آيا پيري جمعيت مصارف صندوقهاي بازنشستگي را افزايش ميدهد؟
حدود ۱۰ درصد يعني هفت ميليون نفر از جامعه را سالمندان تشكيل ميدهند اما آمارها بيانگر اين موضوع است كه تا سال ۱۴۳۵ حدود ۳۰ درصد جمعيت كشور سالمند خواهد شد، بنابراين اين پيشبينيها براي صندوقهاي بازنشستگي به نوعي نگرانكننده است زيرا مصارف بر منابع اين صندوقها پيشي خواهد گرفت.
حدود ۱۰ درصد يعني هفت ميليون نفر از جامعه را سالمندان تشكيل ميدهند اما آمارها بيانگر اين موضوع است كه تا سال ۱۴۳۵ حدود ۳۰ درصد جمعيت كشور سالمند خواهد شد، بنابراين اين پيشبينيها براي صندوقهاي بازنشستگي به نوعي نگرانكننده است زيرا مصارف بر منابع اين صندوقها پيشي خواهد گرفت.
اين در حالي است كه ۱۸ صندوق و سازمان بيمهاي ايران اكنون حدود ۵ تا ۶ ميليون بازنشسته را تحت پوشش دارند در صورت تحقق پيشبينيها تا حدود ۳۰ سال آينده جامعه سالمندان كشور هم به رقم ۳۰ ميليون نفري خواهند رسيد و اين موضوع بر تعادل منابع و مصارف صندوقهاي بازنشستگي تاثير منفي دارد و به نوعي جامعه سالمند بخش اعظمي از مستمريبگيران و در نهايت تعهدات صندوقها را به خود اختصاص ميدهند.
نگاهي به جمعيت سالمند ايران (۶۵ ساله و بيشتر) تا افق ۱۴۱۵
جديدترين آمارهاي مركز آمار ايران نشان ميدهد در ۲۰ سال (۱۳۹۶ تا ۱۴۱۴) بيش از ۱۰ ميليون و ۴۰۰ هزار نفر به جمعيت ايران افزوده ميشود و در اين دوره جمعيت سالمند (۶۵ سال و بيشتر) حدود پنج ميليون و ۵۰۰ هزار نفر در اين رده سني افزايش مييابد. در سال ۱۳۹۶ به ازاي ۱۰۰ مرد سالمند حدود ۱۰۵ زن سالمند وجود داشت در حالي كه در سال ۱۴۱۵ به ازاي هر ۱۰۰ مرد حدود ۱۱۵ زن سالمند خواهيم داشت و اين بيانگر اين موضوع است كه در سالهاي آينده افزايش جمعيت زنان سالمند به مراتب بيشتز از افزايش مردان سالمند خواهد بود. اين دادههاي آماري نشان ميدهد كه تا سال ۱۴۱۵ جمعيت سالمند كشور به بيش از ۱۰ ميليون و ۵۷۰ هزار نفر معادل ۱۱.۵ درصد جامعه خواهند رسيد كه اين آمارها بر تعهدات صندوقهاي بازنشستگي اضافه خواهد كرد. بنابراين تا ۱۳ سال آينده بحران سالمندي گريبان صندوقها را خواهد گرفت و بايد از اكنون فكري به حال جامعه جوان و در حال كار كرد تا بتوان از بحرانها و چالشهاي صندوقها جلوگيري كرد.
كاهش ضريب پشتيباني
با افزايش جمعيت سالمندان
افزايش شمار سالمندان، باعث رشد بازنشستگان و مستمريبگيران در صندوقهاي بيمهاي ميشود و اكنون بازنشستگيهاي پيش از موعد مزيد بر علت شده كه ميزان مصارف اين نهادهاي بيمهگر بر منابع آنها پيشي گرفته است. با توجه به اينكه ضريب پشتيباني بيانگر نسبت تعداد بيمهپردازان به مستمريبگيران صندوقهاي بازنشستگي محسوب ميشود، در حالت مطلوب بين پنج تا هفت و حداقل اين نسبت براي جلوگيري از ورشكستگي صندوقها عدد سه است. اما اكنون سازمان تأمين اجتماعي به عنوان بزرگترين سازمان بيمهاي كشور براساس دادههاي وجود ۱۵ ميليون و ۳۰۰ هزار بيمهشده اصلي و چهار ميليون و ۲۰۰ هزار مستمريبگير دارد و نسبت پشتيباني اين سازمان ۴.۲ است. صندوق بازنشستگي كشوري نيز با حدود ۹۳۰ هزار بيمهشده اصلي يا كسورپرداز و يك ميليون و ۷۰۰ هزار بازنشسته داراي نسبت پشتيباني حدود نيم ۰.۵ است. نسبت پشتيباني در تأمين اجتماعي نيروهاي مسلح ۰.۸۲ است كه اكنون بخش عمده هزينهها و تعهدات صندوق بازنشستگي كشوري و تأمين اجتماعي نيروهاي مسلح براي ايفاي تعهدات در قبال بازنشستگان و مستمريبگيران از بودجه عمومي دولت پرداخت ميشود. همه اين موضوعات نشان ميدهد كه بايد براي جلوگيري از افزايش مصارف، به فكر تأمين منابع پايدار براي اين صندوقهاي بيمهاي بود.
آيا پيري جمعيت مصارف
صندوقهاي بازنشستگي را افزايش ميدهد؟
همه كارشناسان و متخصصان خبره تأمين اجتماعي دنيا، اولين آفت براي صندوقهاي بازنشستگي را موضوع سالمندي ميدانند. با توجه به اينكه رشد تعداد سالمندان بر روند اجرايي صندوقهاي بازنشستگي تاثير دارد، به همين منظور محمد حسنزدا كارشناس بيمههاي اجتماعي و مديرعامل اسبق سازمان تأمين اجتماعي درباره تاثير سالمندي بر صندوقها و سازمانهاي بيمهگر به ايرنا گفت: در دنيا ۲ مدل تأمين اجتماعي به صورت عمده فعاليت دارد كه يك مورد آن تحت عنوان «DC» و ديگري «DB» است كه در سيستم «DC» به اين شيوه است كه هر فرد به هر ميزان آورده داشته باشد به همان ميزان هم سهم خواهد داشت و در اين سيستم سالمندي تاثير چنداني روي آن نخواهد داشت. اكنون در دنيا تنها چند كشور اين مدل تأمين اجتماعي استفاده ميكنند. او ادامه داد: مدل ديگر تأمين اجتماعي تحت عنوان «DB» در اين مدل براساس مزاياي تعريف شده فرد از آورده خود بهرهمند ميشود كه در ايران از اين مدل استفاده ميشود. در اين مدل آفت جان صندوقها بازنشستگي همان موضوع سالمندي است. وي اظهار داشت: همه كارشناسان و متخصصان خبره تأمين اجتماعي دنيا، اولين آفت براي صندوقهاي بازنشستگي را موضوع سالمندي ميدانند. بنابراين اين صندوقها و سازمانهايي همچون تأمين اجتماعي با اين سيستم بايد يك صندوق بزرگي را تشكيل دهند كه هر فردي صرفا به دليل عضويت در آن صندوق و فارغ از آورده، مشمول يكسري مزاياي تعريف شده شود. كارشناس بيمههاي اجتماعي گفت: سن اميد به زندگي در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در ايران دچار تغييراتي شده است بهطوري كه براي مردان ۷۲ سال و براي بانوان ۷۶ سال شده است و اكنون شرايط به گونهاي است كه فردي كه در سن ۵۰ سالگي بازنشسته ميشود به جاي اينكه ۹ سال حقوق دريافت كند، بيش از ۲۶ سال مستمري از صندوقهاي بازنشستگي دريافت ميكند. با توجه به افزايش سن اميد به زندگي، تمهيداتي براي پرداخت مزاياي بيشتر به شاغلان انديشيد و افراد را ترغيب به فعاليت بيشتر كرد تا در سن ۵۰ سالگي بازنشسته نشوند و از اين طريق ميزان منابع حاصل از حق بيمهها بيشتر شده و ميزان مصارف ناشي از بازنشستگي پيش از موعد افراد هم كمتر شود.