بازيگران بازار سرمايه بازنده در بازي بازارها
تحولات سياسي منطقهاي و تنشهاي موجود در خاورميانه باعث شده است كه بازار سرمايه تحت تأثير اين عوامل قرار گيرد. هرچند اين شرايط ممكن است بهطور موقت عدم اطمينان و بيثباتي ايجاد كند.
تحولات سياسي منطقهاي و تنشهاي موجود در خاورميانه باعث شده است كه بازار سرمايه تحت تأثير اين عوامل قرار گيرد. هرچند اين شرايط ممكن است بهطور موقت عدم اطمينان و بيثباتي ايجاد كند. اما تجربه نشان ميدهد كه بازارها همواره به دنبال فرصتي براي بازگشت به روند صعودي هستند. تحليلگران معتقدند كه با مديريت ريسكهاي سياسي و اتخاذ تدابير مناسب، فرصتهاي سرمايهگذاري در بورس جذابي در راه است.در واكنش به اين تحولات، بازار سهام روز گذشته روندي نزولي را تجربه كرد. اين افت موجب شد كه برخي معاملهگران ترجيح دهند با احتياط بيشتري عمل كنند و بخشي از سرمايه خود را به داراييهاي كمريسك منتقل كنند. در همين حال، خبر تحريم برخي اشخاص حقيقي و حقوقي توسط اتحاديه اروپا موجب شد كه بازار طلا افزايش يابد و قيمت سكه بورسي به ۵۰ ميليون تومان برسد. همچنين، ركود بازار مسكن در چين و كاهش شاخصهاي اقتصادي، نشاندهنده تأثير تحولات جهاني بر افزايش ركود بازارهاي مولد است.
بنابراين فعلا اولويت سرمايهگذاري در بورس كم شده است.ولي اكثر سرمايهگذاراي خرد هنوز به بالا رفتن قيمت طلا اميد دارند. بعضي ميگويند كه با اين وضعيت خاورميانه و تورم، طلا حمايت ميشود، ولي در عين حال، نرخ بهره بالا و دلار قوي ميتواند اين صعود را محدود كندبازار طلا اين هفته با كلي ريسك دست و پنجه نرم ميكرد. از يك طرف، نگرانيها درباره ركود تورمي در بازار جهاني حسابي بالا گرفته است. بازتاب اين مسائل به بورس ايران نيز كشيده است. با وجود اينكه در اقتصاد داخلي نيز همچنان هم نرخ بهره بالا روي سر بازار سنگيني ميكند. اما نكته جالب اينجاست كه طلا با همه اين فشارها، فعلا نتوانسته به حركت صعودي خود ادامه دهد. چند بار هم همين سطح مقاومتي را چك كرد. ولي با وجود تورم و بازيهاي عجيب بازار، فعلا سطح قيمتي خود را حفظ كرده است.ولي اكثر سرمايهگذاران خرد هنوز به بالا رفتن قيمت طلا اميد دارند. بعضي ميگويند كه با اين وضعيت خاورميانه و تورم، طلا حمايت ميشود، ولي در عين حال، نرخ بهره بالا و دلار قوي ميتواند اين صعود را محدود كند. بنابراين هفته آينده به نظر ميرسد يك هفته تعيينكننده براي بازار طلا باشد.از طرف ديگر بازار داخلي ايران با چالشهاي زيادي مواجه است. دولت قرار است با عرضه ۶۰ همت اوراق خزانه در سال ۱۴۰۳، ظرفيت قانوني فروش اوراق را تكميل كند. اما با توجه به كسري بودجه و كاهش درآمدهاي مالياتي و نفتي، احتمال افزايش اين مقدار اوراق نيز زياد است و بايد دوباره مجوز فروش اوراق بيشتري بگيرد. اين موضوع براي سرمايهگذاري در بورس يك چالش جدي ايجاد ميكند. چون با جذب نقدينگي توسط اوراق، پول از بازار سهام خارج و فشار فروش افزايش پيدا ميكند.
تبعات كسري بودجه در بورس نمايان است
دولت از ابتداي سال طي ۲۷ مرحله موفق به فروش ۱۸۳.۳ همت اوراق نقدي از ۱۹۴ همت اوراق منتشره از طريق بازار سرمايه شده است. دولت طي اين مدت مبلغ ۱۴۷.۵ همت را صرف بازپرداخت اصل و سود اوراق قبلي خود كرده است. بنابراين خالص تأمين مالي آن از بازار بدهي در سال جاري تنها ۳۵.۸ همت بوده است. گفتني است كه در ۵ ماه پاياني سال دولت موظف به پرداخت ۱۵۷ همت اصل و سود اوراق قبلي خود است.برنامه دولت براي انتشار ۶۰ همت اوراق نقدي ديگر و رسيدن به سقف بودجه سال ۱۴۰۲ (بدون انتشار اخزا) نشان ميدهد كه دولت با مجوز سران قوا اقدام به انتشار بيش از سقف بودجه خواهد كرد. اين مساله ميتواند به رشد نرخهاي YTM در بازار بدهي و نيز نرخ_بهره در بازار پول منجر شود. به نظر ميرسد كه نياز به تأمين كسري بودجه، نزديكي انتخابات امريكا و نيز افزايش سطح تنشها در خاورميانه، بانك مركزي و دولت هم با هدف تأمين بخشي از نيازهاي مالي خود و نيز در تلاش براي كنترل نوسانات بازارها به ويژه ممانعت از رشد نرخ ارز، عليرغم شعارهاي خود چندان با افزايش نرخ بهره و تشديد شرايط ركودي مخالف نباشند.مشوقهاي مالياتي براي سرمايهگذاري بورسي يا حمايت از صندوقهاي سرمايهگذاري مختلط ميتواند سرمايهگذاري در بورس را تقويت كند. با اين روشها، سرمايهگذارها همچنان ميتوانند در بورس فعال بمانند و در عين حال از فرصتهاي سودآور اوراق دولتي هم استفاده كنند.
براي جلوگيري از كاهش نقدينگي در بازار، دولت ميتواند از راهكارهايي مثل زمانبندي هوشمندانه عرضه اوراق استفاده كند تا عرضهها با دورههاي رونق بورس تداخل نداشته باشد. همچنين، مشوقهاي مالياتي براي سرمايهگذاري بورسي يا حمايت از صندوقهاي سرمايهگذاري مختلط ميتواند سرمايهگذاري در بورس را تقويت كند. با اين روشها، سرمايهگذارها همچنان ميتوانند در بورس فعال بمانند و در عين حال از فرصتهاي سودآور اوراق دولتي هم استفاده كنند.در نهايت، حمايت مستقيم از بازار سهام، مثل تقويت صندوقهاي تثبيت بازار و هدايت منابع حاصل از فروش اوراق به پروژههاي مولد، به حفظ تعادل كمك ميكند. اينطوري دولت هم منابع مالي لازم را تامين ميكند و هم بازار سهام از افت نقدينگي و ريسكهاي مرتبط در امان ميماند.
نرخ حواله دلار در مركز مبادله ارز و طلا به ۴۸ هزار تومان رسيد، كه نسبت به قبل افزايش داشته است. شايد اين نوسان در ظاهر كوچك باشد، ولي براي معاملهگران حرفهاي، نشانهاي از تغييرات نقدينگي و تحولات آتي در بازارهاي ديگه مثل بورس و طلاست. هر وقت دلار رشد كند، اثرش روي تورم و قيمت كالاها به مرور خودش را نشان ميدهد. اين تغييرات ريز ميتواند جهتگيري كلي بازار را عوض كند.
ايجاد دامنه نامتقارن به نفع بازار سرمايه
تغيير دامنه نوسان را بارها تجربه كرديم. اما همچنان همان داستان تكراري ادامه دارد. برخي كارشناسان ميگويند دامنه نوسان را بهصورت نامتقارن ۰ و +۱۰ تعيين كنيد و حداقل تا پايان پاييز اجرايي كنيد. اين روش بهمراتب كارآمدتر از راهكارهاي قبلي است. وقتي كف بازار بسته باشد و سقف به اندازه كافي باز باشد، پول راحتتر وارد بازار ميشود و براي نوسانگيرها هم جذابيت بيشتري دارد. خريدار و فروشنده ديگر استرس اين را ندارند كه قيمت فردا چقدر پايينتر يا بالاتر است. فروشنده با خيال آسودهتري معامله ميكند و بازار هم به تعادل ميرسد.همچنين پيشنهاد ديگر اين است كه در اين مدت، كارمزد سازمان و ادارات زيرمجموعه را صفر كنيد تا هزينه معاملات كاهش پيدا كند. حتي موقت ماليات فروش را هم كاهش بدهيد؛ چون با اين حجم معاملات، ماليات قابلتوجهي هم عايد دولت نميشود. وقتي بازار متعادل شد، كاهش كارمزد و ماليات هم قابل جبران خواهد بود.حذف حجم مبنا در شرايطي كه كف بازار بسته باشه، تأثير خاصي روي قيمت افت نميگذارد. ولي براي رشد قيمت، فروشنده ميداند كه اگر امروز نفروشد، ممكنه فردا با قيمت بالاتر بفروشد، حتي اگه صف فروش باشد. اين تغيير باعث ايجاد جذابيت در بازار خواهد شد. با اين راهكار نيازي به تزريق پول اضافي از طرف بانكها و نهادها ندارد. بازار خودجوش به تعادل ميرسد.