لزوم بسترسازی برای بهره‌برداری از حضور اروپایی‌ها

۱۳۹۴/۰۶/۲۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۹۰۰۴

ادامه از صفحه اول

در سال‌هایی که ایران به دلایل گوناگون گرفتار تحریم و تثبیت انقلاب بود، تغییرات شگرفی درکشورهای دیگر ایجاد شد. مهم‌ترین تحول این بود که یاد گرفتند باید در بازارهای بین‌المللی باشند، پیش‌نیازها و الزام‌های حضور در این بازارها کدامند و آنها را شناختند. اگر بخواهیم مصداقی برای این مفهوم را یادآور شویم می‌توان از کشور ترکیه نام برد که در کنار مرزهای ماست. واقعیت این است کشوری به نام ترکیه در شروع انقلاب اسلامی‌‌ در اوایل دهه۱۹۸۰ میلادی یک کشور عقب‌مانده اقتصادی بود و امروز یک کشور نسبتا توسعه‌یافته است. در اتاق بین‌المللی بازرگانی ترک‌ها بسیار فعال هستند و سطح مقایسه آنها در ICC و WTO دارند و جایگاهی که دارند با ایران قابل مقایسه نیست. در اتاق بین‌المللی بازرگانی ترکیه را خوب می‌شناسند و فعالان امروز ترکیه را به اسم و رسم می‌شناسند و اگر بخواهند کاری کنند یا شرکتی را به سرمایه‌گذاری تشویق کنند به راحتی با این طرف‌های ترکی‌های مواجه می‌شوند چون آنها را می‌شناسند. اما متاسفانه اعضای این سازمان بزرگ جهانی که طرف مشورت دولت‌ها و بازرگانان کشورهای بزرگ است، فعالان اقتصادی ایران را نمی‌شناسند و اصولا نام ایرانیان بازرگان و صاحب صنعت را کمتر شنید‌ه‌اند. این حرف به معنای کم اهمیت جلوه دادن ایرانیان نیست و یادمان باشد که برخی بازرگانان ایرانی امکانات بالاتری نسبت به بازرگانان اهل ترکیه دارند، اما موضوع شناخت است زیرا ایرانیان در این نهاد به دلایل گوناگون فعالیت نداشته و درحال حاضر نیز سطح فعالیت آنها نازل است. مجموعه شرایط حاکم بر اقتصاد ایران راه دیده شدن ایرانیان را مسدود کرده است. ایرانیان صاحب صنعت و سرمایه نیز متاسفانه در مقیاس کوچک فعالیت می‌کنند در نتیجه تمرین بین‌المللی شدن در 3دهه اخیر را نداشته‌ایم.

آیا زمان از دست رفته است؟ به این معنی که امیدی نباشد ایرانیان در سطح بالاتری فعالیت کنند؟

بهکیش: خیر، این طور نیست. ایران می‌تواند گام‌های بلندتری بردارد و چند کار باید انجام شود. کار اول این است که از افراد دانشمند و صاحب تجربه در این عرصه استفاده شود تا آنها راه را نشان دهند و بگویند که باید از کدام مسیر رفت تا به مقصد برسیم و این کار نیازمند دانش و آموزش است. مساله بعدی و مهم این است که نباید شتاب کرد و باید دنبال شناخت باشیم. شناخت تکنولوژی ارتباطات، شناخت مناسبات و شناخت افراد به‌طور تدریجی است. قبول دارم که ریسک‌ها در ایران وجود دارد و از این مساله نمی‌توان عبور کرد اما باید ریسک‌ها را دسته‌بندی و برای هر یک از آنها و کمتر کردن درجه ریسک راه‌حل ارائه داد. اما استقبال خوبی که شده است و شرکت‌های پرشماری به ایران آمده‌اند را باید به فال نیک گرفت و از این وضع بهره‌برداری بهینه کرد. در حالی که در ۱۰-۸سال گذشته در ICC کمتر افرادی سراغ ایران را می‌گرفتند خوشبختانه در ۶-۵ ماه اخیر وضع متفاوت شده است و با ما صحبت می‌کنند و نشانه و آدرس می‌خواهند. من توصیه به آرامش می‌کنم و اینکه نباید با شتابزدگی کارها خراب شود. الان به من می‌گویند که ما می‌خواهیم ایران را بشناسیم و از ظرفیت‌های ایران می‌‌پرسند. حتی آلمان‌هایی که ما تصور می‌کردیم ایران را می‌شناسند نیز از ایران اطلاع کافی ندارند. یادمان باشد که جامعه بازرگانی ایران، آلمان، ایتالیا و... در این ۳۵ سال دگرگون شده‌اند. پس باید ما نیز خود را بشناسیم و بشناسانیم. در ایران متاسفانه اقبالی از نهادهای مهم جهانی مثل ICC از طرف بخش خصوصی ناچیز است و جامعه بازرگان ایرانی کوتاه‌مدت را نگاه می‌کند. در این ماه‌ها شرایط خوب شده است و اقبال وجود دارد.

با توجه به شناختی که از اقتصاد ایران دارید، چه کار می‌توان کرد؟

بهکیش: یک نکته که این روزها بسیار شنیده می‌شود و به نظرم باید دقت کرد، این است که برخی مدام می‌گویند خارجی‌ها برای خریدوفروش آمده‌اند. معلوم است که آنها بدون مطالعه و انتخاب برتر پول‌شان را نمی‌‌آورند و بگویند بیایید این ۵میلیارد دلار را برای من سرمایه‌گذاری کنید. ایران جذاب است و به نظر من سرمایه‌گذاری در بورس جذاب‌تر و اولویت اصلی می‌تواند باشد. اما باید از دولت محترم پرسید که در 2سال سپری شده برای حذف موانع و سدها چه کار کرده است؟ یادمان باشد که از طول این دوره فعالیت رییس‌جمهور فعلی ۲ سال دیگر بیشتر نمانده است و هر اتفاقی که می‌‌‌افتد باید در این ۲ سال انجام شود. می‌دانم که دولت به یکی از معاونان محترم وزارت اقتصاد برای حذف موانع و مقررات بازدارنده ماموریت داده است اما نتیجه کار تا امروز چه بوده است؟ به نظر می‌رسد شتاب کافی و کارشناسی در این مسیر نداریم و باید کار بیشتری کرد. نباید کارها را معطل گذاشت و باید سرعت کافی به کارها داد. جامعه بازرگانی ایران باید تغییر کند. البته باید به همین افرادی که وارد ایران می‌شوند خدمات مناسب ارائه شود و جامعه ایران باید از اینکه خدمات‌دهی نمی‌‌‌پسندد را کنار گذارد. من فکر می‌کنم زندگی جدیدی برای جامعه بازرگان ایران شروع شده و باید تولد دوباره را بفهمیم و مهم‌ترین مساله این است که سرمایه کافی داشته باشیم.

پرسشگر: جناب آقای دکتر جابر انصاری شما به عنوان یکی از سرمایه‌گذاران قدیمی‌‌ در صنعت ایران که از نزدیک در جریان فعالیت‌های دولت و بخش خصوصی قرار دارید، وضع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ برای اینکه مساله مشخص‌تر شود، تاکید می‌کنم که مدیران دولتی در همین چند ماه اخیر ۶۰۰میلیارد دلار طرح در حوزه‌های مختلف تهیه و به سرمایه‌گذاران خارجی داده‌اند در حالی که بخش خصوصی کمتر به این کار مبادرت کرده است از طرف دیگر دولتی‌ها تا اینجای کار از بخش خصوصی بسیار جلوتر هستند و آرایش میهمانان و پذیرایی از آنها را برعهده گرفته‌اند و انتقاد هم شده است. با توجه به اینکه دولتی‌ها و طرفداران اقتصاد دولتی همواره تاکید می‌کنند که بخش خصوصی ایران توانایی اداره اقتصاد را ندارد، ارزیابی حضرتعالی از این بحث‌ها چیست؟

جابر انصاری: تجربه نشان می‌دهد در ایران و در کشورهای دیگر مدیران بخش دولتی بدون اینکه منافع مادی مشخصی تعریف کنند در هر عرصه‌یی از جمله سرمایه‌گذاری خارجی بحث می‌کنند اما ضمانت اجرایی ندارد. اما بخش خصوصی وقتی حرفی را می‌‌‌زند که بداند می‌شود، اجرا کرد زیرا برای این حرف‌ها باید حساب و کتاب و خزانه و صندوقش را بررسی کند و بعد سخن بگوید. به‌طور صریح و جدی معتقدم اگر در فضای امروز ایران امیدی برای توسعه و کار در مسیر جذب سرمایه خارجی باشد این امید را باید در توانایی‌های بخش خصوصی دید. نهاد دولت و سازمان‌ها و دستگاه‌های دولتی باید زمینه‌ساز باشند و از انحصار دور شود. بخش خصوصی راه خود را پیدا می‌کند و کار خودش را انجام می‌دهد. دولت محترم باید توجه داشته باشد که فرصت زیادی برای کار و توسعه نیست و باید سریع‌تر عمل شود تا بستر جذب سرمایه خارجی آماده شود. اگر بسترهای مادی و ذهنی برای ورود سرمایه‌های خارجی آماده نباشد و افرادی بیایند و سرمایه و وقت بگذارند و کاری انجام نشود، دلسردی مضاعف پدیدار می‌شود و آسیبی که ممکن است از این ناحیه به سرمایه‌گذاران وارد شود را غیرقابل جبران کند.

این بسترهایی که از آن نام می‌‌‌برید در کجا قرار دارند؟ چه باید کرد؟ به‌طور مشخص‌تر توضیح می‌دهید؟

جابر انصاری: آماده شدن بستر به نظر من در اصلاح قانون، ابطال برخی قانون‌ها و ساده‌سازی قانون‌های موجود است. قانون‌هایی هم داریم که اجرا نشده است و اقتصاد را دور زده‌ایم. قانون کپی‌رایت در ایران رعایت نمی‌شود و همین یک عامل موجب شده است هزاران نفر از متخصصان ایرانی که دانش‌آموخته‌اند بیکار باشند. خارجی‌ها روی نسل نو ایرانی حساب باز کرده‌اند و عدم اجرای قانون کپی‌رایت کار را سخت‌تر کرده است. قانون تجارت خارجی پر از نقص و کاستی است که شرایط را سخت می‌کند. به‌طور مثال انحصار حمل‌ونقل دریایی توسط کشتیرانی جمهوری اسلامی‌‌ ایران چقدر دردسر درست می‌کند. معنا ندارد که اگر فردی با کشتی خارجی کالایش را به بنادر ایران برساند باید ۱۰درصد اضافه بدهد. در قانون تجارت انحلال، ورشکستگی و... وجود ندارد. یک خارجی که می‌خواهد به ایران بیاید، می‌خواهد برندی را به ایران بیاورد و با یک شریک ایرانی کار کند، آیا فکر کرده‌ایم که این افراد با سازمان امور مالیاتی چه تنگناهایی خواهند داشت؟ به نظر من الان بحث درباره اینکه کدام سرمایه‌گذار خارجی و از کدام کشور بیاید و در کجا سرمایه‌گذاری کند شاید زود باشد باید بسترها را فراهم کرد. آیا قانون پیش‌برنده‌یی برای خرید دانش فنی داریم؟ در این باره قرارداد حقوقی داریم؟ آیا می‌توانیم انحصار برگزاری نمایشگاه در ایران توسط یک شرکت آلمانی را با وجود انحصارهای موجود تضمین کنیم؟ آیا مسائل بسیار با اهمیت مخابرات، اینترنت و پهنای باند که از مسائل اساسی تجارت در دنیای امروز است را با وجود انحصارهای موجود می‌توانیم، حل کنیم. به نظر نمی‌رسد که در این مقوله‌ها انحصار نداریم اما داریم. آیا افراد و شرکت‌های مشورت‌دهنده خارجی می‌توانند به ایران بیایند. من درباره اینکه بخش خصوصی ایران را نمی‌شناسند و آقای بهکیش آن را بیان کرد، حرف دارم. بخش خصوصی ایران نام دارد و آشنایی دارد، اما شاید در اندازه‌های کوچک باشد را قبول دارم.

آقای سلیمی‌‌، حضرتعالی بحث‌های انجام شده دوستان را که هر کدام باتوجه به دانش و تجربه و تخصص مسائل سهمی‌‌ درباره سرمایه‌گذاری خارجی و ضرورت‌ها و موانع آن بیان کردند را شنیدید. باتوجه به اینکه شما رییس انجمن جذب سرمایه‌های خارجی هستید و از اعضای باسابقه و فعال در نهادهای مرتبط با مسائل سرمایه‌گذاری خارجی به حساب می‌‌‌آیید، می‌خواستم تحلیل شما را بدانم و اینکه آیا می‌توانید خبری خوش بدهید که این خبر غبارها را کم کند؟

سلیمی‌‌: می‌گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست و من این را نمی‌‌‌بینم. اما پیش از اینکه به مسائل ایران برسیم، یادآور می‌شوم که چین، ترکیه، کره‌جنوبی و بسیاری از کشورها رشد و توسعه امروز خود را مدیون استفاده از سرمایه‌های خارجی می‌دانند و در این باره تردیدی وجود ندارد. سابقه کار و فلسفه اقتصادی که من دارم این است که بدون استفاده از سرمایه‌های خارجی که تنها در مسائل مالی منحصر نمی‌شود و راهی برای ورود و دانش فنی، بازاریابی و بازارهای جدید، تربیت متخصصان و نیروی انسانی ورزیده، فن گفت‌وگو و مذاکره و... است، اقتصاد ایران راه به جایی نمی‌‌‌برد. باتوجه به اینکه من برای توسعه فعالیت‌هایم به‌طور مشخص از ۱۷سال پیش با خارجی‌ها مشارکت کرده‌ام و فایده‌های آن مشخص است و به همین دلیل در این کار اصرار دارم. من نگران نیستم که سرمایه‌گذاران خارجی به سمت مشارکت با شرکت‌های دولتی بروم و باورم این است که این اتفاق خوبی است و می‌تواند در یک دوره زمانی به خصوصی‌سازی واقعی شرکت‌های دولتی که تا امروز درباره آن کامیابی نداشته‌ایم منجر شود. مگر ما نمی‌گوییم انحصار دولتی مانع کسب‌وکار است، مگر ما اصرار نداریم که انحصارهای دولتی حذف شوند؟ به‌نظر می‌رسد حضور سرمایه‌گذاران خارجی و خرید سهام این شرکت‌ها توسط آنها می‌تواند همان فلسفه خصوصی‌سازی را عینیت ببخشد. چک‌اسلواکی که جدا شد، چه کسانی آمدند و شرکت‌های موجود را خریداری کردند؟ خارجی‌ها. این یک الگو شده و می‌تواند در ایران نیز تکرار شود و این خصوصی‌سازی موفقی است.

شما قبول دارید که در این مدت شرکت‌های دولتی دست‌کم در مذاکره از بخش خصوصی جلوتر حرکت کرده‌اند؟

سلیمی‌‌: قبول دارم، اما نگران نیستم و برخلاف برخی تحلیل‌ها نگاه من چندان بدبینانه نیست و از این زاویه که ورود آنها به خصوصی‌سازی واقعی منجر می‌شود مساله را نگاه می‌کنم. موضوعی که این روزها شاید ضرورت دارد درباره آن گفت‌وگو کرد و کار را به سرمایه‌گذاری خارجی کشاند توجه دقیق به شرکت‌های متوسط است. درحالی که ایران در تولید صنعتی خود متکی به شرکت‌های بزرگ است و بخش خصوصی به‌دلیل رانت‌هایی که دولتی‌ها دارند از رقابت با آنها عاجز شده‌اند. من دیده‌ام که برخی شرکت‌های خارجی ضمن اینکه با بخش خصوصی حرف می‌‌‌زنند و راه نشان می‌دهند خواستار خرید شرکت‌های دولتی هم بوده‌اند که به نظر می‌رسد باید در مسیر خصوصی‌سازی از این حرکت استقبال کرد.

شما از نزدیک با رفتار و گفتار مدیران شرکت‌های خارجی که به ایران آمده‌اند قرار دارید آنها چه می‌گویند و نظرشان نسبت به صنعت ایران چیست؟

سلیمی‌‌: برخی مدیران شرکت‌های خارجی در دیدارهای‌شان از شرکت‌های صنعتی ایران نسبت به اینکه این واحدها از ماشین‌آلات و تجهیزات اروپایی استفاده می‌کنند شگفت‌زده می‌شوند اما می‌گویند که تکنولوژی صنعت ایران بسیار از زمان عقب مانده است و سرعت موجود در ماشین‌های فعلی در تکنولوژی‌های فعلی دیده نمی‌شود و به همین دلیل شاید رقابت برای بنگاه‌های صنعتی ایران سخت است. اما درباره سخنان آقای بهکیش که بسیار دقیق بود، نکاتی را یادآوری می‌کنم. واقعیت این است که بازرگانان ایرانی در سه دهه سپری شده حضور نیرومند در صحنه‌های بین‌الملل و نهادهای جهانی نداشته‌اند و از طرف دیگر راه ورودی شرکت‌های خارجی هم مسدود بوده است. یک واقعیت دیگر درباره ارقام سرمایه خارجی وارد شده به ایران این است که سطح و حجم آن بسیار پایین است. الان اقتصاد ایران با دو خوش‌شانسی مواجه است. یک شانس پس از گفت‌وگوهای هسته‌ای رخ داده است و شانس دوم رکود اروپاست که سرمایه‌گذاران آنها را به سمت ایران کشانده است.

آقای بهکیش اشاره‌یی داشتند که حضور سرمایه‌های خارجی در گام اول می‌تواند از مسیر بازار سرمایه و خرید سهام شرکت‌های ایرانی باشد. باتوجه به اینکه شما در شورای عالی بورس عضو هستید آیا این داوری را قبول دارید؟

سلیمی‌‌: من حرف آقای بهکیش را تایید می‌کنم. در شرایط حاضر آماده‌ترین و مستعدترین محل برای جذب سرمایه‌های خارجی بازار سرمایه است و به‌نظر من این اتفاق می‌‌‌افتد. خرید سهام آسان است و البته می‌تواند راستی‌آزمایی شود. وقتی سود دریافت کردند و توانستند سود خود را به خارج ببرند، می‌توان امیدوار بود که در سایر جاها نیز بیایند. همان‌طور که آقای بهکیش و آقای جابر انصاری به درستی گفتند دولت محترم رویکرد خوبی دارد اما گویا شتاب کافی ندارد. بانک‌های ایران آیا آمادگی دارند که برای خارجی‌ها حساب ارزی باز کنند؟

جابر انصاری: آیا خارجی‌ها می‌توانند کد اقتصادی بگیرند؟ آیا شرکت‌های بیمه آیین‌نامه و قانون دارند که سرمایه آنها را بیمه کنند؟

سلیمی‌‌: اینها مهم است اما باید بپذیریم که هنوز برای دادن ویزا نیز باید کارهایی کنیم و تجربه نداریم باید برای این کارها و حل کردن مسائل اداری و دست و پا گیر شتاب کرد که من این شتاب را در سازمان‌های دولتی نمی‌‌‌بینم. از شرکت‌های خارجی می‌خواهیم که در نمایشگاه‌های ایران حاضر باشند اما از آنها پول بیشتری می‌خواهیم و جالب این است شرکت‌های خارجی که شریک ایرانی دارند نیز باید رقم بالاتری پرداخت کنند.

آقای کوده‌ای باتوجه به تجربه و تخصصی که از فعالیت در یک نهاد اصلی و دولتی جذب سرمایه‌های خارجی دارید، آیا اصولا می‌توان این مساله را طرح کرد که برای عبور از دیوان‌سالاری که اعضای محترم این میزگرد نیز به دشواری‌های آن اشاره کردند، می‌شود گفت که بهتر است اختیارات در یک نهاد متمرکز شوند؟

کوده‌ای: برای پاسخ به این پرسش‌ها دو مقوله را باید درنظر گرفت؛ یکی دغدغه خارجی‌هاست که در این دغدغه‌ها نخست سودآور بودن پروژه‌ها و دیگری دغدغه امنیت سرمایه‌های‌شان است که برای‌شان فوق‌العاده اهمیت دارد. مقوله بعدی البته وظایف و اختیارات مرتبط با جذب سرمایه‌گذاری خارجی در یک نهاد نیرومند است که باید نسبت به آن احتیاط کرد.

سازمان سرمایه‌گذاری ایران در مقوله امنیت وارد می‌شود و می‌تواند براساس اختیارات خود به سرمایه‌گذاران خارجی تضمین دهد. برخی مقوله‌های اداری در این سازمان جمع شده و می‌توان از آنها کمک گرفت. سازمان می‌تواند دارای نهاد و شخصیتی محوری باشد که البته باید رویکرد استراتژیک شود و وظایف و اختیارات باشد.

آقای بهکیش شما در این باره نگاهی دارید و آیا به طور مثال می‌توان برخی از اختیارات غیرحاکمیتی را به ICC داد؟

بهکیش: من فکر می‌کنم که گفت‌وگوی کامیاب انجام شده توسط مدیران سیاست خارجی ایران و کشورهای 1+5 یکی از بهترین تبلغیات برای ایران در زما‌‌ن جذب سرمایه خارجی بود. در ۱۰۰سال اخیر چنین تبلیغاتی نداشتیم. این مذاکرات تبلیغات درباره مثبت بودن شرایط ایران را به دنیا صادر کرد. بخش خصوصی ایران باید از این فضا استفاده کنند و اعضای اتاق‌های بازرگانی و تشکیلات کارفرمایی باید راه بیفتد و ایران را به جهان معرفی کنند. یادم است روزی که اتحاد جماهیر سوسیالیستی فرو پاشید بانک توسعه اسلامی‌‌ یک تور برای آشنایی بازرگانان با روسیه و کشورهای جدا شده از شوروی ترتیب داد و کار خوبی بود که می‌توانیم انتظار داشته باشیم این کار درباره ایران نیز انجام شود. اگر این اتفاق بیفتد یک رویداد بزرگ است. اما دنیای امروز دنیای تعهدات و قراردادهاست و ایران نیز باید این الزام را بپذیرد و یک قوه قضاییه مدرن و نیرومند و مجهز به دانش و تکنولوژی روز داشته باشد که به نظر من بسیار ضروری است.

جابرانصاری: نظر آقای بهکیش صائب است و این یک واقعیت بسیار مهم است که ایران در شرایط جدید نیازمند قوه قضاییه مدرن است.

بهکیش: من مثالی از انگلستان بزنم. روزی به چرچیل که رهبری انگلستان در جنگ دوم جهانی را در دست داشت، گزارش دادند تاسیسات زیربنایی کشور بر اثر حمله آلمان‌ها نابود شده و تنها نهادی که سالم مانده قوه قضاییه است و چرچیل تاکید کرد که برای ساختن انگلیس جدید همین یک نیرو کافی است. قوه قضاییه نیرومند می‌تواند قراردادها را تضمین کند و کار ایران را در حوزه جذب سرمایه خارجی پیش ببرد. ایران اما کاستی‌هایی دارد که به طور مثال یک مدرسه اقتصادی ندارد.

به نظر می‌رسد چشم‌اندازها چندان روشن نیست؟

بهکیش: این طور نیست، به نظر می‌رسد که شرایط به سوی بهبود اوضاع است و نباید منفی نگاه کرد.

آقای جابر انصاری شما در صحبت‌های خود تاکید کردید که بخش خصوصی ایران راه خودش را پیدا می‌کند و از طرف دیگر یک فعال قدیمی‌‌ صنعت ایران به حساب می‌‌‌آیند. اگر بخواهید همین امروز به مدیران شرکت‌های خارجی بگویید که در کدام صنعت ایران سرمایه‌گذاری کنند کدام فعالیت را معرفی خواهید کرد؟

جابر انصاری: من پیش از اینکه از توانایی‌ها بگویم می‌خواهم از انگیزه‌های بخش خصوصی صحبت کنم. واقعیت این است که توانایی پس از انگیزه‌ها پدیدار می‌شوند اما چون درباره رویدادهای آتی صحبت می‌کنیم و می‌خواهیم پس از تحریم‌ها را تحلیل کنیم از مسائل منفی چیزی نگفتم. این درست است که اگر سرمایه‌گذاری بخواهد به ایران بیاید اول نگاه می‌کند و به داخل خیره می‌شود که سرمایه‌گذاران داخلی چه می‌کنند. الان دنیا نوعی رکود دیده می‌شود ایران نیز در رکود بسیار بدی قرار دارد و در این میزان رکود به لحاظ اندازه و مدت و کاهش تقاضا دست ‌کمی‌‌ از اروپا و کشورهای همسایه نداریم. همانطور که آمارها نشان می‌دهد موجودی کالاها در انبار شرکت‌ها فوق‌العاده است و تحریک تقاضا دیده نمی‌شود. چون چرخ فروش ایستاده است پولدارترین شرکت‌ها هم نمی‌توانند بدهی خود را به بانک‌ها بدهند و از این ناحیه نیز با دشواری‌هایی مواجه می‌شوند. به همین دلیل است که سرمایه‌گذاری جدیدی از طرف بخش خصوصی داخلی تحرکی برای توسعه نشان نمی‌دهند و انگیزه‌یی وجود ندارد. اما یک دیدگاه دیگر این است که اگر نگاه به آینده امیدوارانه باشد. شاید سرمایه‌گذاران داخلی طرح صنعتی را برای بهره‌برداری در ۲-۳سال آینده شروع کنند یا سرمایه‌گذاران خارجی که بازاری در خارج از ایران دارند در ایران سرمایه‌گذاری کنند. در شرایط فعلی اما به دلیل رکود گسترده سرمایه‌گذاری تازه سخت رخ می‌دهد.

تقاضای کاهنده فقط در مصرف کالای ساخته شده نیست بلکه براساس آمار ارائه شده از طرف وزارت صنعت، معدن و تجارت تقاضا برای سرمایه‌گذاری صنعتی نیز سقوط کرده است.

سلیمی‌‌: آمارهای رسمی‌‌ از سقوط دادوستد مسکن خبر می‌دهد و این تقاضای فروخفت‌هایی که چند سال است در بخش مسکن دیده می‌شود به دلیل کمبود تقاضا موثر است.

جابرانصاری: واقعیت این است که نهاد دولت در دهه اخیر به دلیل ترس از تورم، تقاضای مسکن را تحریک نکرده و به دلیل اینکه این ساختمان قدرت پیشران شدن را دارد می‌توان با تحریک تقاضای موثر خرید مسکن و عرضه جدید راه را برای تحرک در بخش‌های صنعتی پیشین صنعت ساختمان هموار کرد. سرمایه‌گذاری در این صنایع در کوتاه‌مدت می‌تواند نشانه‌های خوبی به متقاضیان سرمایه‌گذاری سایر کشورها در ایران باشد. موضوع دیگری که باید در مرکز توجه باشد و آقای کوده‌یی هم به آن اشاره کرد این است که برای ورود سرمایه‌های خارجی باید پنجره واحد لحاظ شود. امنیت سرمایه‌گذاری درحال حاضر وجود دارد و سازمان دولتی جذب سرمایه‌گذاری خارجی نیز به این مساله کمک می‌کند اما من با اینکه یک سازمان دولتی عهده‌دار وظایف گسترده باشد و بر همان اساس اختیار داشته باشد، موافق نیستم.

سلیمی‌‌: اگر سرعت عمل در بخش دولت نباشد، کارها سخت می‌شود. به طور مثال درحالی که دولت بارها از پرداخت بدهی خود به بخش خصوصی و پیمانکاران سخن می‌گوید اما تصمیم نمی‌گیرد. آیا کار سخت و دشواری است که اوراق بدهی منتشر شود و بن‌بست بدهی‌های عمومی‌‌ شکسته شود.

جابرانصاری: بانک‌ها منفعل شده‌اند زیرا نمی‌توانند مطالبات خود را از بدهکاران دریافت کنند و خودشان نیز بدهی خود به بانک مرکزی را نمی‌دهند و دولت نیز بدهی‌های خود را نمی‌دهد و بخش خصوصی نیز مطالبات را نمی‌دهد و در دور خبیث افتاده‌ایم. اما درباره پنجره واحد در زمینه جذب سرمایه‌گذاری خارجی می‌توان با تدبیر امور به یک نظم واحد رسید. سرمایه‌گذاران خارجی نمی‌توانند موانع بازدارنده را تحمل کنند. پیش‌بینی من این است که هجوم به بورس و بازار سهام رونق می‌گیرد و ما باید موانع را برطرف کنیم و نباید پیام‌آور بد باشند.

کوده‌ای: در ماده ۷ قانون و مواد ۱۶ و ۱۷ قانون جذب سرمایه‌گذاری خارجی، پنجره واحد پیش‌بینی شده و به صورت مجازی نیز کار آماده است اما ایفای نقش تام‌الاختیاری سخت است. پنجره واحد مجازی راه افتاده اما در اجرا کار دشوار است.

جابرانصاری: در شرایط امروز اکثر مراجعه‌ها برای سرمایه‌گذاری با کندی انجام می‌شود و اگر با تکنولوژی روز باشد، فساد از بین می‌‌‌رود و نقش عامل انسانی حذف می‌شود. پلیس۱۱۰ و مراکز ارائه خدمات شهری نیز تجربه خوبی بوده است.

کوده‌ای: درباره اولویت‌های سرمایه‌گذاری خارجی دیگر مساله ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. زیرا بودجه دولت و بخش خصوصی ایران نیز توانایی کافی برای سرمایه‌گذاری ندارند و این مساله در نفت و گاز بسیار بااهمیت است. اولویت به نظر من به آمادگی بخش‌ها و فعالیت‌ها برمی‌گردد. شرایط امروز ایران نیز اهمیت دارد. سازمان سرمایه‌گذاری برخی مقدمات را فراهم کرده و به نظر می‌رسد بنگاه‌های کوچک و متوسط جذابیت بیشتری دارند اما بسترسازی سریع بسیار ضروری است.

جابرانصاری: شرکت‌هایی در ماه‌های اخیر شکل گرفته‌اند که خدمات سرمایه‌گذاری به خارجی‌ها می‌دهند و به ‌شدت درحال اوج‌گیری است. خدمات مطالعاتی که این بنگاه‌ها می‌دهند بسیار مناسب است و به نظر می‌رسد که خوب است سازمان‌های دولتی به این شرکت‌ها کمک و آنها را حمایت کنند.

پرسشگر: مشکل این شرکت‌ها این است که آمار تولید در ایران سخت است و این کارشان را به بن‌بست می‌‌‌کشد.

مشاهده صفحات روزنامه