هر زندگي از دست رفته فراخواني براي اقدام است
سازمان ملل متحد گزارش داده است كه در سال ۲۰۲۲ تقريبا ۸۹ هزار زن و دختر در سراسر جهان به قتل رسيدهاند. بر اساس اين گزارش آمار فوق بالاترين رقم در ۲۰ سال گذشته است. بيش از نيمي از اين قتلها يعني حدود ۵۵ درصد توسط اعضاي خانواده يا شريك زندگي انجام شده است. بيشترين قربانيان در آفريقا ۲۰ هزار نفر در آسيا ۱۸ هزار و ۴۰۰ و در امريكا ۷ هزار و ۹۰۰ نفر ثبت شده است.
سازمان ملل متحد گزارش داده است كه در سال ۲۰۲۲ تقريبا ۸۹ هزار زن و دختر در سراسر جهان به قتل رسيدهاند. بر اساس اين گزارش آمار فوق بالاترين رقم در ۲۰ سال گذشته است. بيش از نيمي از اين قتلها يعني حدود ۵۵ درصد توسط اعضاي خانواده يا شريك زندگي انجام شده است. بيشترين قربانيان در آفريقا ۲۰ هزار نفر در آسيا ۱۸ هزار و ۴۰۰ و در امريكا ۷ هزار و ۹۰۰ نفر ثبت شده است. اروپا با ۲هزار و ۳۰۰ قتل در رتبه چهارم قرار دارد . بر اساس اين گزارش بهطور متوسط روزانه ۱۳۳ زن و دختر توسط يكي از نزديكان خود كشته ميشوند. دادهها الگوي روشني نشان ميدهد. بيشتر قتلها در سراسر جهان به دست مردان و پسران انجام ميشود. يعني ۸۰ درصد زنان و دختران به طرز قابل توجهي در سال ۲۰۲۲ مورد خشونت خانگي قرار گرفتهاند. تقريبا ۵۵ درصد از قربانيان در قتل خانگي و ۶۶ درصد قربانيان توسط شريك جنسي خود كشته شدهاند. دادههاي اين گزارش از كشورهاي عضو سازمان ملل به دست آمده است. آنها به عنوان بخشي از يك بررسي سالانه سازمان ملل از روند جرم و جنايت از جمله با همكاري آمار اتحاديه اروپا جمعآوري شدهاند. اطلاعتي كه گزارش به آنها متكي است در بيشتر موارد بر اساس گزارش دادگاههاي كشورهاي عضو و در برخي از موارد از مركز درماني كشورهاست در برخي موارد اين آمار توسط منابع خارجي تكميل شدهاند.
وجود نابرابريهاي ساختاري و خشونت عليه زنان در دنيا
غاده والي مدير اجرايي دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل در اين باره گفت: تعداد نگرانكننده زن كشي هشداردهنده نشان اين است كه بشريت هنوز با نابرابري ساختاري و خشونت عليه زنان و دختران دست و پنجه نرم ميكند. «هر زندگي از دست رفته فراخواني براي اقدام است». او از دولتها خواست تا براي جلوگيري از قتلهاي مبتني بر جنسيت بيشتر تلاش كنند. سازمان ملل به عنوان يك گام مهم پيشنهاد ميكند كه دادههاي بيشتري جمعآوري و تجزيه تحليل شوند به عنوان مثال نوع قتل و رابطه مرتكب و قرباني بررسي شود. اين سازمان همچنين ميگويد ميزان واقعي زن كشي احتمالا به ميزان قابل توجهي بالاتر از آمارهاي ثبت شده است.
قتلهاي ناموسي و آمارهاي غيرواقعي
با توجه به آنچه در گزارش سازمان ملل آمده است خشونت عليه زنان تنها به يك يا دو كشور محدود نميشود و تمامي زنان در سراسر جهان از اين مساله رنج ميبرند. اما آمارها در ايران نيز نشان از افزايش قتلهاي ناموسي و خشونت عليه زنان در كشور دارد. همين چند روز پيش بود كه يكي ديگر از قربانيان كودك همسري به دست پسرعمو و همسرش گلوله باران شد. بهطوري كه شاهدان عيني ميگفتند اين جسد دختر ۱۶ ساله با لباسي كه از گلولههاي بيشمار سوراخ سوراخ شده بود پيدا شده است. طي همين ماههاي گذشته بارها و بارها اخباري از قتلهاي ناموسي در كشور منتشر شده است. مساله اينجاست كه برخي از اين قتلها به مدد فضاي مجازي منتشر ميشوند و بسياري ديگر كه در نقاط دور افتاده اتفاق ميافتند حتي در آمارهاي رسمي هم جاي نميگيرند.
خشونت عليه زنان مصداقهاي فراواني دارد
مصطفي اقليما، پدر علم روانكاوي در ايران به «تعادل» ميگويد: خشونت عليه زنان در كشور ما و اكثر كشورهاي دنيا تنها در قتل خلاصه نميشود و مصداقهاي فراواني دارد. از مزاحمتهاي خياباني گرفته تا تبعيضهاي اجتماعي و همه و همه زير اين عنوان قرار ميگيرند. به هر حال خشونت عليه زنان در طول تاريخ وجود داشته و روز به روز وضعيت آن بدتر شده است اگر امروز به اينجا رسيديم كه خشونت عليه زنان به عنوان يكي از مسائل اجتماعي مطرح ميشود به دليل اين است كه علل و عوامل بروز آن در جامعه افزايش پيدا كرده است يكي از اين عوامل قوانين موجود است كه به دليل اينكه اين قوانين به نفع مردان است و قدرتي كه مردان دارند براحتي ميتوانند هر خشونتي را عليه همسر يا فرزندان خود روا دارند. از ديگر عوامل افزايش خشونت بر عليه زنان در جامعه فرهنگ جامعه است.همچنين عامل ديگر اين است كه هيچ جايي نيست كه جوابگوي زنان براي گرفتن حق خود باشد.
او در بخش ديگري از سخنان خود به عدم امنيت شغلي زنان به عنوان نوعي خشونت اشاره كرده و ميافزايد: متاسفانه بسياري از زنان شاغل امنيت شغلي ندارند و به دليل نيازي كه به شغل خود دارند مجبور هستند زير بار حرف زور قرار گيرند حتي اگر حقوق كمتري هم بگيرند چراكه اگر اعتراض كنند شغل خود را از دست ميدهند و چطور ميتوانند شغل ديگري پيدا كنند؟ زنان بسيار كمتر از مردان حقوق دريافت ميكنند اين تبعيضها آسيب رسان است آسيب به زنان تنها تجاوز به آنها نيست اين نوع تبعيض روان زنان را تحت تاثير قرار ميدهد. اين زنان به چه كسي ميتوانند شكايت كنند؟ كسي نيست به داد اين زنان برسد.
خشونت عليه زنان فقط كتك زدن و قتل نيست
اقليما در ادامه ميگويد: بر خلاف آن چيزي كه ما در جامعه فرا گرفتهايم خشونت عليه زنان تنها كتك زدن و قتل آنها نيست. بسياري موارد ديگر در جامعه وجود دارد كه ذيل همين عنوان قرار ميگيرد. تبعيضهاي جنسيتي نوعي از خشونت به شمار ميروند. چه اين تبعيضها در خانواده رايج باشند و چه در جامعه فرقي نميكند تاثيري كه بر زنان ميگذارد يكسان است. مساله فقط اين نيست كه ما بگوييم بايد مانع قتلهاي ناموسي و شكنجه شدن زنان توسط اعضاي خانوادهشان شويم.
او ميافزايد: براي رفع خشونت عليه زنان در جامعه بايد تحولهاي اساسي صورت بگيرد. قبل از هر چيز نگاه جنسيت زده از جامعه بايد حذف شود. البته متاسفانه اين فقط مختص جامعه ما نيست و در كشورهاي پيشرفته همچنين مشكلاتي وجود دارد. اما به هر حال حل و فصل تمامي اين معضلات در نهايت به كاهش خشونت خواهد انجاميد.
قوانين بازدارنده نيستند
فروغ ارجمندي، جامعه شناس نيز در اين باره به تعادل ميگويد: مساله اينجاست كه وقتي از قتلهاي ناموسي صحبت ميكنيم ميبينيم كه قوانين براي جلوگيري از اين قتلها به اندازه كافي بازدارنده نيستند. در واقع پدر، برادر، عمو، دايي و ديگر افراد درجه يك ميتوانند با زدن انگ به زني كه كشته شده است خود را از دام قانون رها كنند. بسياري از اين افراد بهانه خود براي دست زدن به اين اقدامات غير انساني را مساله آبرو و حيثيت خانوادگي مطرح ميكنند. قانون هم البته با توجه به مجازاتهاي اندكي كه براي اين افراد به عنوان ولي دم در نظر گرفته اين امكان را به آنها ميدهد كه از عواقب كاري كه انجام ميدهند هراسي نداشته باشند. او ميافزايد: قتل ناموسي در گذشته به دليل كدخدامنشي خانوادهها كمتر بود. در حال حاضر قتلهاي ناموسي در كشور افزايش پيدا كرده است به دليل اينكه ضوابط و قوانيني كه داريم اجرا نشده است. به بيان واضحتر يكي از حقوقي كه به مردان داده شده اين است كه اگر مردي همسر خود را در حال رابطه نامشروع با مردي ببيند ميتواند وي را به قتل برساند البته همه قتلهايي كه اتفاق ميافتد ناموسي نيست و ممكن است به دليل خشونتي كه در خانواده وجود داشته مرد دست به قتل همسرش بزند و براي رهايي از چنگ قانون قتل را ناموسي جلوه دهد.
قوانين بايد برابر باشند
اين جامعه شناس در بخش ديگري از سخنان خود ميگويد: قوانين فرهنگ و نياز وخواسته يك جامعه است. در جامعه مردان هرگونه پوششي داشته باشند بازخواست نميشوند اما اگر پوشش زن مناسب نباشد فورا با وي برخورد ميشود به دليل اينكه مردان با ديدن وي تحريك ميشوند چرا نميگوييم زنان با ديدن مرداني كه پوشش مناسب ندارند تحريك ميشوند؟! اگر قوانين برابر باشد نياز به قانون جديد نيست. اگر بگوييم زن و مرد مساوي هستند ديگر قانون نياز داريم همان چيزي كه براي مرد ميخواهيم براي زن هم ميخواهيم. ارزشهايي كه در جامعه ميگذاريم به تدريج فرهنگ جامعه را تغيير ميدهند فرهنگ جامعه تشكيل شده از ضوابطي كه در هر اجتماعي وجود دارد. چرا در مورد پسر يك جور فكر ميكنند و در مورد دختر جور ديگري فكر ميكنند. وقتي از كتاب دانشآموزان عكس دختران حذف ميشود از همانجا اجحاف را شروع ميكنيم.
زنان در همه جاي دنيا مورد آزار قرار ميگيرند
ارجمندي در پايان ميافزايد: متاسفانه خشونت عليه زنان در همه جاي دنيا در جريان است. اما ديدن آنچه در كشور ما رخ ميدهد با توجه به اينكه آموزههاي ديني ما ارزش و معيار ارزشگذاري به انسانها را نه جنسيت آنها كه بلكه تقوي و دينداري شان در نظر گرفته رخ دادن چنين اتفاقاتي بسيار تلخ است. چرا بايد دختران سرزمين ما به دلايل واهي به دست افراد نزديك خانواده از جمله پدر و... به قتل برسند و در اين بين قانون هيچ توان بازدارندگي نداشته باشد. اينكه بگوييم اين مساله در همه جاي جهان وجود دارد توجيهي براي بيتوجهي به آنچه در كشور ما رخ ميدهد نيست.