سرنوشت برجام در دولت پزشکیان
یکی از بحثهای مهم و بنیادین در ایام انتخابات ریاستجمهوری، گفتمانی بود که دوطرف در حوزه سیاست خارجی مطرح میکردند. یک طرف از تنشزدایی، تعامل، مدارا و گفتوگو با همه کشورها صحبت میکرد و معتقد است جدا از ۲۰۰ کشور جهانی باید با قدرتهای جهانی شامل امریکا و ۳ کشور اروپایی هم صحبت کرد.
یکی از بحثهای مهم و بنیادین در ایام انتخابات ریاستجمهوری، گفتمانی بود که دوطرف در حوزه سیاست خارجی مطرح میکردند. یک طرف از تنشزدایی، تعامل، مدارا و گفتوگو با همه کشورها صحبت میکرد و معتقد است جدا از ۲۰۰ کشور جهانی باید با قدرتهای جهانی شامل امریکا و ۳ کشور اروپایی هم صحبت کرد. طرف دیگر اما با کلیدواژههایی متضاد با گفتمان اصلاحات اهداف متفاوتی را جستوجو میکند. مردم نهایتا به گفتمانی رای دادند که به دنبال تعامل و مذاکره است. بنابراین میتوان پیشبینی کرد که سیاستهای متفاوتی در حوزه سیاست خارجی در دوران تازه در پیش گرفته شود. اما در عین حال باید توجه داشت، سیاستهای کلان حوزه دیپلماسی ایران در نهادهایی فراتر از دولت و شورای عالی امنیت ملی کشور و تایید رهبر انقلاب تعیین میشود. بنابراین دولتها به تنهایی در ترسیم مسیر ایران در این بخش اثرگذار نبوده و نیستند. در واقع دولتها تاثیرگذار هستند اما تعیینکننده نیستند. سیاستهای کلان دیپلماسی ایران در نهادهای بالادستی تعیین میشود و دولت اجراکننده این سیاستهای کلان است، اما این به معنای فاقد اثر بودن دولتها نیست. با توجه به آرایی که مردم به دولت پزشکیان دادهاند، به گمانم دولت جدید دست بازتری در حوزه سیاست خارجی و بحث مذاکرات خواهد داشت. البته همه اینها منوط به انتخاب تیمی فعال در کابینه است. معتقدم یکی از راهبردهای جدید که نظام به آن روی آورده است، استفاده از ظرفیتهای مشارکت و حضور مردم برای بهبود شاخصهای ارتباطی در این بخش است. در واقع سیستم به دنبال باز کردن گلوگاههایی است که قبلا در زمان دولت قبل به هر دلیلی بسته شده بود. البته مردم باید بدانند که این تغییرات با شتاب بالایی انجام میشود، بلکه تغییرات با شیب ملایمی صورت میگيرد. ایران امروز به بازدارندگی استراتژیک رسیده و از این طریق به دنبال ایجاد ارزش افزودههای بیشتر است. درواقع نظام قرار است تاکتیکهای تازهای در مواجهه با غرب در پیش بگیرد. جریان اصلاحات اساس گفتمان خود را بر تعامل و توسعه مناسبات با همه جهان قرار داده است.
این درحالی است که سعید جلیلی و گفتمان رادیکال جناح راست معتقد بود که کشورهای بسیاری در جهان وجود دارند و ایران نیاز ندارد با امریکا و 3 کشور اروپایی گفتوگو و مذاکرهای داشته باشد!!! خوب است نگاهی به برخی اعداد و ارقام اقتصادی این کشورها داشته باشیم؛ GDP کشورهایی چون چین، آلمان، فرانسه و ژاپن معادل GDP امریکاست. ضمن اینکه توجه کنید که این 4 کشور توانایی اقتصادی بالایی دارند. از سوی دیگر GDP97 کشور در جهان معادل درآمد تنها 3 شرکت امریکاست! وقتی آقای جلیلی میگوید، باید با200 کشور مذاکره شود، باید به این اعداد و ارقام هم توجه داشته باشد. در مناظرهها، اصولگرایان از مناسبات ایران با سریلانکا صحبت کردند؛ هرچند ارتباط با سریلانکا خوب است، اما توجه داشته باشید ما به این کشور نفت فروختیم و در ازایش چای دریافت کردیم. داریوش بزرگ هزاران سال قبل، پول ایرانی را درست کرد تا ایرانیان دیگر تهاتر را کنار بگذارند و در ازای خدمات و محصولات خود پول دریافت کنند. نباید به عقب بازگردیم و تهاتر را در پیش بگیریم. ما باید به صحنه اقتصاد جهانی بازگردیم و دولتی میتواند این ضرورت را تحقق بخشد که تعامل را در دستور کار داشته باشد. اصلاحطلبان به دنبال موازنه مثبت در عرصه سیاست خارجی هستند. این رویکرد درستی است، ما باید با همه کشورهای جهان تعامل کنیم و مراوده اقتصادی داشته باشیم. چین بزرگترین رقیب امریکاست اما در عین حال بزرگترین شریک استراتژیک امریکا هم محسوب میشود. روسیه از جنگ جهانی دوم به این سو، با امریکا رقابت دارد اما هرگز سفارتخانه خود را در این کشور تعطیل نکرده است.
دیپلماسی و اساس رفتار سیاسی در عرصه جهانی، چند وجهی است و کشورها نمی توانند با یک دیدگاه وارد روابط بینالملل شوند. باید واقعیتهای جهانی را درک کرد و مبتنی بر آن پیش رفت. با این توضیحات معتقدم مذاکرات ایران و امريکا در گرو انتخابات آینده امريکاست. اگر ترامپ بیاید دشواریهای فزایندهای شکل میگیرد و اگر بایدن روی کار بیاید شرایط متفاوتی ممکن است ایجاد شود. بهطور کلی میتوان اطمینان داشت که با انتخاب پزشکیان ایران وارد فاز مذاکره و تعامل جدی میشود تا راهی برای پایان دادن به تحریمهای اقتصادی گشوده شود.