چرا نبايد وارد بازي اسراييل شد؟
بحراني كه اسراييل در منطقه ايجاد كرده، هر روز ابعاد و زواياي تازهاي پيدا ميكند. آخرين نمونه از تجاوزات و ماجراجوييهاي اين رژيم، حادثه حمله به كنسولگري ايران در دمشق است كه نمودارهاي تنش در منطقه را بهشدت افزايش داده است. در اين ميان، برخي پرسشها در خصوص دورنماي آينده مطرح شده است كه لازم است به آن پاسخ داده شود. نخست اينكه ريشههاي اين حمله را بايد ذيل كدامين گزارهها بررسي كرد و پس از آن تبعات اين حمله در مختصات جغرافياي منطقه چگونه خواهد بود؟
بحراني كه اسراييل در منطقه ايجاد كرده، هر روز ابعاد و زواياي تازهاي پيدا ميكند. آخرين نمونه از تجاوزات و ماجراجوييهاي اين رژيم، حادثه حمله به كنسولگري ايران در دمشق است كه نمودارهاي تنش در منطقه را بهشدت افزايش داده است. در اين ميان، برخي پرسشها در خصوص دورنماي آينده مطرح شده است كه لازم است به آن پاسخ داده شود. نخست اينكه ريشههاي اين حمله را بايد ذيل كدامين گزارهها بررسي كرد و پس از آن تبعات اين حمله در مختصات جغرافياي منطقه چگونه خواهد بود؟
1) بدون ترديد اين حق براي ايران محفوظ است كه هرگونه كه لازم ميداند به اين تجاوز پاسخ دهد. ايران براي حفظ امنيت و تماميت ارضي خود هر اقدام لازمي را انجام ميدهد. حمله اسراييل به اماكن ديپلماتيك نه از منظر انساني و عقل و منطق و نه از منظر حقوق بينالملل توجيهپذير نيست. البته اسراييل طي بيش از 70سال موجوديت خود نشان داده كه هيچ توجهي به قطعنامههاي سازمان ملل و ساير نهادهاي جهاني ندارد. اسراييل به خوبي ميداند كه اساسا عمق استراتژيك ندارد و هر زمان مورد حملات جدي قرار بگيرد، موجوديتش با خطر مواجه ميشود. مبتني بر يك چنين واقعيتي است كه اسراييل دست به تجاوزات غير متعارف و حملات كور و پيش دستانه ميزند.در اين شرايط افكار عمومي داخلي و خارجي به دنبال يافتن پاسخي براي اين پرسش است كه آيا ايران پاسخ مستقيم به اين حمله اسراييل ميدهد يا ضمن تنبيه اسراييل، صبر استراتژيك در راستاي منافع كلانش در پيش ميگيرد؟
2) شخصا معتقدم ايران وارد ميدان بازي كه صهيونيستها ترسيم كرده باشند، نميشود. ايران بدون ترديد به اين تجاوز پاسخي درخور ميدهد اما اسراييل تلاش ميكند، نبرد غزه را از يك «جنگ محدود منطقهاي» بدل به يك «نبرد نامحدود منطقهاي» كند و مهمتر از آن، برخوردهاي تاكتيكي را بدل به برخوردهاي استراتژيك كند. ايران اما حاضر نميشود اين فرصت را در اختيار اسراييل قرار دهد. ايران بارها اعلام كرده اسراييل را در حد و اندازهاي نميداند كه مستقيما با او وارد نزاع شود. برخلاف برخي تحليلها كه معتقدند اين ماجراجوييها ريشه در تصميمات فردي نتانياهو و ترس از سقوط حزب و دولتش همچنين محاكمه او دارد، اين روند را مرتبط با كليت هيات حاكمه اسراييل ميدانم. ممكن است نتانياهو هم، بخشي از اين فرايند باشد، اما اينگونه نيست كه در اسراييل شخص محوري حاكم باشد. هر تصميم دولت اسراييل، همه اين رژيم و مردمش را درگير ميسازند و بدون ترديد اغلب تصميمات اين كشور در سطوح بالاي هيات حاكمه اسراييل با هماهنگي امريكا اتخاذ ميشود. گمان نميكنم، محدود كردن دايره تصميمات اسراييل به مشكلات نتانياهو همه واقعيت را از نظام تصميمسازيهاي اين رژيم بازنمايي كند.
3) در خصوص اينكه تبعات اين اقدام اسراييل چه خواهد بود؟ بايد بگويم كه در سطح جهاني هرچند واكنشهايي صورت گرفت اما اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل، حتي حاضر نشدند، يك بيانيه مشترك عليه اسراييل صادر كنند. در واقع نشست شوراي امنيت بيشتر يك نمايش رسمي براي جلوگيري از حوادث احتمالي بعدي بوده است. همه كشورهاي جهاني عضو كنوانسيون وين و كنوانسيون تهران هستند كه در دهه 60ميلادي مصوب شده است. بنابراين طبيعي است كه برخي كشورها در نشست شوراي امنيت سازمان ملل حمله مستقيم به كنسولگري ايران در دمشق توسط اسراييل را محكوم يا اظهار تاسف كنند. اما واقعبينانه نيست كه تصور شود اين نشست ميتواند در برابر اسراييل بازدارندگي ايجاد كند.
4) يكي از موضوعات مهمي كه تحت تاثير اين تحولات قرار گرفته، حوزه اقتصاد در منطقه است. نبايد فراموش كرد كه غرب و برخي كشورهاي عربي، صدها و شايد هزاران ميليارد دلار سرمايهگذاري در منطقه كرده اند؛ هر نوع ناهنجاري امنيتي ميتواند اين سرمايهگذاري نجومي را تحتالشعاع قرار دهد. حملات يمنيها به بندر ايلات و مقابله با كشتيهايي كه به مقصد اسراييل در درياي سرخ حركت ميكنند، بدون ترديد تبعاتي براي اقتصاد منطقه و جهان در پي خواهد داشت. نخستين خروجي اين تحولات، نوسانات در بازارهايي چون نفت، محصولات كشاورزي، مواد غذايي و...است. مبتني بر اين گزاره است كه امريكا، اروپا و برخي ديگر از كشورها تلاش ميكند، اسراييل را به سمت آتشبس سوق دهند. با عبور از اين توضيحات بايد منتظر تحولات آتي بمانيم تا مشخص شود سطح تنشها در منطقه ايا در نقطه تعادل قرار ميگيرد يا اينكه به نقطه غير قابل بازگشت ميرسد؟