رقابت جلیلی و لاریجانی به دعوای لفظی بدل شد!
دوئل سعید جلیلی و علی لاریجانی چند ساعت پس از ثبت نام وارد مرحله جدال لفظی شد.
سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در ادامه حملات خود به لاریجانی نوشت: «اینکه چند جمله قشنگ بیان میکنیم و یک طعنه به بقیه میاندازیم کار برای مردم نمیشود».
به گزارش عرشه آنلاین، متن کامل به این شرح است: «اینکه چند جمله قشنگ بیان میکنیم و یک طعنه به بقیه میاندازیم در حد خودش شاید یک جاذبههایی داشته باشد، ولی کار برای مردم نمیشود. کسی نمیتواند بگوید من به دنبال منافع مردم هستم، اما اگر چندین سال در مجلس مسئولیت داشت، کارنامهای در حوزه مبارزه با فساد ارائه نکند!»
پس از آن علی لاریجانی پاسخ جلیلی را با هوش مصنوعی داد! علی لاریجانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ «پاسخ به سوال برادر گرانقدر، جناب دکتر جلیلی» را منتشر کرد:
سوال جنابعالی رو از ChatGPT پرسیدم، پاسخ های نسبتا کاملی داد و البته مواردی هم در این پاسخ نیامده است. امیدوارم برای شما مفید باشد. و من الله توفیق
گفتنی است که پیش از این نیز وی نوشته بود: «با نمایش کشور اداره نمیشود! اگر در فرهنگ سیاسی کشور نمایش جای کار واقعی را گرفت، انتظار نداشته باشید که کارها جلو برود».
در همین حال رسول جعفریان، استاد دانشگاه و از چهرههای فرهنگی در توئیتی نوشت:
به نظرم و با توجه به همه شرایط موجود که از آن گریزی نیست، منصفانه است که جلیلی و لاریجانی رقبای اصلی یکدیگر در این انتخابات باشند.
علی لاریجانی و سعید جلیلی تا کنون مهمترین چهرههای سیاسی هستند که در ستاد انتخابات کشور حاضر شدند. در صورت تائید صلاحیت هر دو نامزد و فارغ از نتیجه انتخابات، احتمالاً فصل جدیدی در مناظرات تلویزیونی خلق خواهد شد. چرا که مهمترین پرونده سیاسی – بینالمللی تاریخ کشور یعنی مذاکرات هستهای و برقراری رژیم تحریمهای اقتصادی در دو مقطع زمانی پیوسته در دست این دو سیاستمدار بوده است. این پرونده با سیاستهای بالادستی و خط مشی دولت محمود احمدینژاد از شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد رفت. علی لاریجانی از ۱۳۸۴ تا مهر ۱۳۸۶ مسئولیت مذاکرات را بر عهده داشت و از این تاریخ و بعد از چند بار استعفا که در نهایت با موافقت رئیسجمهور وقت مواجه شد، جای خود را به سعید جلیلی داد. سعید جلیلی تا پایان دولت احمدینژاد این مسئولیت را بر عهده داشت و در سال ۱۳۹۲ صندلی دبیری شورای عالی امنیت ملی را به علی شمخانی سپرد. در زمانی که دیگر قرار بود پرونده مذاکرات هستهای به دیپلماتهای وزارت خارجه و محمدجواد ظریف سپرده شود. اوج تحریمهای ایران و سنگینترین قطعنامههایی که شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان صادر کرد، در زمان مدیریت مذاکرات توسط جلیلی اتفاق افتاد.
به خاطر پیشینه و کارنامه این دو چهره سیاسی، مساله سیاست خارجی و تاثیر آن بر اقتصاد کشور و معیشت مردم به احتمال زیاد بر تقابل طبیعی بین این دو نفر سایه میاندازد. لاریجانی پرونده مذاکرات هستهای را به جلیلی تحویل داد و کارنامه جلیلی در این پرونده نیز قابل مطالعه است. در زمان تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی ریاست مجلس را بر عهده داشت و طیف نزدیک به جلیلی (حلقه پایداری) که در نهادهای مختلف از جمله مجلس هستند، ظریف، روحانی و لاریجانی را به خاطر برجام به خیانت یا حداقل سازشکاری متهم میکنند. برجام را چه موفق بدانیم و چه ناموفق (در هر صورت قطعنامههای زمان آقای جلیلی با قطعنامه ۲۲۳۱ که نتیجه برجام بود، لغو شد) تلاشی برای رفع تحریمهای ایران بود. حالا لاریجانی با شعار رفع تحریم و اولویت داشتن این مساله در دیپلماسی کشور به انتخابات وارد شده است.
با سوابق دو نفر در مذاکرات هستهای و نظری که نسبت به سیاست خارجی و مساله تحریمهای ایران دارند، ممکن است شیوه مذاکره جلیلی و لاریجانی، پشت پرده مذاکرات هستهای و روایتهای دو طرف از این پرونده، کاغذپاره و بیاهمیت خواندن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، ادعای بیتاثیر بودن تحریمها طی سالهای گذشته، اولویت پیدا کردن برنامه هستهای به تمام شئون حکمرانی کشور، سیاست خارجی تهاجمی یا تعاملی از جمله مسائلی باشند که روی آنتن مناظرات تلویزیونی بروند. از سوی دیگر، با توجه به پیگیری مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا و تبادل پیغامها از سوی چهره نزدیک به سعید جلیلی و عضو تیم مذاکرهکننده هستهای در زمان او – علی باقری کنی - که در حال حاضر سرپرستی وزارت خارجه را بر عهده دارد، این بخش از سیاست خارجی دولت سیزدهم نیز شاید در بوته نقد قرار بگیرد.
چهرههای حلقه دانشگاه امام صادق (ع) و جبهه پایداری که از دو طرف به سعید جلیلی متصل هستند، در نتیجه خالصسازی طی ۵ سال گذشته در نهادهای مختلف (از دستگاهها و وزارتخانههای اقتصادی و نفتی تا دستگاه سیاست خارجی و فرهنگی) به قدرت رسیدند که این مساله بار مسئولیت جلیلی درباره کارنامه دولت سیزدهم را سنگین میکند. چرا که او صاحب نفوذ بوده و از همان گفتمان برخواسته است که خواسته یا ناخواسته، این دیپلمات کهنهکار رادیکال را در موضوع دفاع از دولت سیزدهم و ادامه مسیر سیدابراهیم رئیسی قرار میدهد. بنابراین، سیاست خارجی و اقتصاد به احتمال زیاد در صدر مسائل قرار میگیرند.