افزایش تقاضای گاز طبیعی در سال 2015؛ فرصتی برای ایران
گروه انرژی نسیم بنایی- الچین یوسفی
ایران دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی درجهان است و از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران مانند فریدون فشارکی، بیش از آنکه کشوری «نفتخیز» محسوب شد، کشوری «گازخیز» است. شاید به همین واسطه است که وقتی نام «عسلویه» به گوشمان میخورد بیش از هرچیزی گرمای حاصل از گاز طبیعی را در وجودمان حس میکنیم. برخلاف ایران که در قیمت گاز فرمولی ثابت داشته و تنها طبق تصمیمهای دولت بهای آن به مصرفکنندگان مختلف ازجمله خانگی، تجاری و صنعتی، این قیمت تغییر میکند؛ در دیگر مناطق دنیا قیمت گاز در بازار رقابتی تعیین میشود؛ از ژوئن سال گذشته و با آغاز موج شدید کاهش قیمت نفت، بهای گاز طبیعی در بازار نایمکس امریکا نیز رو به کاهش گذاشت. از آن زمان تاکنون بهای گاز در اغلب اوقات زیر 4دلار در هر میلیون بیتییو بوده است. هرچند که بهای گاز طبیعی «منطقهیی» تعیین شده و تاثیر آن به شکل جهانی، بسیار کمرنگتر از بهای نفتخام است؛ اما وضعیت فعلی گاز طبیعی میتواند به تبیین آینده مصرف انرژی درجهان کمک کند. ازسوی دیگر بررسی بازار گاز طبیعی در دنیا نشان میدهد که به مرور تقاضا برای زغالسنگ رو به کاهش گذاشته و در نتیجه تقاضا برای گاز افزایش مییابد. این
مساله فرصتی را برای ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی ایجاد میکند؛ البته طبق آمار و بررسیها مهمترین عوامل «افزایش تولید گاز طبیعی» در دنیا و به خصوص درامریکا در سال گذشته استفاده از فناوریها و تکنولوژیهایی بوده است که ایران عموما دسترسی چندانی به آنها ندارد.
روز گذشته نشریه پلاتس در گزارشی به این موضوع پرداخت که با وجود افزایش تقاضا برای گاز طبیعی، بهای گاز همچنان رو به کاهش است.
جف مور، تحلیلگر ارشد انرژی در 38 امین کنفرانس سالانه بازیابی زغالسنگ که روز جمعه در پیترزبورک برگزار شد، گفته بود: «رکود در تولید، توان تولید کم و ذخیرهسازی از دلایل قیمت گاز طبیعی در سال2015 است.»
تحلیلگر ارشد انرژی پلاتس در ادامه بیان کرده بود: «درحالی که تعطیلی کارخانههای زغالسنگ به افزایش تولید گاز طبیعی کمک کرده و از طرفی دیگر نیز شاهد افزایش تقاضا برای گاز طبیعی بودهایم، در مقابل و برخلاف انتظار، بهای گاز طبیعی با کاهش مواجه شده است.»
جف مور در این کنفرانس بیان کرده است: «با پایین ماندن قیمت گاز طبیعی به زیر 3دلار، گاز کمکم جای زغالسنگ را گرفت. آمار و ارقام نشان میدهد تقاضا برای گاز طبیعی در 5سال اخیر بالا بوده است، همچنین پیشبینیها از این حکایت میکند که در سالهای بعد از 2015 نیز تقاضا برای گاز طبیعی بالا خواهد بود.»
مساله افزایش تقاضا برای گاز طبیعی که جف مور به آن اشاره کرده، نشان میدهد که ایران میتواند با برنامهریزی مناسب در سالهای آینده بخشی از این بازار تقاضا به ویژه در اروپا را به خود اختصاص دهد. مور ادامه داده است: «تنها موردی در تاریخ که شاهد نزدیک شدن عرضه و تقاضا برای گاز طبیعی بودهایم سال2012 است که بهای گاز طبیعی به حدود 2دلار رسید. هرچند در این سال نیز همچنان برابری در عرضه و تقاضا اتفاق نیفتاد.» از دیدگاه تحلیلگران یکی از مهمترین مسائلی که موجب تفاوت ماهوی میان نفت و گاز در این زمینه میشود، این مساله است که در بازار نفت، سازمانهایی مانند اوپک وجود دارند که در زمینه هماهنگ بودن عرضه و تقاضا، عملکردهایی نسبتا همگرایانه دارند اما در بازار گاز، اوپک گازی، قدرت و آتوریته اوپک نفتی را دراختیار ندارد. اما تحلیلگر پلاتس مهمترین عامل افزایش تولید گاز طبیعی در یکسال اخیر را «حفاری افقی» و «افزایش شدید در میزان تولید اولیه از چاه» دانسته است. عنوان شدن چنین عواملی ازسوی آقای مور نشان میدهد که اکنون در صنعت گاز دسترسی به «تکنولوژیهای بهروز» میتواند سرنوشت کشورهای دارنده این گاز را تحت تاثیر قرار
دهد.
درهمین زمینه والاستریت ژورنال در گزارشی به این مساله اشاره کرده است که روز جمعه بهای گاز طبیعی به «کمترین میزان خود» در سه ماه گذشته رسیده است. این افت قیمت از دیدگاه این رسانه به این واسطه رخ داده است که مشاهدات از مازاد عرضه بازار در هفتههای آینده به واسطه کمرنگ شدن تقاضا حکایت دارد. بهای گاز طبیعی در ماه اکتبر 4.7سنت که معادل 1.8درصد بهای کل است با افت مواجه شد. بهای گاز در این ماه به 2.605دلار در هر میلیون بیتییو رسید. قیمتهای گاز طبیعی برای چهارمین دوره متوالی به کاهش بهای خود ادامه دادند.
به گزارش والاستریت ژورنال، تقاضای گاز طبیعی در جهان عموما در فصل تابستان و به واسطه افزایش مصرف برق رو به فزونی میگذارد؛ اما در پاییز و به واسطه معتدل شدن آب و هوا، این مصرف کاهش میپذیرد.
ازسوی دیگر زمستان همواره به واسطه مصرف بالای خانوار، به عنوان «پرتقاضاترین فصل سال برای گاز طبیعی» عنوان میگیرد؛ اکنون و درحالی که زمستانی گرمتر از حد معمول دربعضی از کشورها مانند امریکا پیشبینی شده است اما مازاد عرضه گاز طبیعی همچنان در بازار وجود دارد. اداره اطلاعات انرژی امریکا روز چهارشنبه اعلام کرد که میزان ذخایر گاز طبیعی در دنیا رشدی آهسته اما بیشتر از حد معمول داشته و 3.9درصد بالاتر از سطح متوسط این ذخایر در پنج سال گذشته بوده است. تحلیلگر انرژی پلاتس گفته است: «امسال متوسط تولید گاز طبیعی 72 تا 72.5میلیارد فوت مکعب است. در سال2014 نیز متوسط تولید 73میلیارد فوت مکعب بود که پیشبینی میشود تا پایان سال2015 به 74میلیارد فوت مکعب برسد. معمولا در اواخر سال به دلیل شرایط آب و هوایی مثل زمستان، سطح تولید افزایش مییابد، ولی اگر یک زمستان معتدل در راه باشد، قیمت گاز تحت فشار قرار خواهد گرفت که پیشبینی میشود در سال2016 این اتفاق بیفتد.»
ایستگاههای بهای گاز طبیعی در آینده
طبق برآوردهای موسسه بنتوک قیمت گاز طبیعی در سال2015 بهطور متوسط 2.68دلار در هر میلیون بیتییو خواهد بود و در سال2016 به 2.84دلار افزایش خواهد یافت. بنتوک همچنین پیشبینی میکند قیمت در سال2017 به 3.38 تا 3.85دلار و در سال2020 از 4.23 به 4.42دلار تغییر کند.
اما چه دلیلی موجب میشود تا بهای گاز طبیعی با وجود افزایش تقاضا رو به کاهش باشد؟ بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که «افزایش تقاضا» در بازار گاز همچنان یارای رقابت با کفه «عرضه» را ندارد. تولید سرسامآور گاز طبیعی در امریکا از طریق شیل گس موجب شده است دنیا بهطور کلی با مازاد عرضهیی نسبتا همیشگی در بازار گاز مواجه شود. ازسوی دیگر ماهیت بازار گاز و منطقهیی بودن آن یکی از دیگر دلایل این وضعیت عنوان میشود؛ در بازار گاز هر منطقه با توجه به شرایط خودش میزان قیمت آن را تعیین میکنند. بهطور مثال در اروپا قیمت گاز تحت تاثیر فرآوردههای نفتی قرار دارد یا در آسیا متاثر از نفت و فرآوردههای نفتی است. دیگر مساله نیز وابستگی نسبی بهای گاز به بهای نفتخام است؛ در دنیا هرچقدر میزان قیمت نفت پایین بیاید، میتواند قیمت گاز را نیز با خود به پایین بکشاند؛ این بدان معناست که گاز الزاما کالای مستقلی نیست و تحت تاثیر تغییرات قیمت نفت قرار میگیرد.
در مورد زغالسنگ نیز این نکته وجود دارد که با وجود کاهش تقاضا برای این محصول به واسطه آلایندگی همچنان 50درصد انرژی کشور چین به عنوان یکی از مهمترین مصرفکنندگان انرژی در جهان از زغالسنگ تامین میشود.