تحليل در بورس ايران جواب ميدهد؟
سوالي كه به كرات مطرح ميشود اين است كه آيا تحليل تكنيكال در بورس ايران جواب ميدهد يا خير؟ آيا ميشود با تكنيكال در بازار بورس ايران سود كسب كرد يا خير؟ با توجه به رونق و ايجاد تب سرمايهگذاري در بازارهاي مالي كه عامه مردم از سال ۹۹ درگير آن شدند، تفكرات و سبكهاي تحليلي و آموزش آنها نيز گسترش پيدا كرد.
سوالي كه به كرات مطرح ميشود اين است كه آيا تحليل تكنيكال در بورس ايران جواب ميدهد يا خير؟ آيا ميشود با تكنيكال در بازار بورس ايران سود كسب كرد يا خير؟
با توجه به رونق و ايجاد تب سرمايهگذاري در بازارهاي مالي كه عامه مردم از سال ۹۹ درگير آن شدند، تفكرات و سبكهاي تحليلي و آموزش آنها نيز گسترش پيدا كرد. بهخصوص ديدگاه تكنيكي - ديدگاهي كه اكثريت قريب به اتفاق بازاريها و فعالين بازار از آن تبعيت ميكنند – آن هم بهواسطه سادگي و قابل درك بودن و برداشتهاي شخصي فراوان از آن. اما سوال مهمي كه بايد پرسيد اين است كه آيا تمام چارتها تحليلپذيرند؟! آيا تحليل تكنيكال جوابگو است در بازار ايران يا خير؟ آيا تكنيكالي كه در دورههاي آموزشي تدريس ميشود براي كسب بازدهي شرط لازم و كافي است يا خير؟
واجب است كه از زاويه جديدي به اين موضوع چالشي و بحثبرانگيز در بورس ايران نگاهي داشته باشيم تا همه چيز براي يكبار مشخص شود كه تحليل تكنيكال آيا در بورس ايران جوابگو است يا خير!
قبل از هر چيز بايد مطرح كنم كه شما با تحليل تكنيكال نميتوانيد مديريت ريسك و مديريت پرتفوي را انجام بدهيد و صرفا ميتوانید سطوح حساس قيمتي و محدودههاي كنش و واكنش را پيدا كنيد! كسي نيست كه اين جملات را نشنيده باشد كه كل بازار ما رانتي است، بازار ما دست دولت است، بازار ما حقوقيمحور يا بازيگرمحور است، بازار بورس ايران دستوري است و... كه عمده اين صحبتها در شرايط نزولي بازار مطرح ميشوند، بعد از اين صحبتها استنباط ميكنند كه بنابراين تحليل جواب نميدهد و بورس ايران تحليلپذير نيست!! اما آيا تحليلپذير بودن با دستوري بودن در تضاد است؟ آيا نميشود بازار دستوري را تحليل كرد؟ آيا نميشود دستوري بودن بازار را به عنوان متغيري در نظر گرفت و به آن وزندهي كرد و مدلهاي مالي براي پيش بيني و اثرپذيري آن استفاده كرد؟ متاسفانه معاملهگران تازهوارد به واسطه همين حرفها و صحبتهاي بدون پشتوانه علمي كه بورس ايران تحليلپذير يا تكنيكالپذير نيست به بازارهاي موازي كوچ ميكنند و ضررهاي بعضا سنگيني را متحمل ميشوند!بگذاريد قبل از اينكه صحيح بودن يا نبودن گذارههاي فوق را توضيح بدهيم به چند اصل اساسي اشاره كنيم! اما بايد توجه كنيم كه هر سبك تحليلي قاعده و قوانين خاص خودش را دارد، اما تحليل تكنيكال نيز پيچيدگيهاي خاص خودش را دارد و مقالات علمي متعددي در اين حوزه به چاپ رسيده است. در تئوريهاي تحليل تكنيكال به وضوح تاكيد شده است كه صرفا نمودارهايي كه اولا مربوط به كالاهاي بدون تاريخ انقضا باشد را بايد مورد بررسي قرار داد (ارزش يك سبد ميوه در گذر زمان و نزديك شدن به فساد تغيير ميكند يا مثلا بازار آپشن كه داراي ارزش زماني هستند) و ثانيا بر اساس درك ارزش بازار توسط توده مردم شكل گرفته باشد. در تئوريهاي تكنيكال موضوع بحث خواهند بود و از اهميت بالايي برخوردارند. پس تا اينجا متوجه ميشويم با تعاريف اوليه كه هر نمادي يا هر شركتي تحليلپذير نيست، همانند برخي شتكوينها در بازار رمزارزها با ديتاي قيمتي بسيار عجيب و غريب!
مفهوم توده در اينجا به معني تكثرِ افراد و مخالفِ تجمع قدرت معامله گران است؛ يعني چه؟ تصور كنيد دو بازار با ارزش يكسان 1000 ميليارد تومان توسط دو گروه مديريت ميشود. در بازار اول 100 معاملهگر ثروتمند حضور دارند و در بازار دوم 10 هزار نفر كه مجموع ثروت آنها روي هم به اندازه آن 100 نفر است. در اينجا تئوريهاي تكنيكال ميگويد نمودار قيمت بازار اول به مراتب قابليت تحليل كمتري دارد تا بازار دوم!
حال در بورس ايران سهمي را تصور كنيد كه كل ارزش بازار آن مثلا 5 ميليارد تومان است و شناوري سهام آن كمتر از 10 درصد باشد؛ چنين سهمي مستعد تحليل تكنيكال نيست و وقت تلف كردن است كه روي چنين سهمي تحليل تكنيكال آنجام بدهيم.
تحليلپذيرترين چارتها متعلق به سهامي است كه عامل موثره صعود و نزول قيمت، درك تودهها باشد نه تصميمسازان ثروتمند (بخوانيد حقوقي يا درصدي يا رانتداران!) بنابراين تحليل پذيرترين سهمهاي بازار بورس ايران آنهايي هستند كه بيشترين ارزش بازار و بالاترين شناوري سهام را داشته باشند و تحليل ناپذيرترين آنها سهامِ با كمترين ارزش بازار و كمترين درصد شناوري است. از طرفي فاكتور زمان، قيمت و حجم به كمك شما ميايند تا درك بهتري از تحليل پذيرتر بودن يا نبودن يك نمودار به دست بیاورید.
پس شدت تحليلپذير بودن سهمهاي بازار متفاوت است؛ پس در سهمهايي كه از خصوصيتهاي كارايي بازار تبعيت نميكنند نميتوان به عنوان سهمهاي تحليلپذير ياد کرد، اما با همين استدلالهاي بازار سرمايه ايران كاملا تكنيكالپذير است و هيچ تناقضي با استراتژيهاي تكنيكال پيشرفته در بورس ايران مشاهده نميشود.