چرا به جدایی فکر می‌کنیم؟

طلاق فرآیند قانونی با عوارض مالی، اجتماعی و شخصی زیادی است و معمولاً آسیب آن برای زنان بیشتر از مردان است؛ به ویژه اگر فرزندی هم داشته باشند. چون مراقبت از فرزندان هم اغلب بر عهده مادران است. با وجود این، در بیشتر مواقع زنان ناچار به انتخاب طلاق می‌شوند.

به گزارش ایسنا، یکی از دلایل مهم برای تصمیم به جدایی، خیانت همسران است. بنابراین با توجه به اینکه زنان کمتر مرتکب خیانت می‌شوند شاید این بتواند عاملی برای تمایل بیشتر آن‌ها برای تصمیم به جدایی باشد.

به گونه‌ای که آمار نشان می‌دهد حدود دو سوم طلاق‌ها را زنان آغاز می‌کنند. در حالی که در گذشته تمایل به داشتن روابط طولانی مدت بیشتر بوده، در حال حاضر با توجه به فرصت‌های بیشتر پیش رو، افراد زودتر به جدایی فکر می‌کنند.

چرا به جدایی فکر می‌کنیم؟

ایرج اکبری، روان شناس و زوج درمانگر درباره درخواست جدایی همسران می‌گوید: با توجه به اینکه آمار طلاق درکشور بالاست جالب است بدانیم که آمار درخواستطلاق بیشتر مربوط به زنان است.

اما سؤال اینجاست که چه چیزی باعث این اتفاق می‌شود؟ چرا همسرانی که ماه‌ها یا سال‌ها در کنار هم زندگی کرده‌اند و در واقع پیمان بسته بودند که در خوشی‌ها و ناخوشی‌ها در کنار هم باشند و همیشه در کنار هم بمانند، تصمیم به جدایی می‌گیرند؟

دلسردی از بی‌توجهی طرف مقابل

به گفته این روان شناس شاید یکی از مهم‌ترین یا بزرگ‌ترین عاملی که زوجین و به ویژه زن‌ها را از زندگی دلسرد می‌کند این باشد که اغلب اوقات مردان حتی متوجه نمی‌شوند که در یک رابطه مشکلاتی وجود دارد ودر واقع رابطه آن‌ها موفقیت آمیز نیست و شرایط حاکم بر زندگی زناشویی‌شان به سمت‌وسوی خوبی نمی‌رود. تا زمانی که همسران‌شان به آن‌ها نگویند که من دیگر نمی‌توانم به این روند ادامه دهم و فکر می‌کنم راهی به جز جدایی باقی نمانده است.

اکبری می‌گوید: بارها پیش آمده که مراجعه کننده‌های مرد اظهار می‌کنند به نظرشان همه چیز در زندگی‌شان خوب است و آن‌ها اصلاً متوجه مشکلی نشده‌اند و نمی‌دانند همسرشان چرا به جدایی و طلاق فکر می‌کند.

تفاوت تفکرات مردانه و زنانه

به عقیده این روان شناس، معمولاً تفکرات مردانه تعریف خاصی از موفقیت دارد که با زنان متفاوت است. مردها فکر می‌کنند موفقیت در زندگی یعنی اینکه می‌توانند بر فعالیت‌های کاری خود متمرکز شوند.

آن‌ها برای حل همه مشکلات خود از منطق استفاده می‌کنند ومعمولا احساساتشان را نادیده می‌گیرند. ضمن آنکه در برابر مسائل مختلف زندگی خود نیز خود را ذی صلاح می‌دانند.

چنین بر دا شت‌هایی باعث بروز رفتارهایی از آن‌ها می‌شود که قطع ارتباط و صمیمیت را به دنبال خواهد داشت. ضمن آنکه معمولاً نیز تا حدی پیش می‌رود که باعث شکست ازدواج خواهد شد.

به این ترتیب، زمانی که مردان فکر می‌کنند ازدواج آن‌ها خوب است و مشکل اساسی وجود ندارد؛ تلاش همسرشان برای بهبود رابطه مدت‌هاست بی‌نتیجه مانده و درنهایت مجبور شده به جدایی فکر کند.

فقدان رابطه صمیمانه

اکبری یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های تصمیم به جدایی؛ به خصوص در زنان را فقدان ارتباط صمیمانه، نداشتن همدلی و حمایت از طرف همسر و عدم رشد عاطفی و روابط عاشقانه می‌داند.

این گونه رفتارها هم به طور کلی زنان را بیشتر از مردان آزار می‌دهد؛ چیزی که باعث می‌شود زنان بیشتر از مردان درخواست طلاق بدهند.

درواقع مردان اغلب نسبت به زنان راحت‌تر با شرایط موجود کنار می‌آیند. اما زنان نیز بیشتر از مردان به علائم و نشانه‌های خطر بیشتر توجه می‌کنند، بنابراین در بعضی موارد مردان با شنید ن تقاضای طلاق همسرشان شوکه و متعجب می‌شوند.

چه باید کرد؟

به گفته این روان شناس بهتر است اگر به هر دلیلی در این شرایط قرار گرفتید و همسرتان قصد جدایی دا شت بدانید که هنوز هم امیدی هست.

فراموش نکنید بسیاری از زندگی‌های زناشویی، فقط به این خاطر که هر کدام از دو طرف می‌خواهند خود را مصمم‌تر از دیگری نشان دهند یا به نوعی خودشان را به دیگری ثابت کنند به شکل عجیبی به شکست می‌انجامد و پایان می‌یاید.

قبل از تصمیم به جدایی به این سؤالات فکر کنید

اکبری می‌گوید گاهی بعضی پرسش‌ها و یافتن جوابی برای آن‌ها نه تنها ما را به خودمان نزدیک‌تر می‌کند و باعث می‌شود بیشتر به خواسته‌های خودمان توجه کنیم بلکه می‌تواند ما را بیشتر با خواسته‌های دیگران هم آشنا کند.

هنگامی هم که در ارتباط خود مشکلی احساس می‌کنیم؛ یکی از سؤالات مهم آن است که به خودمان بگوییم: «در حال حاضر چه کارهایی می‌توانم برای درست کردن رابطه خود انجام دهم؟ »

همچنین سعی کنید ببینید مهم‌ترین چیزی که زندگی مشترک شما را به اینجا کشانده چه بوده؛ آن را پیدا کنید و بدون هیچ توقعی برای حل شدن آن توسط طرف مقابل، سعی کنید سهم خود را در ایجاد آن‌ها پیدا کنید. البته شما می‌توانید از طرف مقابل هم کمک بگیرید. اما این کار را حتماً بدون مجادله، تهدید و تحقیر انجام دهید.

سعی کنید در این خصوص حسن نیت داشته باشید و درست با هم گفت‌وگو کنید. برای رسیدن به راه حل نیز خونسردی خود را حفظ کنید و صبور باشید.

فراموش نکنید تقریباً همیشه مشکلاتی در ارتباطات به وجود می‌آید. اما با علاقه، صمیمیت و صبوری می‌توان آن‌ها را ازبین برد.