هزاران سال است که انسان روی کرهزمین زندگی میکند و با فراز و نشیبها و حوادث مترقبه و غیرمترقبه آن خو گرفته است. تجربیات انسان از زیست روی زمین، روی هم تلنبار شده به گونهای که امروز داشتههای فراوانی در قالب علوم مختلف انباشت شده است. در این میان اما هستند کشورهایی که بیتوجه به این علوم و تجربیات راه خود میروند و تجربیات تکرار شده قبلی را دوباره آزمون میکنند. با وقوع سیل در مشهد، باز هم پروندهای در ایران با عنوان چرایی بروز سیل باز شده است. معتقدم دلایل متعددی برای وقوع خسارات ناشی از سیل در مشهد و سایر شهرهای ایران وجود دارد که مهمترین آن این است که ما برای حرکت سیل در شهرها و مناطق گوناگون مسیر و راهی را لحاظ نکردهایم. در گذشته، مسیرهایی با عنوان «مسیل» در نقاط مختلف وجود داشت که محل عبور سیل از این مناطق بوده است. در پاسداران تهران جایی که خانه من در آن قرار دارد، مسیلهایی وجود داشت که امروز این مسیلها به بزرگراه امام علی بدل شده و در ادامه به بزرگراه صیاد شیرازی پیوند خورده است. اگر خدای ناکرده سیلی در تهران راه بیفتد، در بزرگراه امام علی جاری میشود و سپس مسیر جنوب را در پیش گرفته و در بزرگراه صیاد شیرازی میریزد. این مناطق مسیلهایی بودند که سیل را منتقل میکردند. در کلانشهرهای کشور به جای حفاظت از این آبراههها و مسیلها در کنارههای این مسیلها با رویکردهای سوداگرانه ساختمانسازی شد. اگر در امتداد بزرگراه صیاد شیرزای حرکت کنید، متوجه میشوید چه دامنه انبوهی واحدهای مسکونی و تجاری و بازرگانی چندمرتبه در حاشیه این آبراههها ساخته شده است. چنانچه بارانهای شدیدی در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر بیاید، شک نکنید تا طبقه سوم این ساختمانها تخریب شده و آب حتی به اتاق خوابهای طبقه اول ساختمانها هم نفوذ میکند، بنابراین مسیلی برای حرکت سیل در شهرهای ایران و حفاظت از مردم و کسب و کار شهرها لحاظ نشده است. روندی که باعث وقوع فاجعه در کشور شده همین فقدان است. همینطور در مناطق سیلخیز دیگر، چنانچه مسیلی برای حرکت سیل لحاظ نشده باشد، راهی مناطق مسکونی شده و فجایع بسیاری را ایجاد میکنند. البته علاوه بر این مسائل، حاشیههای حافظ رودخانهها هم از میان رفتهاند. به عنوان نمونه در سواحل رودخانههای ایران هم با رویکردهای سوداگرانه ساخت و ساز شده و مجالی برای حفاظت از شهرها در برابر سیل باقی نمانده است. این تجربه اشتباه در شهرها و استانهای مختلف تکرار شده است. پس از وقوع سیل سالهای اخیر تهران، من در ایران نبودم اما اسناد آن به دستم رسید که بارانهای شدید تهران سیل ایجاد کرد و در میدان تجریش به زیر زمین تهران نفوذ کرد. گل و لای به داخل قطار زیرزمینی شهر تهران و مترو نفوذ کرد و باعث از بین رفتن بسیاری از شهروندان تهرانی شد. این رفتاری است که خودمان با طبیعت انجام داده و خودمان را در برابر محیطزیست بیدفاع گذاشتهایم. برخی افراد و گروهها در کنار سواحل دریای مازندران سندسازی کرده و باغ و ویلا و خانه ساخته و به قیمتهای نجومی فروختند. عدهای به قیمت بیدفاع شدن شهرهای ایران، میلیاردر شدند و سودهای نجومی به جیب زدند. نهایتا آب، پیشروی کرد و باغات و درختها و مراتع به دلیل نفوذ آب شور از میان رفتند و هزاران میلیارد تومان به کشاورزی و محصولات باغی کشور خسارت وارد شد. ظریفی میگفت: «ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند/ داد و فریاد برآری که مسلمانی نیست...» ما از طبیعت میدزدیم و زمانی که طبیعت حق خود را از ما میگیرد، فکر میکنیم که کائنات با ما دشمنی دارند. اما اینها واقعیت اعمالی است که ما پیش از این انجام داديم و امروز خروجی آن را برداشت میکنیم. نوسازی و ساخت و ساز صنعتی در کشور باید با پیوستهای زیست محیطی و چشماندازهای طبیعت اجرایی شوند. اگر غیر از این باشد، نه صنعت ارزش افزودهای برای ما خواهد داشت و نه طبیعت منحصر به فرد ایران برای آیندگان بهجای میماند. آنچه امروز پیداست از ماست که بر ماست.