روزهاي سخت پايداري!
تحليل سياست در ايران، احتمالا يكي از دشوارترين كارهايي است كه ميتوان تصور كرد افراد زيادي در آن مدعي يا موفق هستند. براي تاييد اعتبار جمله بالا تنها نياز است به ارديبهشت امسال باز گرديم. در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي، جبهه اصلاحات با اعتراضاتي كه نسبت به روند تاييد صلاحيتها داشت، از ورود رسمي يا معرفي فهرست كشوري خودداري كرد و به نظر ميرسيد كه همين موضوع به تشكيل يكي از يكدستترين مجالس تاريخ ايران منجر شود.
تحليل سياست در ايران، احتمالا يكي از دشوارترين كارهايي است كه ميتوان تصور كرد افراد زيادي در آن مدعي يا موفق هستند. براي تاييد اعتبار جمله بالا تنها نياز است به ارديبهشت امسال باز گرديم. در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي، جبهه اصلاحات با اعتراضاتي كه نسبت به روند تاييد صلاحيتها داشت، از ورود رسمي يا معرفي فهرست كشوري خودداري كرد و به نظر ميرسيد كه همين موضوع به تشكيل يكي از يكدستترين مجالس تاريخ ايران منجر شود.
در نبود اصلاحطلبها، اختلاف و رقابت دروني ميان اصولگرايان اما خود به يك نشانه مهم در انتخابات تبديل شد. در حالي كه در ابتدا به نظر ميرسيد مانند تجربه چهار سال قبل، اصولگرايان به يك فهرست واحد ميرسند، در نهايت يك ائتلاف جديد كه در دل آن نيروهايي از جبهه پايداري، نيروهايي از دولت سيزدهم و البته گروهي جديد با نام صبح ايران تشكيل شده بودند، توانستند ليست اصلي اصولگرايان را در شهرهاي مهمي مانند تهران شكست بدهند و به اين ترتيب به نظر ميرسيد كه سياست در ايران، براي سالهايي نامشخص در قبضه اين گروه باقي خواهد ماند.
چرخش سياست در ايران كه با نگاهي به تجربيات تاريخي ميتواند بسيار كند و طاقتفرسا باشد، اينبار ظرف چند ماه رقم خورد. رييسجمهور جديد ايران از ميان نامزدهاي نهايي جبهه اصلاحات انتخاب شد و توانست تمام 19 وزير پيشنهادي خود را با دريافت راي اعتماد از خان مجلس عبور دهد. موضوعي كه پيشبيني آن در ابتداي 1403 نه تنها ممكن نبود كه احتمالا مقدمات استهزاي گوينده را فراهم ميكرد.
تغيير در فضاي سياسي ايران، خود را در جايگاه امروز نيروهاي موسوم به اعضاي جبهه پايداري نشان ميدهد. افرادي كه چند ماه قبل آماده بودند تا پس از دولت و بسياري از نهادهاي حاكميتي، مجلس را نيز به محل جديد قدرتنمايي خود تبديل كنند،
امروز در موقعيتي قرار گرفتهاند كه نه تنها صداي اقليت تندرو محسوب ميشوند كه بخش مهمي از جامعه ايران با آنها همسويي ندارد كه حتي در ميان همفكران و همحزبيهاي خود نيز در مظان اتهام قرار گرفتهاند و به نظر اينبار نه در جامعه كه در ميان مسوولان و نهادها نيز به اقليت بدل شدهاند.
به اين ترتيب آنچه در ماههاي گذشته رخ داده نشان از يك تغيير مهم در ميان كارگزاران نظام دارد. بازگشت صداي اصلاحات ميتواند اين پيام را بدهد كه تغييراتي در سياستها نيز در راه خواهد بود. هر چند زمان، بهترين داور براي پزشكيان و كابينه او خواهد بود، اما چيزي كه نميتوان امروز روي آن ترديدي داشت، اين است كه جبهه پايداري از سال 1388 تا امروز، يكي از سختترين دورههاي حيات سياسي خود را ميگذراند، دورهاي كه بايد ديد با عبور از آن، چه كارتي براي بازيهاي جديد در دست حاميانش باقي خواهد ماند.