تاثير مهاجرت‌هاي انبوه بر فرزندآوري

در جست‌وجوي آب

۱۴۰۲/۱۱/۲۴ - ۰۱:۳۴:۰۶
کد خبر: ۳۰۶۴۱۱
در جست‌وجوي آب

بعد از چند روز بارندگي در تهران بارديگر هواي اين شهر آلوده شده است. اين مشكل حالا در اكثر شهرهاي كشور ديده مي‌شود اما مساله اينجاست كه در بسياري از شهرها به دليل محروميت و بي‌توجهي مسوولان تنها راه نجات براي ساكنان آن مهاجرت كردن به ديگر نقاط كشور است.

گلي ماندگار|

بعد از چند روز بارندگي در تهران بارديگر هواي اين شهر آلوده شده است. اين مشكل حالا در اكثر شهرهاي كشور ديده مي‌شود اما مساله اينجاست كه در بسياري از شهرها به دليل محروميت و بي‌توجهي مسوولان تنها راه نجات براي ساكنان آن مهاجرت كردن به ديگر نقاط كشور است. هر چند كه حالا كمتر جايي را مي‌توان پيدا كرد كه از شر آلودگي هوا در امان باشد اما مساله فقط آلودگي هوا نيست مساله خشكسالي نيز به اين هجرت‌ها دامن زده و افزايش حاشيه نشيني به يكي از معضلات شهرهاي بزرگ تبديل شده است. در حال حاضر از شرق تا غرب كشور درگير خشكسالي هستند. اين خشكسالي هر سال بيشتر از سال قبل خود را نشان مي‌دهد. بسياري از تالاب‌هاي كشور خشك شده‌اند. رودخانه‌هاي بزرگي مانند كارون ديگر آب چنداني ندارند و جاري شدن آب در سي و سه پل به يكي از آرزوهاي مردم اصفهان تبديل شده است. هر چند بارندگي‌هاي اخير جاني دوباره به درياچه اروميه بخشيد اما اگر تدبيري در اين باره انديشيده نشود نمي‌توان براي زنده نگه داشتن اين درياچه فقط منتظر بارش‌ها بود و بار فرا رسيدن فصل تابستان باز هم درياچه اروميه خشك خواهد شد. درياچه‌اي كه اگر براي هميشه خشك شود زندگي چند ميليون انسان ساكن در شهرهاي اطراف خود را دستخوش تغيير و تحوولات بسياري خواهد كرد. در حال حاضر بسياري از شهرهاي كوچك از امكانات رفاهي و شغلي محروم هستند. شهرهايي كه از بسياري جهات محروم به شمار مي‌روند و اما باز هم هيچ اراده‌اي براي بهبود وضعيت آنها ديده نمي‌شود. حتي وقتي به بودجه سال آينده كشور نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم سهم توسعه و عمران اين شهرها بسيار اندك است. به همين دليل است كه اين مناطق هر سال بيشتر از سال قبل خالي از سكنه مي‌شوند چرا كه ساكنان آنها براي دريافت رفاه بيشتر مجبور به مهاجرت هستند.

 

مساله فقط مهاجرت خارجي نيست

امان‌الله قرايي جامعه شناس در اين باره به «تعادل» مي‌گويد: مساله ما الان فقط مهاجرت خارجي نيست ما با مهاجرت داخلي هم مواجه‌ايم كه از قضا مي‌تواند تاثيرات بسيار بدتري به دنبال داشته باشد. اينكه افراد براي رسيدن به اهداف خود ممكن است از شهري به شهر ديگر مهاجرت كنند اتفاق عجيبي نيست اما وقتي اين مهاجرت به دليل محروميت‌هاي بسيار از جمله نبود آب، آلودگي هوا، نبود شغل و ... اتفاق مي‌افتد و افراد را ناچار به مهاجرت مي‌كند در نهايت به گسترش حاشيه نشيني ختم مي‌شود. او مي‌افزايد: بارها و بارها در اين مورد كارشناسان حوزه اجتماعي به مسوولان تذكر داده‌اند. افزايش حاشيه نشيني در كنار شهرهاي بزرگ مي‌تواند به افزايش آسيب‌هاي اجتماعي منجر شود. نبود نظارت كافي بر اين حاشيه‌ها و فقر و نداري كه مردم در حاشيه شهرها با آن دست و پنجه نرم مي‌كنند و محروميت كه آنها هر روز در زندگي خود تجربه‌اش مي‌كنند ممكن است از آنها يك خلافكار اجتماعي بسازد. اين جامعه شناس مي‌گويد: در حال حاضر هم اگر تحقيقات درستي در اين زمينه صورت بگيرد مي‌بينيم كه ميزان جرايم اجتماعي در شهرك‌هاي اقماري و حاشيه شهرهاي بزرگ بسيار بيشتر از داخل اين شهرهاست. افزايش فقر در اين بين باعث افزايش آمار دزدي، فحشا، استعمال و فروش مواد مخدر، قتل و... مي‌شود.

 

وقتي تمام امكانات

در اختيار شهرهاي بزرگ است

خسرو يگانه، جمعيت شناس نيز در اين باره به تعادل مي‌گويد: طي سال‌هاي اخير شايد مساله آب و آلودگي هوا به دلايل مهاجرت افراد از مناطق محروم به حاشيه شهرهاي بزرگ اضافه شده باشد اما مساله اينجاست كه وقتي همه امكانات به شهرهاي بزرگ تعلق مي‌گيرد و شهرهاي كوچك‌تر از اين امكانات محروم مي‌مانند ديگر چاره‌اي جز مهاجرت براي ساكنان اين شهرها باقي نمي‌ماند. او مي‌افزايد: البته كه مهاجرت از شهرهاي كوچك كه طي اين چند سال گذشته بيشتر به دليل نبود آب و هواي آلوده صورت گرفته است مي‌تواند بسيار هشدار‌دهنده‌تر باشد. مساله اينجاست كه ما وقتي از جمعيت، از امكانات رفاهي و... حرف مي‌زنيم در بسياري موارد مد نظر مسوولان شهرهاي بزرگ و پر جمعيت هستند و شهرهاي كوچك و محروم هميشه از قلم مي‌افتند. اين جمعيت‌شناس در بخش ديگري از سخنان خود مي‌گويد: بسياري از مهاجرت‌ها در طول تاريخ ايران به‌دليل توسعه نابرابر است، لذا بايد سياست‌هايي اتخاذ شود كه جامعه مبدا ميل به مهاجرت كردن به شهر ديگر را نداشته باشد، معمولا مناطق حاشيه‌اي ايران توسعه نيافته‌تر هستند، وقتي‌كه بودجه‌ها را بررسي مي‌كنيم، متوجه مي‌شويم باز هم به مناطق توسعه يافته بودجه بيشتري تخصيص داده شده و به مناطق ديگر كمتر، همين باعث مي‌شود جمعيت حركت كند، خود مسوولان حاضرند بروند در يك محيط فقير و بدون آب و امكانات در يك محروميت كامل زندگي كنند؟ بنابراين بايد به اين افراد مهاجر حق داد كه به فكر خودشان باشند و حركت كنند.

يكي از تبعات كمبود آب مهاجرت است

مهر سال قبل بود كه احد وظيفه، رييس مركز ملي خشكسالي سازمان هواشناسي به خبرآنلاين گفت: يكي از تبعات مهم كمبود آب مهاجرت است، جمعيتي كه براي كار كردن آب نداشته باشد راهي جز رها كردن آن منطقه ندارد. رودخانه هيرمند عملاً خشك شده تا مهاجرت از استاني مانند سيستان و بلوچستان بيشتر شود، اين مهاجران هم بيشتر به سرزمين‌هاي شمالي مهاجرت مي‌كنند. همين چند روز قبل هم داريوش گل‌عليزاده، رييس مركز ملي هوا و تغيير اقليم سازمان حفاظت محيط زيست درباره آغاز مهاجرت‌هاي محيط زيستي گفت: در ۲ سال اخير، ۸۰۰ هزار نفر از استان‌هاي مركزي و جنوبي كشور به دليل تغييرات اقليمي به استان‌هاي شمالي مهاجرت كردند و اين پيامد جدي تغييرات اقليمي در كشور است و مي‌تواند در آينده ابعاد امنيتي نيز داشته باشد. به اين ترتيب اگرچه مهاجرت‌هاي محيط زيستي به دليل هواي آلوده شروع شد اما باتوجه به صحبت‌هاي رييس مركز ملي خشكسالي و البته رييس مركز تغيير اقليم سازمان حفاظت از محيط زيست كمبود آب هم به علت اين قبيل از مهاجرت‌ها اضافه شده است، مساله‌اي كه مي‌تواند سال‌هاي بعد شدت بيشتري پيدا كند، چراكه به گفته عيسي كلانتري رييس سابق سازمان حفاظت از محيط زيست طي سال‌هاي آينده كشاورزي در مناطق جنوبي رشته كوه البرز و شرقي رشته كوه زاگرش متوقف خواهد شد. او گفته بود: «به ضرس قاطع به شما مي‌گويم، اگر اين سياست‌هاي موجود (مديريت و مصرف آب) براي پنج شش سال آينده ادامه پيدا كند در سال ۱۴۲۰ ما از جنوب البرز تا درياهاي جنوب و از شرق زاگرس تا مرزهاي شرقي كشور چيزي به عنوان كشاورزي نخواهيم داشت، يعني كشاورزي ايران در شمال البرز و غرب زاگرس خواهد بود، اگر با روش موجود آب را مصرف كنيم نوه‌هاي من و بچه‌هاي شما بايد از ايران بروند و جايي را براي زندگي پيدا كنند چراكه آبي نخواهند داشت.»

 

جابه‌جايي انبوه

مليحه حسن زاده، كارشناس جمعيت‌شناسي نيز در مورد مهاجرت‌ها با دلايل محيط زيستي مي‌گويد: اين جابه‌جايي‌ها به صورت انبوه صورت مي‌گيرد. به اين ترتيب كه اگر قبلا مثلا يكي از اعضاي خانواده براي ادامه تحصيل به شهرهاي بزرگ‌تر مي‌آمد و شايد در آن شهر ماندگار مي‌شد و زندگي‌اش را آنجا پي مي‌گرفت الان كل اعضاي خانواده به دلايل مانند نبود آب، وجود ريزگردها و براي سلامتي خود جابه‌جا مي‌شوند. او مي‌افزايد: اين مهاجرت‌ها از روي ناچاري صورت مي‌گيرد و البته نه مهاجران و نه شهرهاي مقصد هيچ برنامه‌اي براي آينده ندارند. وقتي شهرهاي بزرگ با سيل مهاجرت مواجه مي‌شوند بايد برنامه‌ريزي دقيقي براي اين امر داشته باشند. به هر حال اين مهاجران نياز به امكانات رفاهي دارند. مسكن، شغل، آموزش و ... همه نيازهايي است كه بايد براي آن برنامه‌ريزي صورت بگيرد. اين جمعيت شناس مي‌گويد: اگر اين برنامه‌ريزي‌ها صورت نگيرد باعث افزايش حاشيه نشيني شده و اين مساله مي‌تواند امنيت شهرهاي بزرگ و ساكنان ‌آن را نيز به خطر بيندازد. چرا كه حاشيه شهرها به دليل نظارت كم پتانسيل اين را دارند كه به محلي براي اجتماع افراد خلافكار تبديل شوند به اين ترتيب هم امنيت كساني كه مجبورند در اين مناطق زندگي كنند به خطر مي‌افتد و هم امنيت افراد حاضر در شهرهاي بزرگ.

 

از دوگانگي فرهنگي  تا كاهش فرزندآوري در مهاجرت‌هاي انبوه

شهلا كاظمي پور، جمعيت شناس نيز درباره مواجهه‌هاي فرهنگي در مهاجرت‌هاي انبوه به خبرآنلاين مي‌گويد: اگر مهاجرت به‌صورت محدود باشد، افراد مهاجر سريع در جامعه مقصد هضم مي‌شوند و به تدريج فرهنگ جامعه مقصد را مي‌پذيرند، اما وقتي عده زيادي به جامعه مقصد مهاجرت كنند دوگانگي‌ها افزايش پيدا مي‌كند، افراد مهاجر سعي مي‌كنند فرهنگ خودشان را حفظ كنند، اين وضعيت ممكن است برخوردهايي ايجاد كند، بخشي از آسيب‌هايي كه در مناطق حاشيه‌اي شهرها شاهد هستيم به‌دليل همين دوگانگي‌هاي فرهنگي ميان جمعيت ساكن است كه يكديگر را تحمل نمي‌كنند. اين جمعيت‌شناس درباره تاثير مهاجرت بر فرزندآوري ادامه مي‌دهد: مطالعات نشان مي‌دهد كه مهاجرت ازدواج و فرزندآوري را به تاخير مي‌اندازد، و معمولا وقتي يك فرد از مناطق توسعه نيافته به مناطق توسعه يافته حركت مي‌كند ميزان باروري و فرزند آوري‌ كمتر مي‌شود. بنابراين در چنين وضعيتي باروري كاهش پيدا مي‌كند و سياست‌هاي جمعيتي كه مطرح شده است محقق نخواهد شد. كاظمي‌پور بيان مي‌كند: افزايش بي‌برنامه اين مهاجرت‌ها علاوه بر اينكه مي‌تواند مخالفت‌ها و مشكلات زيادي در شهرهاي مقصد ايجاد كند، همچنين مي‌تواند سبب خالي از سكنه شدن مبدا شود، در چنين وضعيتي فرهنگ جامعه مبدا مي‌تواند از بين برود، همچنين از نظر استراتژيك خالي از سكنه شدن برخي مناطق كشور به‌خصوص در شهرهاي مرزي آسيب‌هايي درپي دارد.