فرشاد مومني، اقتصاددان در نشست بررسي «رابطه رشد بخش غيررسمي‌با رشد فقر در ايران» عنوان كرد

مصايب حاكميت‌زدايي از 5 بازار

۱۴۰۲/۱۰/۱۲ - ۰۰:۳۵:۱۴
کد خبر: ۳۰۳۷۸۷

ستاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت در پنج بازار ايران، با پديده حاكميت‌زدايي از حكومت به دست خودش رو برو هستيم و اينها دستاورد برنامه منحوس تعديل ساختاري است. در بازارهاي پول، سرمايه، نيروي كار، ارز و كالا سياست‌هاي مخرب برنامه تعديل ساختاري، ما را با پديده حاكميت زدايي خودخواسته حكومت روبرو كرده است. مومني با بيان اينكه 70 درصد اشتغال غيررسمي در 10 استان به معناي اين است كه بساطي برپاكرده‌ايد كه در 60 تا 89 درصد بازار كار، قوانين تان اجرا نمي‌شود، اظهار كرد: اگر غيرت خوب چيزي است و اقتدار را دوست داريد، در بازار كار، پول، سرمايه و كالا هم اينها را ردگيري كنيد.

فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت در پنج بازار ايران، با پديده حاكميت‌زدايي از حكومت به دست خودش رو برو هستيم و اينها دستاورد برنامه منحوس تعديل ساختاري است. در بازارهاي پول، سرمايه، نيروي كار، ارز و كالا سياست‌هاي مخرب برنامه تعديل ساختاري، ما را با پديده حاكميت زدايي خودخواسته حكومت روبرو كرده است. مومني با بيان اينكه 70 درصد اشتغال غيررسمي در 10 استان به معناي اين است كه بساطي برپاكرده‌ايد كه در 60 تا 89 درصد بازار كار، قوانين تان اجرا نمي‌شود، اظهار كرد: اگر غيرت خوب چيزي است و اقتدار را دوست داريد، در بازار كار، پول، سرمايه و كالا هم اينها را ردگيري كنيد. به گزارش جماران، دكتر فرشاد مومني كه در نشست بررسي «رابطه رشد بخش غيررسمي‌ با رشد فقر در ايران»، در موسسه مطالعات دين و اقتصاد سخن مي‌گفت، با بيان اينكه نحوه تعيين اولويت‌ها در سرزمين گرامي‌ ما و نزد حكومتگران گرامي‌ وضعيت حيرت‌انگيز و به غايت نگران‌كننده‌اي دارد، تصريح كرد: سطح بسيار نازل كيفيت نهادهاي نظارتي باعث مي‌شود خطاهاي مهلك و آينده سوز تبديل به رويه‌هاي ساري و جاري دركشورمان بشود.

 

مساله توسعه براي ما، مساله مرگ و  زندگي و حفظ تماميت ارضي كشور است

وي با تاكيد بر اينكه مساله توسعه براي ما نبايد تابع سليقه ديگران باشد، افزود: .اينكه بعضي توسعه دوست داشته باشند يا اينكه دوست نداشته باشند، موضوع تعارفي نيست كه به مذاق كساني خوش بيايد يا نيايد. مساله توسعه براي ما، مساله مرگ و زندگي و حفظ تماميت ارضي كشور است. تا آنجايي كه مي‌توانيم بايد اين مساله را از زواياي مختلف گوشزد كنيم و از اصحاب خرد و دانايي هم استمداد بطلبيم كه در اين زمينه كمك كنند و بحث‌هاي اغنايي بايسته را مطرح كنند تا بيش از اين زمان و منابع مادي و انساني كشور را هدر ندهيم.

 

شكاف وحشتناك در الگوي مصرف

اين استاد دانشگاه ادامه داد: كشورهاي متاخر صنعتي خيلي زود فهميدند كه يكي از توانمندي‌هاي خيره‌كننده توليد فناورانه، قدرت بي‌نظير آن در خلق نيازهاي جديد است. بنابراين اگر جامعه‌اي از اين قدرت محروم مانده باشد، به معناي تن دادن به ذلت، وابستگي، فقر و عقب‌ماندگي خواهد بود. هر كدام از هم نسلان من شكاف وحشتناك ايجاد شده در طول عمر خود را درخصوص الگوي مصرفشان به وضوح مي‌بينند. آن شكاف وحشتناك اين است كه آنچه ما روزمره مصرف مي‌كنيم به طرز نگران‌كننده‌اي با قابليت‌ها و ظرفيت‌هاي بنيه توليد ملي فاصله مي‌گيرد.

 

صورت مساله را به دغدغه ملي تبديل كنيد

مومني توضيح داد: به واسطه سلطه كوته نگري و ظاهربيني در ساختار قدرت، در كل دوره نفتي تا به امروز، اين ضعف فاحش و شكاف شكنندگي آور را با دلارهاي نفتي پنهان كرديم. اين يك بدبختي بزرگ در كشور ما است كه هميشه ترجيح ساختار قدرت، كم و بيش اين است كه صورت مساله‌ها را پاك كند؛ به جاي اينكه آنها را به يك دغدغه ملي تبديل كند و براي برطرف كردن‌شان غيرت ملي را بسيج كند، براي نفي، انكار، تكذيب يا پنهان كردن‌شان تلاش دارد. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، با تاكيد بر اينكه متخصصان علوم سياسي و جامعه‌شناسي سياسي براي اين بدبختي هم بايد فكري كنند، اظهار كرد: ما اين مساله‌ها را با نفت پنهان مي‌كرديم، اما اكنون، آميزه جمعيت و جهش وحشتناك‌تر ميل به مصرف‌هاي مدرن در كنار تحريم و بي‌قابليتي‌ها و بي‌كفايتي‌هايي كه در نظام تصميم‌گيري‌هاي اساسي ما وجود دارد ما را در شرايط بسيار بحراني قرار داده است. بايد بسيار شفاف با انديشه ورزان گرامي كه خودشان را مشغول اموري غير از توسعه مي‌كنند و همين طور حكومت‌گراني كه مسائل بسيار پيش پا افتاده، نازل و بي‌مقدار را تبديل به دغدغه‌هاي اصلي خود مي‌كنند در اين باره صحبت كنيم. وي تاكيد كرد: اگر جامعه‌اي دچار اين شرايط شود كه مرتباً بين الگوي مصرف آن جامعه و توان توليد فناورانه‌اش، فاصله و شكاف بيفتد اين جامعه تهديد به فروپاشي مي‌شود و در مسير اين تهديد بايد ايامي را همراه با ذلت، فقر، عقب ماندگي و وابستگي‌هاي بسيار ناهنجار است سپري كند، ما نيازمند يك بسيج غيرت ملي در اين زمينه هستيم. مومني افزود: نكته بسيار مهم بعدي كه مي‌گويد ماجراي توسعه ماجراي اجتناب ناپذير است و هر لحظه غفلت از آن مي‌تواند براي ما مخاطرات و مذلت‌هاي بيشتري فراهم كند، مساله خطير مزد و حقوقي است كه به عنوان پاداش به انسان‌هاي شرافتمندي داده مي‌شود كه مي‌خواهند از طريق عرضه كالاها و خدمات مولد و مورد نياز جامع يك زندگي شرافتمندانه را اداره كنند. اين استاد دانشگاه با بيان اينكه يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي جوامعي كه به توسعه پشت كرده‌اند، اين است كه گذران امور را بر محور فقر فروشي و محيط زيست فروشي سامان مي‌دهند، اظهارداشت: يعني به جاي اينكه مزيت رقابتي خود را در مقياس منطقه‌اي و بين‌المللي بر محور خلاقيت، علم، بهره وري و فناوري و نوآوري فناورانه قرار دهند از طريق استثمار نيروي كار و به فقرانداختن مردم و در ميان مردم به فقر انداختن شرافتمندانه‌ترين مردم و از طريق پنهان كردن هزينه‌هاي تخريب محيط زيست در انجام اين توليدات عمدتا رانتي و غيرفناورانه و خام فروشانه در بازارهاي جهاني، كسب ارز كنند.

 

«امپراتوري دروغ» براي توجيه نابرابري‌هاي ناموجه

وي تاكيد كرد: «جوزف استيگليتز »، در كتاب «بهاي نابرابري»، عنوان مي‌كند در جامعه‌اي كه نابرابري چه در توزيع قدرت و چه در توزيع ثروت و منزلت، ايجاد مي‌شود يك «امپراتوري دروغ» براي توجيه نابرابري‌هاي ناموجه شكل مي‌گيرد. امروز ما اين امپراتوري دروغ را «مافياي رسانه‌اي» مي‌ناميم. كه اينها براي اينكه منافع پست و رذيلانه مفت‌خورها را توجيه كنند دائما مسائل حياتي كشور را به حاشيه مي‌رانند و مسائل بسيار كم اهميت و عمدتا معطوف به منافع مفت خورها را عمده مي‌كنند و در اولويت قرار مي‌دهند. اين اقتصاددان در ادامه تشريح ديدگاه‌هاي «استيگليتز» افزود: او مي‌گويد تا قبل از عصر روشنگري و بعد ظهور انقلاب صنعتي، اينها نابرابري در قدرت و ثروت را از كانال «فره ايزدي» توجيه مي‌كردند و مي‌گفتند كساني كه اقليت و اندك شمار هستند از فره ايزدي برخوردارند و بايد در زمين خدا، خدايي كنند به بهاي فقر، افلاس، عسرت و بيچارگي اكثرت بزرگي از جمعيت. بعد از انقلاب صنعتي و ظهور متفكران عصر روشنگري و بحث درباره حقوق انسان به ما هوانسان و ارزش نفس‌الامري و برابر همه انسانها، اين قدرتمندان و ثروتمندان در جست‌وجوي راه‌هاي دروغ جديدي براي توجيه مناسبات نابرابر پيدا كردند. مومني گفت: در موج اول انقلاب صنعتي كه سرمايه سالاري وحشي و به غايت خشني بود، ثروتمندان و قدرتمندان راه جديدي را جست‌وجو كردند تا در عصر انقلاب صنعتي كه قرار بود هر كس بر اساس صلاحيت و توانمندي‌هايش برخوردار شود، راه را بر استمرار مناسبات پيشين هموار كنند. آنها دنبال راهي مي‌گشتند. 

به اعتبار اينكه در قرن نوزدهم انديشه ماركس در مورد افشاگري راجع به بهره كشي و استثمار، خيلي رشد پيدا كرده بود و طرفداران هر چه بيشتري پيدا مي‌كرد، بازي فريب كارانه جديدي تحت عنوان اينكه بهره‌وري نيروي كار را امري شخصي جا بزنيم و عناصر نهادي و سيستمي بهره وري را ناديده بگيريم و كل ماجراي بهره وري را به نيروي كار نسبت دهيم، راه انداختند. اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي، با بيان اينكه «داگلاس نورث» مي‌گويد، اگر صد عامل براي بهره وري نيروي كار در نظر بگيريم 97 عاملش مربوط به شيوه اداره كشور، نظام تدبيرو اميد و ترتيبات نهادي است و دو يا سه عامل آن مربوط به نيروي كار شاغل مي‌شود، خاطرنشان كرد: درست در ادامه همان سنتي كه مثلا اقتصاددان‌هاي كلاسيك نابرابري‌هاي وحشيانه موج اول انقلاب صنعتي را توجيه مي‌كردند و مي‌گفتند فقرا خود مسوول فقر خويشتن هستند، اين بازي را راه انداختند كه بايد رابطه‌اي ميان مزد و بهره‌وري نهايي نيروي كار وجود داشته باشد و كل مسووليت نهايي نيرو كار را هم مربوط كردند به سهم كارگرها.

 

بايد سطح دانايي‌هاي ملي ارتقاء پيدا كند

مومني با توصيه به اينكه لازم است كتاب «فقر احمق مي‌كند» نوشته خانم «سند هيل مولاي ناتان» برنده جايزه نوبل، در ايران خوانده شود، گفت: بايد سطح دانايي‌هاي ملي در ايران در اين زمينه‌هاي حياتي و سرنوشت ساز ارتقاء پيدا كند تا آن بازي فريب كارانه‌اي كه اصحاب قدرت و ثروت براي توجيه جايگاه خود، مطرح مي‌كنند، توسط دانايان و آنها كه شرافت دانايي را آن طور كه علي ابن ابي طالب به ما آموزش دادند رعايت مي‌كنند برملا شود. در اين كتاب، گفته مي‌شود كه بزرگ‌ترين بلوغ انديشه‌اي در قرن بيست و يكم اين است كه دانايان در بخش بزرگي از دنيا به حكومت گران فهمانده‌اند كه اگر مناسبات شما فقر و نابرابري‌هاي ناموجه را افزايش بدهد زيان حكومت و جامعه، به مراتب و در ابعاد غيرقابل تصوري بيشتر از زيان‌هايي كه فقرا و نادارها از فقر و نداري خودشان مي‌كنند، است.

 

كاش غيرت‌هاي اسلامي از مرحله زلف فراتر رود!

رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد تاكيد كرد: كاش مقداري آن غيرت‌هاي اسلامي و انساني از مرحله زلف آدم‌ها فراتر برود و به اين شرافت‌ها و كرامت‌هاي انساني كه مورد تاكيد قرآن هست بيشتر اهميت بدهد. عزيزان سوراخ ديندار بودن را انگار گم كرده‌اند. خداوند با افتخار اعلام مي‌كند مي‌گويد كه به نوع آدم كرامت بخشيدم، اگر اينها مي‌فهمند كه فقر و نداري كرامت را متزلزل مي‌كند بايد غيرت‌هايشان را در آن كانال بيندازند و اگر فرصت اضافه پيدا شد بيايند سراغ زلف! اين چه بساطي است كه در اين مملكت برپا شده!

 

تاثير شوك‌برانگيز فقر بر بهره هوشي

وي با بيان اينكه «سند هيل مولاي ناتان» در پژوهشي بهره هوشي را بين كشاورزها كه عموما در كشورهاي درحال توسعه، عريان‌ترين و غيرقابل‌تحمل‌ترين جلوه‌هاي فقر را نشان مي‌دهند، بررسي كرده و به اين يافته رسيده وقتي اين كشاورز‌ها تازه محصولشان را فروخته‌اند و مقداري پولدار شده‌اند بهره هوشي آنها 10 واحد بيشتر از وقتي است كه پول هاشان تمام شده و احساس فقر مي‌كنند، گفت: اين آزمايش از اين جهت براي ما شوك ايجاد كرد كه فاصله 10 واحدي در بهره هوشي، فاصله بين يك فرد متوسط با يك فرد تيز هوش است!

اين عضو هيات علمي دانشگاه، ادامه داد: او از اين زاويه مي‌گويد خطاب من به حكومت گرهاست كه چگونه شرفتان مي‌پذيرد كه كودكان كار را در خيابان‌ها و چهارراه‌ها ببينيد، و برايتان عادي شود و چاره‌اي نينديشيد! او مي‌گويد آزمايش ما نشان داد كه يكي از آسيب‌هاي بزرگ ديگري كه فقرا دچارش مي‌شوند، اين است كه قدرت يادگيري از اشتباه و خطاشان هم تا حدود زيادي از بين مي‌رود، يعني ممكن است يك خطا را صد بار هم تكرار كنند. مومني گفت: از اين زاويه، متاسفانه برخي از سياست‌گذاران ما هم به خاطر ابتلا به فقر انديشه‌اي، آشكارا همين نشانه‌ها را نشان مي‌دهند. در دوره سي ساله گذشته، يك سياست صد بار شكست خورده، باز مي‌گويند يك بار ديگر تست كنيم! سياست شوك ارزي، افزايش بي‌ضابطه و بدون تمهيدات و مقدمات قيمت حامل‌هاي انرژي، سياست‌هاي مربوط به خصوصي‌سازي و آزادسازي‌ها بارها و بارها شكست خورده و باز استمرار دارند. وي ادامه داد: فقرا دچار پديده انسداد تخيل مي‌شوند، يعني اينكه قادر نيستند شرايط بهتري را براي خودشان تصوير بكنند و قدرت انتخاب شان هم دچار تزلزل مي‌شود و از همه مهم‌تر به خاطر فقر دچار بحران در تاب‌آوري مي‌شوند و با كوچك‌ترين تلنگري به هم مي‌ريزند، تا چه برسد به اينكه حكومتي داشته باشند كه دايم شوك‌هاي جديد عليه فقرا تدارك مي‌بيند. مومني تاكيد كرد: وقتي كه فقرا دچار اين آسيب‌ها مي‌شوند، قابليت اينكه به يك تهديد اجتماعي تبديل شوند را پيدا مي‌كنند و جامعه هم از ظرفيت‌هاي يك انساني كه مي‌تواند با بهره هوشي تيزهوشانه در خدمت جامعه باشد و در ساختن اعتلابخش جامعه مشاركت كند شما بينيد تبديل به چه مي‌كنيد. مي‌گويد كه جامعه بيش از فرد فقير زيان مي‌كند و وقتي كه فقرا دچار اين حالات شوند و اينها تا حدود زيادي اختياري هم نيست و چون اختياري نيست مي‌تواند كل حيات جمعي را هم تهديد كند.

 

با هر شوك، جمعيت فقير افزايش پيدا مي‌كند

رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با بيان اينكه ببينيد هر بار كه در ايران يك شوك وارد مي‌شود، چگونه جمعيت فقير ما افزايش پيدا مي‌كند! اضافه كرد: اين شوك مي‌خواهد شوك قيمت نفت در يك اقتصاد مبتني بر خام فروشي باشد، يا شوك قيمتي كليدي مثل ارز يا قيمت حامل‌هاي انرژي براي يك دولتي كه توهم پولدار شدن از طريق شوك درماني دارد، باشد! رد اينها را در اسناد رسمي‌انتشار يافته نگاه كنيد! در گزارش سه جلدي وزارت كشور، با عنوان «وضعيت اجتماعي كشور»، داده‌هاي بسيار تكان‌دهنده در اين زمينه وجود دارد و اميدوارم اهل دانايي مسوولانه‌تر در اين زمينه برخورد كنند.

 

رشد 308 درصدي سرقت در يك سال

مومني توضيح داد: سال 1385 نخستين سال بزرگ‌ترين جهش‌ها در قيمت نفت و آخرين شوك قيمت نفتي بود، از سال 1385 نسبت به سال 1384 رشد سرقت 308 درصد بود! چراكه رانت است و رانت هم در اين مملكت بسيار ناعادلانه توزيع مي‌شود! عين اين قضيه را سال 1397 داشتيم. ما چند شوك نرخ ارز را در آن سال تجربه كرديم. هم مسوولان كميته امداد و هم مسوولان بهزيستي در ماه‌هاي پاياني آن سال، به صراحت اظهار كردند كه مراجعه به ما از سوي فقرا با افزايش چشمگيري روبه‌رو بود. از جنبه ديني هم راجع به اين موضوع نگاه كنيم، از آنجا كه خيلي از فريب‌ها را در اين مملكت به نام دين داريم، بايد گفت مرحوم آقاي مطهري مي‌گفتند زماني كه قرار بود تهران را لوله‌كشي كنند كساني به اسم تشرع گريه مي‌كردند مي‌گفتند بسياري از احكام مربوط به آب معطل مي‌ماند! از اينكه شرع مقدس يك سري احكامش معطل مانده عزيزان ناراحتي مي‌كردند. اين استاد دانشگاه افزود: الان هم كساني هستند كه خدا هدايت شان كند، به نام شرع مي‌گويند كه اگر فقر برطرف شود يه سري احكام شرع معطل مي‌ماند. خيلي ممنونم از آقاي مهندس بحرينيان هر بار ايشان در فرهنگستان علوم سخنراني مي‌كنند ابتدا چند كلام از نهج البلاغه علي ابن ابي طالب (ع) و تفسير الميزان علامه طباطبايي نقل مي‌كنند؛ مثلا از علي ابن ابي طالب (ع)، نقل كردند كه فقر خرد را در نزد انسانها از بين مي‌برد! ببينيد چقدر اين متشرع‌هاي ما اينگونه بايد خاك بر سر باشند كه 1400 سال پيش علي ابن ابي‌طالب(ع) چنين ميراثي را براي ما گذاشته و اكنون كاري كردند كه بعضي از روزنامه‌ها علنا نوشته‌اند كه اگر شما دم از نهج البلاغه بزنيد، براي بعضي‌ها شبهه كمونيست شدن و شبهه از دين خارج شدن پديدار مي‌كند! به گفته مومني؛ آن مافياي مبتني بر «امپراتوري دروغ»، كه مي‌خواهد نابرابري‌هاي پليد و ضد توسعه‌اي را توجيه كند حد يقفي در اين زمينه‌ها ندارد.در اين شرايط، پيوند تمام عياري وجود دارد بين فقر و گسترش بخش غير رسمي‌ در ايران، اگر در بين حكومت گران ايراني غيرتي وجود دارد، همين گزارش‌هاي رسمي‌ كه يك ساله گذشته راجع به فقر منتشر شده را نگاه كنيد! در بعضي از اين گزارش‌ها چه داخلي، چه خارجي، بيان مي‌كنند كه حدود 30 درصد جمعيت از بيخ و بن زير خط فقر قرار دارد و تكان‌دهنده‌تر اينكه 40 درصد جمعيت هم در آستانه فرو افتادن به زير خط فقر قرار دارند!رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، با تاكيد بر اينكه كاش 10 درصد آن غيرت‌هايي كه به خاطر زلف برانگيخته مي‌شد راجع به اين موضوع هم
بر انگيخته مي‌شد، افزود: مگر اولياي دين به ما نمي‌گويند برهم تنيدگي بين ورود فقر و خروج از دين وجود دارد و مي‌گويد رابطه‌اي بين اين دو است كه فقر بتواند منشأ كفر شود! اگر شما در دينداري تان صادق هستيد، بايد غيرت تان را در اين زمينه به كار ببريد!

 

چه كساني هستند كه به بديهيات عقلي پشت مي‌كنند!

مومني با تاكيد بر ضرورت توجه به به توليدفناورانه، گفت: راه اصولي حركت به سمت توسعه، رفع فقر و جبران اين عقب ماندگي‌هايي كه احساس حقارت ملي ايجاد مي‌كند، اين است كه به سراغ توليد فناورانه برويم. توليد فناورانه كمك مي‌كند، به جاي به دست آوردن دلار از طريق فقر فروشي، از طريق مزيت‌هاي رقابتي و با خلاقيت و مشاركت موثر شهروندان فقر را از بين ببريد! اينها چه كساني هستند كه براي ما برنامه توسعه مي‌ريزند و به اين بديهيات عقلي پشت مي‌كنند!

 

با سياست تورم زا آگاهانه مي‌خواهيد جيب فقرا را بزنيد!

وي با بيان اينكه وقتي سياست تورم زا كه اسم آن را شوك درماني گذاشته‌ام اتخاذ مي‌كنيد، به اين معنا است كه آگاهانه مي‌خواهيد جيب فقرا را بزنيد! توضيح داد: تورم قدرت خريد حقوق بگيرها را سرقت مي‌كند و به تعبير «پل استريترن» ظالمانه‌ترين مالياتي است كه يك حكومت از فقراء به نفع اغنيا مي‌گيرد. گزارش امسال مركز پژوهش‌ها هشدار آميز مطرح كرده كه فاصله طبقه متوسط درآمدي با خط فقر مرتباً در حال كاهش است، كاش عزيزان از اين زاويه‌ها هم غيرت پيدا مي‌كردند و 10 درصد حساسيت‌ها و اراده معطوف به زلف را، روي رفع فقر در جامعه معطوف مي‌كردند. اين استاد دانشگاه، با تاكيد بر اينكه وقتي كه انسان‌ها از فقر نجات پيدا كنند و كرامت پيدا مي‌كنند، گفت: عزيزان به زلف كه مي‌رسد مي‌گويند ما اصلا به خير و شر و ديني و غيرديني بودنش، كاري نداريم، اين قانون است! خدا پدر و مادرتان را رحمت كند كه به قانون ارجاع مي‌دهيد، اما مگر همان قانون نگفته كه در تعيين حداقل دستمزد، استاندارد حداقلي كه حكومتگران بايد رعايت كنند، اين است كه به اندازه نرخ تورمي‌كه رسما اعلام شده، قدرت خريد از دست رفته مردم را جبران كنند! چگونه مي‌شود كه مقامات كليدي‌تان رسما اعلام مي‌كنند كه اگر ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كار باشند، تورم را حول و حوش 40درصد نگه مي‌داريم! ماشالله به اين توانمندي تان! رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد، با بيان اين پرسش كه مگر الزام قانوني در مورد تعيين حداقل دستمزد نيست! اضافه كرد: همه‌اش امپراتوري دروغ و فريب دارد كار مي‌كند. بعد در برخي رسانه‌ها مي‌گويند، نترسيد! به هيچ‌وجه قدرت خريد از دست رفته نيروي كار را جبران نكنيد، چون ما در معرض مارپيچ مزد و تورم قرار مي‌گيريم! مگر ما گفتيم به قيمت‌هاي واقعي، مزد آنها را افزايش بده! ما مي‌گوييم آن بخشي كه با سياست‌هاي تورم زا جيب بري شده را به مردم برگردان! آن مارپيچ مزد و تورم مربوط به زماني است كه جهش در قدرت خريد پيدا شود. در اين ماجرا، بحث سر اين است كه قدرت خريد از دست رفته را جبران كنيد و ظلم را از حدود متعارف فراتر نبر! بساط حيرت‌انگيزي به پا مي‌كنند! مومني ادامه داد: كساني را در اين مملكت داريم كه تا مقداري از عواقب فاجعه ساز شوك قيمت ارز يا شوك قيمت حاملان انرژي مي‌ترسند، مقاله‌هايي را به راه مي‌اندازند كه نرخ ارز و نرخ بنزين سركوب شد! وقتي گزارش‌هاي رسمي‌تان مي‌گويد قدرت خريد صدهزار تومان پول در سال 1387، در سال 1397 رسيده به 18 درصد، يعني مزدي كه به نيروي كارتان مي‌دهيد با يك استثمار مضاعف از آنها دريغ مي‌شود! عزيزان چون نرخ ارز و نرخ حامل‌هاي انرژي نيروي محركه تورم مي‌شود و براي مفت خورها درآمد‌هاي غيرعادي ايجاد مي‌كند، سينه زني مي‌كنند كه قيمت اينها سركوب شد! اين سركوب خشن مضاعف نيروي كار را نمي‌توانيد ببينيد!؟ اين سركوب نيست!؟ بعد در مقام شعار كه مي‌شود همه عزيزان مي‌گويند كه انسان مهم‌ترين هدف و مهم‌ترين ابزار توسعه است! مومني اضافه كرد: وقتي با به فلاكت انداختن انسان‌ها، مي‌خواهيد
مفت خور‌ها را چاق‌تر كنيد وضعيت اينگونه خواهد شد! بحث اينها بحث «اكل از قفا» است. يعني مي‌گويند كه به جاي اينكه سراغ بالا بردن توليد فناورانه و توان توليد جامعه برويم، قدرت تقاضاي مفت خور‌ها را از طريق افزايش تك تك قيمت‌هاي كليدي و نرخ بهره بالاببريم. ما پيرو مكتبي هستيم كه به صراحت مي‌گويد ربا اعلام جنگ با خداست! خودتان گزارش منتشر مي‌كنيد كه از روزي كه برنامه تعديل ساختاري در ايران به اجرا گذاشته شده تا امروز قيمت تمام شده پول براي توليدكنندگان ايران بين 5 تا 10 برابر ميانگين جهاني قيمت تمام شده پول است! اين اقتصاددان اضافه كرد: هر گزارشي كه راجع به وضعيت فضاي كسب و كار و توليد در اين مملكت منتشر شده نگاه كنيد، مي‌بينيد بدون استثنا هميشه يكي از نگراني‌هاي اصلي توليدكننده‌ها، ناتواني در گرفتن اعتبار از سيستم بانكي براي تامين سرمايه در گردششان است، آن هم با چه نرخ بهره‌اي و با چه ماجراهايي!

 

جايي كه عقاب پر بريزد، حساب خودتان را بكنيد

مومني با بيان اينكه گزارش رسمي‌ منتشر كردند كه اندازه وام‌هاي بدون برگشت در سيستم بانكي ايران بين 3 تا 5 برابر ميانگين جهاني است! يادآورشد: اين توان سيستم بانكي، قادر به تامين نيازهاي سرمايه در گردش بانك‌ها نيست، اما مي‌تواند به مفت خور‌ها تا بي‌نهايت وام‌هايي بدهد بدون ضابطه! گروه مشاوران هاروارد سال 1338 نيز گفتند سيستم بانكي ايران بيش از حد در دادن وام‌هاي بزرگ ولنگار است! جايي كه عدالت وجود نداشته باشد غالب كارها بر اساس ظلم مي‌شود. اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اين انتقاد كه عرصه را براي مفتخورها، ربا خورها، دلالها و
واردات چي‌ها باز گذاشتيد، بعد چوب بهره وري را بر سر نيروي كار مي‌زنيد، ادامه داد: حتي در امريكا هم وقتي كه از اشتغال فناورانه صنعتي فاصله گرفته شده و روند دستمزدها نزولي شده، اعتياد به الكل و مواد مخدر و ميل به خودكشي افزايش پيدا كرده است. البته اين مربوط به كشوري كه توليد ناخالص ملي‌اش حدود 25 هزار ميليارد دلار است و با كشوري كه با صد دوپينگ توليدناخالص ملي‌اش به حدود 400 ميليارد دلار مي‌رسد، متفاوت است. آنجا كه نوك پيكان، توليد فناورانه است اوضاع آنگونه مي‌شود اينجا كه اساس محاسبات را روي رانت گذاشته‌اند حساب كار جدا است. جايي كه عقاب پر بريزد، حساب خودتان را بكنيد!

 

در 10 استان اندازه اشتغال غيررسمي‌ بيش از 70 درصد است

رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد به انتقاد ازغيرشفاف بودن آمار اعتياد و خودكشي پرداخت و با بيان اينكه براساس گزارش‌هاي رسمي، اندازه اشتغال غير رسمي‌ نزديك به 10 استان ايران، بيش از 70 درصد است، و براساس گزارش‌هاي ملي و بين‌المللي ميانگين سهم اشتغال غير رسمي‌ در ايران بالاي 75 درصد است و بعضي از برآوردها تا 89 درصد هم رفته، خاطرنشان كرد: وقتي قدرت چانه‌زني نيروي كار به نزديك صفر رسيده، حتي آنجا كه زورشان برسد، در كارخانه‌هاي بزرگ هم افرادي را غير رسمي‌ مي‌كنند تا به قول خودشان صرفه‌جويي در هزينه بيمه و بازنشستگي و حداقل دستمزد و از اين قبيل چيزها شود. واقعا قرار بود چنين مناسباتي در جامعه برقرار شود! آيا كساني فكر مي‌كنند اگر اين مناسبات برقرار شود توسعه‌اي اتفاق مي‌افتد! اقتدار فقط با داغ و درفش نيست، اگر با همان حساسيتي كه سراغ زلف مي‌رويد، سراغ فقر برويد، آن دومي‌هم خيلي بهتر حل و فصل مي‌شود به هيچ داغ و درفشي هم نياز ندارد.

 

حاكميت‌زدايي در 5 بازار

وي ادامه داد: در پنج بازارمان، با پديده حاكميت‌زدايي از حكومت به دست خودش رو برو هستيم و اينها دستاورد برنامه منحوس تعديل ساختاري است. اگر مي‌خواهيد مساله را ريشه‌يابي كنيد، جلسه نمايشي لازم نيست، همه مي‌فهمند كه در يك چنين جلسه‌اي بحث جدي در نمي‌گيرد و بخش نمايشي‌اش غلبه پيدا مي‌كند. راجع به نيت عزيزان حكم نمي‌كنم، ولي وقتي 200 نفر را جمع كرديد، كل جلسه 120 دقيقه است، مشخص است كه چقدر مي‌شود در اين جلسه حرف جدي زد! در بازارهاي پول، سرمايه، نيروي كار، ارز و كالا سياست‌هاي مخرب برنامه تعديل ساختاري، ما را با پديده حاكميت زدايي خودخواسته حكومت روبرو كرده است. مومني با بيان اينكه 70 درصد اشتغال غيررسمي در 10 استان به معناي اين است كه بساطي برپاكرده‌ايد كه در 60 تا 89 درصد بازار كار، قوانين تان اجرا نمي‌شود، اظهار كرد: اگر غيرت خوب چيزي است و اقتدار را دوست داريد، در بازار كار، پول، سرمايه و كالا هم اينها را ردگيري كنيد. از موضع اين اقتداري كه از دست رفته، نپسنديد كه اوضاع و احوال اشتغال غيررسمي‌ و فقر در اين سرزمين گرامي‌ به اين صورت باشد. از زاويه اعمال حكومت و حاكميت در حال ضرر هستيد، از زاويه افزايش زيان اجتماعي فقر از زيان فردي آن، ضرر مي‌كنيد. سرشماري‌هاي 65 تا 95 مي‌گويد كه همواره نزديك به دو سوم جمعيت در سنين فعاليت، هيچ نقشي در توليد ملي ندارند، اينها را نگاه كنيد! اينها بهايي است كه ما به خاطر پشت كردن به توليد فناورانه و پشت كردن به توسعه مي‌پردازيم.

وي با بيان اينكه مشكل ما، مشكل ناداني نيست، بلكه مشكل اين است كه زور رانت و ربا و فساد از زور علم در فرآيندهاي تصميم‌گيري و تخصيص منابع بيشتر شده است، تاكيد كرد: رويه‌هاي حذف شايستگان و سفله‌گزيني، قوانين و مقررات ما را هم بي‌كيفيت مي‌كند. قوانيني وضع مي‌كني كه خودت به دست خودت حاكميت زدايي مي‌كني، آن جنبه‌هاي انساني، ديني و عقلي ديگر پيشكش! اين استاد دانشگاه گفت: به جاي اينكه بهترين و با كيفيت‌ترين نيروهاي انساني را با سرخوردگي، ياس و افسردگي راهي خارج از كشور كنيم؛ با توليد فناورانه مي‌توانيم كاري كنيم كه مشاركت موثر در سرنوشت كشورشان داشته باشند. ايران نجات پيدا مي‌كند
و مردم عزت پيدا مي‌كنند و حكومتش هم ماندگار‌تر مي‌شود. اين چه بساطي است كه عزيزان تن دادند به اينكه زور فساد، ربا و رانت از زور علم و غيرت و خلاقيت و توليد بيشتر باشد. اين شرايط بايد تغيير كند و در اين زمينه همه ما مسووليت داريم.

ارسال نظر