اگر قدرت سیاسی و نظامی فلسطینیها بچربد با کمک افکار عمومی میتوان فشار سیاسی جهانی به اسراییل وارد سازند. البته از دیوان دادگستری بینالمللی هم میتوان نظر مشورتی طلب کرد، چنانچه در خصوص دیوار حایل اسراییل این نظرخواهی صورت گرفته و اقدام اسراییل محکوم شد. اما بهطور کلی باید بیشترین تلاشها را در راستای جلبتوجه افکار عمومی بینالمللی متمرکز کرد تا ابتدا اسراییل در دادگاه افکار عمومی و سپس در مجامع حقوقی بینالمللی محکوم شود. در صورت این محکومیت بدون تردید، بستر لازم برای استیفای حقوق فلسطینیان نیز فراهم میشود.