ايران و پتانسيل قطب انرژي منطقه
هر چند در حوزه سرمايهگذاري در حوزه نفت و گاز و به طور كلي انرژي عقبماندگيهايي داريم، اما با توجه به پتانسيل موجود در حوزه انرژي اين امكان همچنان وجود دارد و عملي شدن آن به برنامهريزيهايي كه در اين حوزه صورت ميگيرد، بستگي دارد. بايد هدفگذاري صورت بگيرد و در مسير رسيدن به اين اهداف نيز رويكردها تغيير خواهد كرد و از اين طريق ميتوانيم به اين مهم دست يابيم.
هر چند در حوزه سرمايهگذاري در حوزه نفت و گاز و به طور كلي انرژي عقبماندگيهايي داريم، اما با توجه به پتانسيل موجود در حوزه انرژي اين امكان همچنان وجود دارد و عملي شدن آن به برنامهريزيهايي كه در اين حوزه صورت ميگيرد، بستگي دارد. بايد هدفگذاري صورت بگيرد و در مسير رسيدن به اين اهداف نيز رويكردها تغيير خواهد كرد و از اين طريق ميتوانيم به اين مهم دست يابيم. بايد زمينه سرمايهگذاري فراهم شود، ظرفيت اقتصادي توسعه يابد تا با توجه به پتانسيلهاي موجود بتوانيم از مزيتهاي خدادادي بهره ببريم و در بخش توليد و صادرات در منطقه گام برداريم و بازيگر اصلي شويم. در حوزه برق نيز اين پتانسيل وجود دارد و با توجه به اينكه كشورهاي زيادي نيازمند برق توليدي ايران هستند، ايران ميتواند هاب انرژي شود، همچنين با توجه به اينكه ايران در بين شرق و غرب دنيا قرار گرفته و جزو چند كشور اصلي داراي منابع انرژي به حساب ميآيد، ميتواند در اين بخش نقش ويژهاي ايفا كند.
ايران ميتواند از انرژي به عنوان يك ابزار ديپلماسي در مذاكرات خود با كشورهاي همسايه و كشورهاي جهان بهره ببرد. بايد ساز و كاري لحاظ شود تا انرژي بيشتر تبديل به ثروت شود، اكنون بعد مصرفي در منازل بسيار بالا بوده و انرژي به نوعي از بين ميرود، اولويت تامين برق و انرژي خانگي بوده و همين مساله موجب ايجاد صدمه به بخش توليد ميشود. تا زماني كه اقتصاد انرژي اصلاح نشود، شاهد افزايش مصرف خواهيم بود، اكنون سرمايهگذاري روي كنترل مصرف صورت نميگيرد و معمولا مصرف انرژي در كارخانهها به گونهاي است كه با تكنولوژي روز برابر نيست. استفاده از ابزارها و تجهيزاتي جديد كه موجب بهينهسازي مصرف انرژي ميشوند، امري مهم و ضروري است، چراكه توسعه صادرات و افزايش توليد از اين طريق رقم ميخورد. در سالهاي گذشته در صنعت برق كشور با يك ناترازي مواجه شديم. به اين ترتيب كه در فصل گرما، ميزان مصرف برق از ميزان توليد آن پيشي گرفت. با توجه به اينكه دولت و مسوولان اين طور اولويتگذاري كردهاند كه برق منازل به هيچ عنوان قطع نشود، پس گزينه ديگري جز قطع كردن برق صنايع باقي نماند. حدود يكسوم برق توليدي كشور به صنايع بالاي يك مگاوات اختصاص پيدا ميكند؛ يعني اگر توليد و مصرف برق را حدود ۳۴۱ ميليارد كيلووات ساعت در نظر بگيريم، حدود ۱۲۰ ميليارد كيلووات ساعت برق، صرف صنايع بالاي يك مگاوات ميشود. اين عدد، عدد كمي نيست و وقتي قطع شود، عملا توليدي كه از تبديل برق به محصول، ارزش افزوده يا صادرات يا تامين خوراك براي حلقههاي پاييندستي شود، در مخاطره قرار ميگيرد.