عدم جذابیت و اعتماد در بورس

۱۴۰۳/۰۳/۱۹ - ۰۰:۲۹:۰۲
کد خبر: ۳۱۴۱۱۴

در روزهایی از بازار سرمایه و همچنین اقتصاد به‌سر می‌بریم که عملا توجه اکثریت جامعه به بازار رمزارزها چندین برابر شده و عملا باید با قاطعیت گفت کسی نیم نگاهی هم به دیگر بازارها نمی‌اندازد و حتی باتوجه به علی‌رغم اکثر دیدگاه‌های متفاوت که اکثرا نشان از دیدگاه منفی و غیرقابل اعتمادی به ارزی مانند نات کوین در بازارهای جهانی بود ناگهان با لیست شدن و امکان نقد کردن آن در صرافی‌های بزرگ و معتبر جهانی تمامی دیدگاه‌های منفی را از بین برد و تبدیل به دنبال‌کننده پر و پا قرص آن نمود که حتی پس از اندکی فاصله معرفی یک نمونه دیگر بر بستر همان شبکه رمزارز عملا هر شخصی را دنبال‌کننده یا به اصطلاح بهتر استخراج‌کننده آن ساخت.

علی فراقی

در روزهایی از بازار سرمایه و همچنین اقتصاد به‌سر می‌بریم که عملا توجه اکثریت جامعه به بازار رمزارزها چندین برابر شده و عملا باید با قاطعیت گفت کسی نیم نگاهی هم به دیگر بازارها نمی‌اندازد و حتی باتوجه به علی‌رغم اکثر دیدگاه‌های متفاوت که اکثرا نشان از دیدگاه منفی و غیرقابل اعتمادی به ارزی مانند نات کوین در بازارهای جهانی بود ناگهان با لیست شدن و امکان نقد کردن آن در صرافی‌های بزرگ و معتبر جهانی تمامی دیدگاه‌های منفی را از بین برد و تبدیل به دنبال‌کننده پر و پا قرص آن نمود که حتی پس از اندکی فاصله معرفی یک نمونه دیگر بر بستر همان شبکه رمزارز عملا هر شخصی را دنبال‌کننده یا به اصطلاح بهتر استخراج‌کننده آن ساخت. شاید این زمان را بتوان یکی از تاریک‌ترین یا حتی تاریک‌ترین زمان‌های اقتصاد یک کشور دانست که عملا تعداد بسیاری از افراد یک جامعه اعتماد بیشتری به یک پول مجازی لیست یا نقد نشده دارند تا به بسیاری از شرکت‌های بزرگ و کوچک یک کشور با وسعت زیاد که در حال حاضر هم وجود فیزیکی دارند هرچند به واسطه برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های غلط با قدرت هر چه تمام‌تر نادیده گرفته می‌شوند. اگر بخواهیم حتی از لحاظ آمار و ارقام مقایسه‌ای داشته باشیم اگر بخواهیم کلیت بازار رمزارزها را نادیده بگیریم و صرفا یکی از جوان‌ترین آنها را به نام نات کوین بررسی کنیم و حتی در این بین حتی اکثر صرافی‌های داخلی و خارجی را هم نادیده گرفته و صرفا یکی از بزرگ‌ترین صرافی‌های داخلی را فقط برای این رمزارز مشاهده کنیم همانند اکثر صحبت‌ها و ویديوهایی که شاید در فضای مجازی مشاهده می‌کنیم، می‌بینیم وضعیت معاملاتی آن و حجم‌ها و ارزش معاملاتی آن بسیار فعال و پویاتر از بازاری با بیش از هفتصد شرکت فعال در اقتصاد یک کشور با وسعت بالا می‌باشد و نشان از مشکلات و بحران بسیار بالای این اقتصاد دارد که عملا یا در سمت تورم بالا یا بالعکس در سمت رکود حداکثری پر از مشکل دايما در حال نوسان می‌باشد. شاید بتوان یکی از مهم‌ترین ضعف‌های سیاست‌گذاران گذشته و حاضر اقتصادی را عدم دسترسی به ثبات دانست، چیزی که شاید بسیاری در کلام و برخی در عمل هم به دنبال آن باشند ولی در کل به دلایل متعدد که می‌تواند تا مدت‌ها جای بحث داشته باشد در تحقق این اتفاق ناکام بوده‌اند.
اگر بخواهیم به صورت کوتاهی اشاره به یکی از دلایل این اتفاق داشته باشیم، می‌توانیم از ساده‌ترین و پایه‌ای‌ترین آن شروع کنیم و آن این است که بسیاری از اشخاص یا گروه‌هایی که وظیفه انجام یا فکر و تصمیم‌گیری برای این مورد را انجام می‌دهند به غیر از تمامی موارد با مفهوم صحیح رسیدن به این ثبات و شیوه‌های صحیح و ثابت شده و البته کارآمد رسیدن به این ثبات آشنایی ندارند و صرفا در زمان و حتی مکان نامناسب به دنبال طرح‌ریزی و اجراي ایده‌های کاملا رادیکالی هستند. انگاری به یکباره می‌خواهند تمامی علم و تجربه گذشته را نادیده گرفته و از نو مسیری جدید بسازند که باید در مرحله اول این کار را بیهوده نامید و صرفا باید گفت اجرای این گونه برنامه‌های جدید فارغ از درست و غلط بودن در زمانی تصمیم‌گیری و اجرایی شود که اقتصاد و جامعه کشش آن را داشته باشد، چون باعث شکل‌گیری بحران‌های متعددی خواهد شد که یا همانند رخدادهای گذشته فلج‌کننده خواهد بود یا با انجام برنامه‌های نادرست بیشتر صرفا نتیجه این اعمال به زمان‌های آتی موکول می‌شود که البته ضربه‌های آن در آینده کاری‌تر خواهد بود.
در پایان هم باید گفت اقتصاد پرپتانسیل کشور و همچنين جامعه‌ای که مشتاق بر سرمایه‌گذاری است، صرفا می‌تواند با تصمیمی به هر بازاری جهت‌گیری نماید و صرفا این وظیفه نهاد تصمیم‌گیر و مجری است که به بهترین نحو از این پتانسیل استفاده نماید تا پس از مدت‌ها بتواند پس از گذران زمان زیادی از نتیجه‌های نامساعد شاهد ورود به دوران با نتیجه‌های مساعدتر باشیم که حتی اگر اندکی از نمونه‌های کوچک و بزرگ موفق درس بگیریم حتی می‌توان از نتایج مثبت و منفی این ارز مجازی درس‌های زیادی گرفت که باعث مشتاق بودن افراد مختلف در داخل و خارج از کشور شده است تا شاید بتوان درنهایت اندک شوکی به تن بی جان بازار سرمایه یا در کلیت اقتصاد داشت، زیرا اگر عدم جذابیت و اعتماد به اقتصاد و بازار سرمایه را همانند یک نمودار قیمتی در زمان نظر بگیریم، این نمودار را شاید بتوان در کف‌ترین حالت ممکن تصور كرد.