واكنش علمي به تفاوت بارشها در ايران و تركيه
مركز ملي اقليم سازمان هواشناسي به حواشي و شايعات اخير فضاي مجازي درباره بارندگيهاي پاييز اخير در كشور مبني بر اختلاف ميزان بارشها در دو سوي مرز ايران و تركيه و احتمال ابردزدي از سوي همسايگان ايران واكنش نشان داد. مركز ملي اقليم و مديريت بحران خشكسالي سازمان هواشناسي با ارايه يك گزارش علمي و تحليل آخرين وضعيت اقليم ايران و جهان اعلام كرد: مهمترين دلايل اختلاف بارش تركيه نسبت به ايران به ويژه حوضه درياچه اروميه شامل سه عامل است كه نخستين عامل جغرافيايي است.
گروه راه و شهرسازي|
مركز ملي اقليم سازمان هواشناسي به حواشي و شايعات اخير فضاي مجازي درباره بارندگيهاي پاييز اخير در كشور مبني بر اختلاف ميزان بارشها در دو سوي مرز ايران و تركيه و احتمال ابردزدي از سوي همسايگان ايران واكنش نشان داد. مركز ملي اقليم و مديريت بحران خشكسالي سازمان هواشناسي با ارايه يك گزارش علمي و تحليل آخرين وضعيت اقليم ايران و جهان اعلام كرد: مهمترين دلايل اختلاف بارش تركيه نسبت به ايران به ويژه حوضه درياچه اروميه شامل سه عامل است كه نخستين عامل جغرافيايي است. ارتفاع هر نقطه از تراز دريا يكي از مهمترين عوامل وقوع بارش است. در مناطق شرقي كشور تركيه (هم مرز با شمال غرب ايران) رشته كوههاي آناتولي واقع شده است كه به موجب ارتفاع بيشتر نسبت به مناطق همجوار در آذربايجان غربي (مثلا ارتفاع درياچه وان 1726متر و ارتفاع درياچه اروميه 1280متر از تراز دريا است)، شرايط وقوع بارش براي آنها فراهمتر است و معمولاً بارش بيشتري را دريافت ميكنند. به دليل برخورد بخار آب با شيب كوهستان در منطقه باد سوي كوهستان و نيز در اثر سرمايش به سبب ارتفاع منطقه كوهستان، وقوع بارش بسيار محتملتر است. در ادامه اين گزارش آمده است: الگوي بادها عامل دوم اين اختلاف است. براي بادها و الگوي جريان هوا در مناطق مختلف ميتواند بر توزيع بارش تأثير بگذارد. منطقه شرق تركيه در مسير بادها و جريانات هوايي مرطوب از مديترانه يا درياي سياه قرار دارد كه باعث بارش بيشتر ميشود. برخي مناطق به سبب اثر مانع كوهستاني در انتقال رطوبت تحت تأثير كوهستانها و فاصله زياد از دريا هستند كه تأثير منفي بر روي بارش دارد. مانند مناطق مركزي حوضه درياچه اروميه كه كمترين بارش را در حوضه دارد و برعكس مناطق پربارش حوضه درياچه در غرب استان و مرز تركيه واقع شده است و از نظر اقليمي بسيار متفاوت هستند. در بخش ديگر گزارش عنوان شده است: عامل سوم به الگوي اقليمي دو كشور ارتباط دارد. در واقع الگوهاي اقليمي ميتوانند بر توزيع بارش تأثيرگذار باشند. بسته به نوع اقليم سرد يا گرم و نيز مسائل ديگر مثل الگوي بارندگيها، ميزان بخار آبي و غيره، بارش در هر كشور و منطقه متفاوت است و اساسا مقايسه دو منطقه با دو الگوي اقليمي متفاوت منطقي نيست. با وجود اين عوامل، براي دستيابي به جزييات دقيقتر ميتوان تحقيقات و پژوهشهاي مرتبط براي شناخت بيشتر اختلاف بارش بين شرق تركيه و مناطق مركزي حوضه درياچه اروميه در دانشگاهها و مراكز علمي و تحقيقاتي كشور تعريف و اجرا شوند ولي بيشك اين تفاوت به عوامل مرتبط با طبيعت بارش، اقليم و نوع و فراواني سامانههاي بارشي برميگردد و دلايلي مانند دخالتهاي مصنوعي، ابر دزدي و موارد مشابه مردود است. در بخش ديگر گزارش ذكر شده است: بررسي پوشش برف منطقه شمال غرب ايران و شرق تركيه در سالهاي 2023 و 2005 نشان ميدهد كه عملكرد ابرهاي همراه با سامانههاي بارشي مشابه ميباشند. اين بدان معنا است كه اين الگوهاي جوي براي عبور سامانههايي كه از روي كشور تركيه عبور ميكنند و به ايران وارد نميشوند مسبوق به سابقه است و دليلي براي ابر دزدي امسال نيست. بررسي دادههاي بلندمدت نشان ميدهد، روند كاهش بارش و افزايش دما در هر دو كشور با ميزان متفاوت و شيب تقريبا يكسان وجود دارد. يادآوري ميشود كه بارش ميانگين كشور تركيه حدود 600 ميليمتر و بارش ميانگين كشور ايران حدود 230 ميليمتر است. در اين مطالعه همچنين به بررسي بارش و دماي ساير كشورهاي منطقه به صورت دههاي پرداخته شده است كه همگي مويد كاهش بارش و افزايش دماي ميانگين است. اين الگوها براي كشورهاي عراق، امارات متحده عربي، عربستان سعودي، آذربايجان و... به ويژه براي دهه اخير شيب روندها مشهودتر است.
نقش باروري ابرها براي توليد بارش
بخش ديگر گزارش مركز ملي اقليم و مديريت بحران خشكسالي سازمان هواشناسي كشور به موضوع بارورسازي ابرها اشاره داشته و درباره آن عنوان شده است: كارايي افزايش مصنوعي بارش با بارورسازي ابرها هنوز موضوعي است كه همچنان در حال بررسي و بحث است. هدف از بارورسازي ابرها، افزايش بارش با وارد كردن موادي در ابر است كه ميتوانند به عنوان هسته ميعان براي تشكيل باران يا برف عمل كنند. اگرچه ممكن است مستنداتي وجود داشته باشد كه بارورسازي ابرها توانسته باشد در شرايط خاص، افزايش باران در مقياس محلي را ايجاد كند، اما كارايي آن ميتواند بسيار متفاوت باشد و به عوامل مختلفي بستگي دارد. بارورسازي ابرها با وارد كردن ذراتي مانند يديد نقره يا يديد پتاسيم به ابرها انجام ميشود. اين ذرات ممكن است فرايندهاي طبيعي كه منجر به تشكيل ابر و باران ميشوند را تقويت كنند. با اين حال، ابرها سامانههاي پيچيدهاي هستند كه تحت تأثير عوامل متعددي مانند دما، رطوبت و ديناميك جو قرار ميگيرند. موفقيت بارورسازي ابرها به شرايط مساعد آب و هوايي، زمانبندي مناسب، ديناميك و نوع ابر و ساير عواملي وابسته است كه هنوز شناخت كاملي نسبت به آنها وجود ندارد. تحقيقات فراواني درباره بارورسازي ابرها انجام شده است و برخي از آنها نتايج مثبت، در حالي كه برخي ديگر بيانگر تأثير محدود يا ناچيز بوده است. كارايي بارورسازي ابرها به اهداف و انتظارات خاص در هر برنامه وابسته بوده و نكته مهم اين است كه بارورسازي ابر جايگزيني براي برطرف نمودن چالشهاي بلندمدت تامين آب يا خشكسالي نيست و معمولاً به عنوان ابزار تكميلي در استراتژيهاي مديريت منابع آب استفاده ميشود. تصميمگيري درباره بارورسازي ابرها بايد بر اساس ارزيابي دقيق از شرايط محلي، كارايي اقتصادي و ملاحظه اثرات زيست محيطي انجام شود. مركز ملي اقليم سازمان هواشناس كشور تاكيد كرده است: در كل ممكن است بارورسازي ابرها در شرايط خاص قادر به افزايش باران در حوضه محدود باشد، اما كارايي آن هنوز موضوعي است كه در حال تحقيق و بحث است و ممكن است براي همه مناطق يا شرايط آب و هوايي به عنوان يك راهحل قابل استفاده عملياتي نباشد.