خشم چه بلایی بر سر مغز و بدن ما می‌آورد؟

۱۴۰۲/۰۹/۲۳ - ۲۱:۲۷:۰۲
کد خبر: ۳۰۲۸۳۷
خشم چه بلایی بر سر مغز و بدن ما می‌آورد؟

خشم به اشکال مختلف بر سلامت جسم و روان ما اثر می‌گذارد. افرادی که به طور مداوم و مکرر با خشم مواجه می‌شوند، ممکن است با مشکلات جدی در سلامت روان روبه‌رو شوند. اختلالاتی مانند استرس و اضطراب، افسردگی، اعتیاد و عدم ارتباط صحیح با دیگران از جمله مشکلاتی هستند که افراد خشمگین به آن دچار می‌شوند.

خشم یک احساس قدرتمند است که به دلیل آزار، ناامیدی، احساس صدمه دیدن یا ناامیدی در افراد ایجاد می‌شود. همانطور که این احساس می‌تواند سبب تغییرات مثبت در افراد شود، خشم سرکوب‌شده هم می‌تواند منجر به پیامد‌های مخرب طولانی مدت برای مغز و بدن شود.

به گزارش تعادل، خشم به اشکال مختلف بر سلامت جسم و روان ما اثر می‌گذارد. افرادی که به طور مداوم و مکرر با خشم مواجه می‌شوند، ممکن است با مشکلات جدی در سلامت روان روبه‌رو شوند. اختلالاتی مانند استرس و اضطراب، افسردگی، اعتیاد و عدم ارتباط صحیح با دیگران از جمله مشکلاتی‌اند که افراد خشمگین به آن دچار می‌شوند.

خشم چگونه با اختلالات روان در ارتباط است؟

ارتباط خشم با اضطراب و استرس

مطالعات نشان داده خشم و اضطراب می‌توانند به یکدیگر تبدیل شوند. وقتی فرد مضطرب در موقعیت تهدیدآمیز قرار می‌گیرد به شکل ناخودآگاه خشم را به عنوان راهی برای فرار از شرایط موجود انتخاب می‌کند. خشم بخش جنگ و گریز مغز را فعال می‌کند. این مساله تشدید اضطراب را به همراه دارد. همچنین بروز شدید خشم می‌تواند فرد را دچار اضطراب کند. این اضطراب ممکن است به دلیل نگرانی از قضاوت دیگران در مورد رفتار فرد هنگام عصبانیت باشد.

خشم همچنین با فعال کردن سیستم بیولوژیک بدن، باعث ترشح هورمون‌هایی مانند آدرنالین و کورتیزول می‌شود و به عنوان یک عامل افزایش‌دهنده استرس عمل می‌کند. قرار گرفتن در محیط یا شرایط استرس‌زا باعث تضعیف سیستم ایمنی شده و در این شرایط افراد زودتر از حالت عادی عصبانی می‌شوند.

رابطه خشم با اعتیاد

به طور کلی، خشم می‌تواند به عنوان یک عامل موثر در ایجاد فشار‌ها و تنش‌های روانی عمل کند و به اعتیاد منجر شود. بین خشم و اعتیاد ارتباط مستقیم وجود دارد. بسیاری از افراد وابسته به مواد مخدر می‌گویند به دنبال احساس خشم به مصرف مواد مخدر روی می‌آورند. در موارد زیادی، مصرف مواد مخدر روشی برای فراموش کردن درد ناشی از هیجان‌های منفی از جمله خشم است.

از سوی دیگر ناتوانی در کنترل هیجان‌های منفی به ویژه خشم، یکی از پیامد‌های مصرف مواد مخدر به شمار می‌رود. به این ترتیب که فرد در چرخه‌ مخرب مصرف-خشم قرار می‌گیرد و مداخله و کنترل هر یک از اینها بر دیگری تأثیر می‌گذارد.

افراد معتاد اغلب در وضعیت روحی و روانی مناسبی قرار ندارند و خلقیاتشان در لحظه تغییر می‌کند. این افراد علاوه بر عدم توانایی در حل مشکلات، اضطراب و ترس را هم تجربه می‌کنند و همین موضوع سبب می‌شود تا تفکر برایشان سخت‌تر شود و نتوانند راه‌حلی برای مشکل به وجود آمده پیدا کنند. در نهایت به علت روحیه ضعیف افراد معتاد، آنها سریع عصبانی می‌شوند و واکنشی تند و خشن نسبت به مشکلات نشان می‌دهند.

رابطه خشم با افسردگی

یکی از دلایل موثر بر افسردگی خشم است. خشم سرکوب‌شده یا خشم درونی در افراد افسرده رایج است و می‌تواند افسردگی را هم تشدید کند. خشم اگر بخشی از اختلال افسردگی باشد به شکل تحریک‌پذیری، خصومت و حملات خشم خود را نشان می‌دهد. فرد افسرده نسبت به مسائل ساده و بی‌اهمیت تحریک‌پذیر است، به سرعت عصبانی می‌شود و واکنش منفی نشان می‌دهد.

خصومت، اما یک مرحله بالاتر از تحریک‌پذیری است و فرد افسرده خشم خود را به دیگران ابراز کرده و با آنان دشمنی می‌کند. در حملات خشم، فرد افسرده خیلی سریع و شدید خشم خود را ابراز می‌کند و حتی ممکن است میزان بروز خشم فرد نسبت به موقعیت، نامتناسب بوده و به واسطه مسائل بی‌اهمیت ایجاد شده باشد. علت خشم مرتبط با افسردگی ممکن است اختلال در عملکرد سروتونین باشد. به بیان دیگر، بر هم خوردن تعادل مواد شیمیایی در مغز ممکن است روی خشم، افسردگی و زودرنجی تاثیر بگذارد.

رابطه خشم با عدم ارتباط مناسب با دیگران

خشم از بسیاری جهات برای ارتباط میان افراد مضر است و وقتی به درستی کنترل نشود می‌تواند به روابط آسیب برساند. خشم کنترل‌نشده می‌تواند منجر به مشاجره، اختلال در ارتباط موثر با دیگران و جدال کلامی با اطرافیان شود. در هنگام خشم، منطق فرد عصبانی کاهش یافته و احتمال پذیرش توضیحات و راه‌حل‌های دیگران به میزان قابل توجهی پایین می‌آید.

فرد خشمگین تمایل دارد به واکنش شدیدی به اطرافیان خود نشان بدهد. او تمایل دارد هر چیزی را که به ذهنش خطور می‌کند بگوید و اغلب بر این باور است که بی‌رحمانه صادق بودن (و نه رُک بودن) بهترین راه برای برقراری ارتباط با دیگران است. او علاقه‌ای به مودب یا مهربان بودن ندارد و به نظر می‌رسد برایش اهمیتی ندارد رفتارش چه تاثیری بر دیگران می‌گذارد و تنها فرد مهم خودش است. نتیجه نهایی این نوع رفتار این است که اطرافیان از این فرد فاصله می‌گیرند و از او دور می‌شوند.

صرف داشتن احساس خشم و عصبانیت مشکل‌ساز نیست، بلکه نحوه برداشت از وقایع و نحوه بروز احساسات است که فرد عصبانی را دچار مشکل می‌کند. به کارگیری تمرین‌های کنترل و مدیریت خشم به شکل موثر و مداوم، بهبود مهارت‌های ارتباطی، مشورت و بهره گرفتن از کمک‌های مشاور یا روان‌شناس و تمرین‌های آرامش‌بخش مانند یوگا و مدیتیشن می‌توانند روش‌های موثری برای جلوگیری یا کاهش آسیب‌های روانی حاصل از خشم باشند.