دورنمايي اميدبخش اما ...
منازعات بر سر حقابه هيرمند تنها به زمان كنوني و روي كار آمدن طالبان باز نميگردد.
تعادل|
منازعات بر سر حقابه هيرمند تنها به زمان كنوني و روي كار آمدن طالبان باز نميگردد. حتي در زمانی كه دولت اشرف غني هم بر سر كار بود آنها بنا نداشتند كه طبق معاهدات صورت گرفته تاريخي حقابه ايران را پرداخت كنند. هر چند كه در تمام اين سالها دولتمردان سعي كردهاند مساله ديپلماسي آب در كشور را بسيار كارساز و موفق جلوه دهند اما به مرور زمان مشخص شد كه اين مشكل در بلندمدت به شكلي حاد و غير قابل حل درآمده است. زماني كه سد كمال خان افتتاح شد اشرف غني در سخنراني خود اعلام كرد كه افغانستان ديگر آب را به رايگان در اختيار ايران قرار نميدهد. سخنراني كه بازتاب گستردهاي در ايران داشت اما هيچ اتفاق خاصي براي پس گرفتن حرفهاي اشرف غني رخ نداد و حقابه هيرمند باز هم پرداخت نشد. ۵ ماه بعد ازآن روز و زماني كه دولت اشرف غني سقوط كرد و طالبان بر سر كار آمدند تغييرات شگرفي در افغانستان صورت گرفت اما مساله ديپلماسي آب و حقابه هيرمند به همان روال سابق باقي ماند اينبار هم حاكمان جديد افغانستان از پرداخت حقابه ايران شانه خالي كردند. طالبان حتي پا را فراتر گذاشته و براي اينكه هيچ حقابهاي به ايران پرداخت نكنند و براي زير پا گذاشتن معاهدات قديمي حتي محروم شدن اهالي پايين دست رود هيلمند در أفغانستان را كه شامل چند شهر و چندين روستا با جمعيت قابل توجهي ميشود را به جان خريدند. در واقع با احداث سد كمال خان مانع از ورود آب سد كجكي به مجموعه تالابهاي هامون شدند.
دورنمايي اميدبخش اما خوشبينانه!
مذاكرات و گفتوگوهايي كه طي آن طالبان با تاكيد بر اينكه خشكسالي موجب كاهش شديد آب هيرمند شده و لذا پرداخت حقابه ممكن نبوده، قول دادند كه دريچههاي سد كمال خان را براي تامين حداقلهاي آب مورد نياز كشورمان بازخواهند كرد و بدينترتيب اين اميدواري به وجود آمد كه مناقشه در آستانه حل و فصل قرار گرفته است، به ويژه از اين رو كه قرار شد مذاكرات حل اختلاف بين هياتهاي كارشناسي دو كشور صورت پذيرد. دورنمايي اميدبخش كه ظاهرا خوشبينانه بوده است! چرا كه از آن تاريخ تاكنون هيچ اتفاقي مبني بر اينكه افغانستان قصد پرداخت حقابه ايران را دارد رخ نداده و حالا همهچيز به سفر رييس سازمان محيط زيست به افغانستان و ادامه مذاكرات با اين كشور بستگي دارد و بيش از همه اين سيستان و بلوچستان است كه چشم انتظار نتيجه اين سفر است تا شايد يك بار ديگر تن خشك هامون را غرق در آب ببيند.
حقابهاي كه تبديل به تلخاب ميشود
البته دولت غني و شركايش به اين حد از خصومت بسنده نكرده و در پايين دست قسمت سرريز سد كمال خان هم بند انحرافي ديگري با نام «قلعه افضل» احداث كردهاند كه نميگذارد آب به حركت ثقلي خود ادامه داده و روانه «هامون پوزك»، يكي از سه درياچه هامون شود كه در خاك افغانستان واقع است و با پرشدنش، به دو هامون ديگر يعني «هامون صابري» و «هامون هيلمند» راه پيدا كند، بلكه به ناچار به مسيل «رود خشك» هدايت شده و در انتها به شورهزار «گود زره» ميرسد و به اصطلاح به تلخاب تبديل ميگردد.
ساختاري كه به وضوح حكايت از دشمني و نديد گرفتن اسنادي را دارد كه نيم قرن پيش ميان دو كشور امضا شده و بر اساس آن حقابه ايران از هيرمند در هر ثانيه ۲۶ مترمكعب آب (معادل ۸۵۰ ميليون مترمكعب در سال) تعيين شده است. حقابهاي كه هرگز پرداخت نشده و نميشود، آن هم در حالي كه ميزان پرداخت شده از آن هم عمدتا از نوع سيلابهايي است كه قادر به مهارش نيستند و سرازير شدنش به هامون را به حساب پرداخت حقابه ميگذارند. با اين يادآوري كه همواره محاسبات طرف افغانستاني از پرداخت حقابه بيشتر از آب ورودي به كشورمان است!
شكست در ديپلماسي آب
و محروميت مردم سيستان
سالهاست كه دولتمردان ما نتوانستهاند افغانستان را مجاب به پرداخت حقابه ايران كنند. وضعيتي كه با مرور زمان و خشكساليهاي متداول در كشور باعث شد تا هامون به خاطرهاي تبديل شده و يكي از پهناورترين استانهاي كشور براي تامين آب آشاميدني با مشكلات زيادي مواجه شود تا جايي كه آبرساني با تانكر به امري روزمره در بسياري از مناطق استان تبديل شده است.
خيال خام دريافت حقابه
البته زماني كه طالبان روي كار آمدند برخي از مسوولان در حوزه محيط زيست گمان ميكردند كه ديگر قرار نيست ايران افغانستان بر سر مساله حقابه با هم در تضاد و مناقشه باشند چرا كه طالبان بعد از روي كار آمدن خود براي مدتي دريچههاي سد كمال خان را گشود. اما اين خوش خيالي خيلي دوام نياورد و مشخص شد طالبان هم به سياستهاي اشرف غني در زمينه حقابه ايران پيوسته است.
واكنش تند طالبان
سال گذشته بود كه رييس دولت از پرداخت نشدن حقابه ايران توسط أفغانستان انتقاد كرد و اين انتقادها با واكنش تند طالبان مواجه شد تا جايي كه اگر مذاكرات دو جانبه در اين باره صورت نميگرفت و مسوولان كشور ما سعي در تنش زدايي نداشتند ممكن بود مساله حقابه به مناقشهاي تلخ ميان ايران و طالبان تبديل شود. بر اساس همين مذاكرات بود كه وزير نيرو به افغانستان رفت و از طرفي هم هياتي از افغانستان به ايران آمد تا در مورد حقابه بتوانند به نتيجهاي مناسب راي هر دو كشور دست پيدا كنند.
مذاكرات و گفتوگوهايي كه طي آن طالبان با تاكيد بر اينكه خشكسالي موجب كاهش شديد آب هيرمند شده و لذا پرداخت حقابه ممكن نبوده، قول دادند كه دريچههاي سد كمال خان را براي تامين حداقلهاي آب مورد نياز كشورمان بازخواهند كرد و بدينترتيب اين اميدواري به وجود آمد كه مناقشه در آستانه حل و فصل قرار گرفته است، به ويژه از اين رو كه قرار شد هياتهاي كارشناسي دو كشور در خصوص تمامي اختلافات، به بحث و گفتوگو پرداخته و مسائل را حل و فصل كنند.
سفر سلاجقه و چارهجويي براي حقابه ايران
دورنمايي اميدبخش كه ظاهرا خوشبينانه بوده است؛ اين را ميشود از اظهارات اخير علي سلاجقه، رييس سازمان حفاظت محيط زيست كشورمان دريافت كه تاكيد كرده نه تنها دريچههاي سد كمال خان را برخلاف قولهاي داده شده، بازنكردهاند، بلكه آب سرريز شده را كماكان به سمت شوره زار گود زره هدايت ميكنند. اين در حالي است كه مذاكرات بين دو كشور ادامه دارد، هرچند روند ماجرا در واقعيت، اصلا اميدبخش نيست و بحران آبي در سيستان و بلوچستان رو به وسعت و وخامت است. اوضاع ناخوشايندي كه ظاهرا سلاجقه را بر آن داشته تا در راس هيات فني عازم افغانستان شده و اين مساله را چاره جويي كند. سفري كه به تاكيد رييس مركز اموربينالملل و كنوانسيونهاي سازمان حفاظت محيط زيست، قريبالوقوع خواهد بود و يكي از دو رويكرد جدي دولتمردان براي پيگيري حقابه است؛ رويكردي كه به موازات آن، از وزارت امور خارجه خواسته شده تا به وسيله يكي از آژانسهاي تخصصي سازمان ملل متحد، UNEP، موضوع را به صورت سه جانبه مورد بررسي قرار داده و طرف افغاني را مجاب كنند كه به تعهدات تاريخي شان عمل نمايند. راهكارهايي كه چشم اميد بسياري از هموطنان مان در سيستان و بلوچستان به آنهاست و اميدوارند كه مثمر ثمر واقع شوند، هرچند به ياد دارند كه بارها و بارها امثال اين تدابير به كار بسته شده و آخرين نمونه از آنها سفر وزير نيروي كشورمان به افغانستان و در ادامه، سفر هيات طالبان به ايران است كه هر دو روي كاغذ نتايج قابل قبولي به دنبال داشتند، اما در عالم واقع اينگونه نشد. مسيري كه بايد منتظر ماند و ديد اينبار فرق خواهد كرد و به نتيجه متفاوتي منجر خواهد شد يا خير؟!
با اخطار و دستور، كاري از پيش نميبريم
مهرداد اوجي، كارشناس محيطزيست در اين باره به «تعادل» ميگويد: تجربه ثابت كرده است كه با اخطار و دستور نميتوانيم حقابه ايران را از طالبان بگيريم. اين در حالي است كه طبق مذاكرات انجام شده قرار بود از مهر ماه سال جاري حقابه هامون به ايران پرداخت شود اما با پيمان شكني طالبان اين اتفاق رخ نداد. در حال حاضر وضعيت خشكسالي در سيستان و بلوچستان بسيار اسف بار است و در اين بين اما مسوولان تنها با دادن وعده سعي در دلخوش نگه داشتن مردم دارند. او در مورد اين مساله كه آيا سفر رييس سازمان محيط زيست به أفغانستان ميتواند گره گشا باشد يا نه ميافزايد: اگر اين سفرها و مذاكرات ميتوانست گره گشا باشد بايد همان زماني كه وزير نيرو به اين كشور سفر كرد و از سوي ديگر هياتي هم از طالبان به ايران آمدند و قول مساعدت دادند دريچههاي سد كمال خان به روي ايران باز ميشد. در واقع با توجه به سابقه اينگونه مذاكرات نميتوانيم خيلي به نتايج آن اميدوار باشيم. اينكه افعانستان نميخواهد به معاهدات تاريخي عمل كند و ايران هم هيچ اهرم فشاري در اين زمينه ندارد وضعيت را بغرنج كرده و كار به جايي رسيد كه هامون خشك شود. اين مساله در مورد ديگر كشورهايي كه ايران از آنها حقابه دريافت ميكند هم صدق ميكند و به زودي با اين كشورها از جمله روسيه و تركيه هم وارد مناقشه خواهيم شد.