رخدادهاي منطقه كه پس از آغاز مناقشه اسراييل و حماس، وارد دورهاي از حوادث متعدد شده بود، همچنان ادامه دارد. تداوم نبرد در غزه، چالشهايي كه ميان امريكا و انگليس با حوثيهاي يمن در جريان است. حملات پراكنده به عراق و سوريه و نهايتا تداوم تنشهاي منطقهاي، هم امنيت و هم ساختارهاي اقتصادي و تجاري منطقه را تحتالشعاع قرار داده است. پس از حملات 7 اكتبر به اسراييل، منطقه خاورميانه در يك مقطع مهم تاريخياش قرار گرفته است. برخي تحليلگران معتقدند تاريخ منطقه را بايد به قبل و پس از 7 اكتبر تقسيم كرد. مشخص بود كه صهيونيستها براي به دست آوردن بخشي از آبروي از دست رفته خود دست به اقدامات تند و افراطي ميزنند. اين اتفاق هم رخ داد. در ادامه اما طرفهاي مختلف از جمله سازمان ملل و در مقاطعي ساير كشورها تلاش كردند جنگ را متوقف سازند. نتانياهو اما بنا به دلايل مختلف از جمله وضعيت شخصي خود، ميلي به پايان جنگ ندارد. تحليلها حاكي از آن است كه دادگاههاي اسراييل بلافاصله پس از پايان جنگ نتانياهو را احضار كرده و بايد درباره فسادهاي مالي و سوءمديريتهاي جنگ و حفاظت از امنيت اسراييل پاسخگو شود. به خصوص اينكه اعلام شده قبل از عمليات 7 اكتبر هشدارهايي درباره وقوع اين رخداد به او داده شده بود اما او توجه نكرده است. به طور كلي، اسراييل به دنبال حل كردن مساله حماس است تا اين نيرو از عرصه كنشگري فلسطين خارج شود. اين در حالي است كه حماس در جامعه فلسطيني و محور مقاومت ريشه دارد و نميتوان اين واقعيت را ناديده گرفت.
روياي بعدي نتانياهو اعمال فشار بر حزبالله است كه اين ايده هم عملي نخواهد شد. بهرغم اينكه اسراييل امكانات نظامي زيادي در اختيار دارد، اما نميتواند در برابر حزبالله قرار گرفته و اهداف خود را محقق كند. فاز سوم ايدههاي نتانياهو، تضعيف ايران است. در اين ميان امريكاييها به هيچ وجه موافق اين ايده نيستند. هر نوع رويارويي با ايران، امريكا را وارد تنشهاي دامنهداري در منطقه خاورميانه ميكند و مشكلات بسياري را شكل ميدهد. ايران از توان و ظرفيتهاي كافي برخوردار است كه بتواند ضربات زيادي به اسراييل و امريكا و همپيمانان آنها وارد سازد. بايدن در سالي كه انتخابات امريكا در حال برگزاري است مايل نيست جبهههاي نبرد تازهاي را باز كند. حتي برخوردهاي امريكا و انگليس با يمن هم در راستاي اثراتي است كه تحركات يمن در منطقه ممكن است به جاي بگذارد. ايجاد مشكل در نقل و انتقالات نفتكشها ممكن است بازار نفت و انرژي را تحتالشعاع قرار بدهد و اين روند ميتواند نرخ بنزين و ساير حاملهاي انرژي در منطقه را گرانتر كند. اين گراني در نرخ اقلام انرژي براي امريكا دشوار است و بايدن و دولت او را در خطر كاهش محبوبيت قرار ميدهد. البته امريكا از ايده تضعيف مقاومت استقبال ميكند اما ابزارهاي لازم براي اجراي اين هدف را در اختيار ندارد. حمايت برخي كشورهاي عربي براي تضعيف محور مقاومت هم مطرح است. كشورهاي عربي در خفا از تضعيف مقاومت استقبال كرده و آن را تاييد ميكنند. اما نبايد فراموش كرد اين ايده به اين سادگيها محتمل نيست، ايران بازوهاي منطقهاي بسياري را در عراق، سوريه، لبنان، يمن و فلسطين در اختيار دارد و غربيها به راحتي نميتوانند اين زنجيره را تضعيف کنند مهمترين ابزاري كه امريكا براي فشار بر ايران انتخاب كرده گزارههاي اقتصادي است. برخي معتقدند مشكلات ارزي اخير ناشي از مشكلات منطقهاي است. ايران به درستي از هر نوع تنازع نظامي و نبردي دوري ميكند. حتي برخي روايتها وجود دارد كه ايران حتي براي حمايت از بازوهاي منطقهاي خود هم حاضر به انجام جنگ نيست. اين گزاره بسيار مهمي است و ايران به هيچ وجه نبايد وارد يك چنين دامي شود. اسراييل تمام تلاش خود را معطوف داشته تا ايران را در دام جنگ بيندازد. اما ايران با تدبير درست از يك چنين احتمالي دوري ميكند. ضمن اينكه مراقب است حتي ساير نيروهاي منطقهاي نزديك به تهران هم از يك چنين تقابلهايي بپرهيزند. ايران بايد تلاش كند، ابزارهاي اقتصادي طرف مقابل را نيز بياثر کرده و زمينه تداوم گفتوگوها با طرف مقابل را فراهم سازد. با اين توضيحات هر چند ايران ابزارهاي طرف مقابل براي تنش را بياثر ساخته اما احتمال وقوع تنش هنوز در منطقه صد درصد از ميان نرفته است.