برندگان و بازندگان تورم در جامعه
دولت چگونه ميتواند تورم را مهار كند و تبعات تورم بالا در فضاي عمومي جامعه چگونه است؟ اين پرسش طي سالهاي اخير به كرات در فضاي اقتصادي كشورمان مطرح شده است.
دولت چگونه ميتواند تورم را مهار كند و تبعات تورم بالا در فضاي عمومي جامعه چگونه است؟ اين پرسش طي سالهاي اخير به كرات در فضاي اقتصادي كشورمان مطرح شده است. هر بودجهاي كه راهي بهارستان ميشود و هر تصميمي كه دولت و ساير نهادهاي سياستگذار در ايران اتخاذ ميكنند نهايتا بايد منجر به بهبود شاخصهاي اقتصادي از جمله تورم به عنوان مهمترين شاخص شود. اما راهبرد مهار تورم در اقتصاد ايران طي سالهاي اخير همواره با شكست مواجه بوده است. طي پنج دهه اخير تورم دو رقمي مهمان اقتصاد ايران است. دلايلي چون ساختار غلط اقتصاد ايران، كسري بودجه مستمر، رشد بيش از حد و نامتناسب نقدينگي، تكمحصولي و... براي تورم ايران ذكر ميشود. اما تورم آثاري مخرب زيادي دارد، از جمله:
1- بيثباتي در اقتصاد ملي و بروز نوسان مستمر در آن: يكي از خروجيهاي مهم تورم بيثباتي و بالا بودن ريسك در اقتصاد است. تورمهاي مستمر و پياپي با اعداد و ارقام بالا، به اندازهاي اقتصاد ايران را نوساني كرده كه امكان پيشبيني را از اقتصاد ايران سلب كرده است. اين روند در بخشهايي چون سرمايهگذاري و رويكردهاي مولد و... اثر منفي به جاي ميگذارد.
2- كاهش ارزش پول ملي و در نتيجه كاهش قدرت خريد حقوقها و دستمزدهاي ثابت: پول ملي كشورها، توانایي و ظرفيت كشورها در مواجهه با ساير اقتصادها را نمايان ميكند. از سوي ديگر كاهش ارزش پول ملي بهطور مستقيم در كاهش قدرت خريد خانوارهاي ايراني اثرگذار است. بنابراين يكي از تبعات مخرب تورم، كاهش قدرت خريد كشورهاست.
3- كاهش قدرت دولتها: تورم قدرت كشورها را كاهش ميدهد و زمينه اثرگذاري آنها را كاهش ميدهد.دولت متضرر ميشود، چون در تورم شديد رشد قيمتها بيشتر از رشد درآمدهاي بودجه است. لذا دولت يا متوسل به كسري بودجه بيشتر ميشود كه تورمي بيشتر را به دنبال دارد يا قدرت خريدش كمتر ميشود يا هردو. كه معمولا آخري اتفاق ميافتد.
4- درآمدها دچار كاهش ميشوند: در اثر تورم هم قدرت خريد درآمدهاي ثابت كاهش مييابد و هم قدرت خريد درآمدهاي متغير تطابق مييابد. در نتيجه شكاف طبقاتي افزايش مييابد و خط فقر افزايش مييابد. در اين صورت تورم موجب افزايش نارضايتي در جامعه ميشود.
5- وامگيرندهها منتفع ميشوند: افزايش تورم همانطور كه بازندگاني دارد، برندگاني هم دارد. يكي از برندگان افزايش تورم سوداگران و سودجويان هستند. اين دسته و اين طيف منتفع ميشوند زيرا ارزش وجوه قرض داده شده به دليل تورم كاهش مييابد. وامدهندهها متضرر ميشوند، زيرا پولي را كه الان وام ميدهند قدرت خريدش بيشتر است تا زماني كه اصل و فرع وام را پس ميگيرند.
6- تورم علامتدهندگي قيمتها را به هم ميزند: در شرايط تورم كم، قيمتها نوعي عنصر علامتدهنده براي تخصيص منابع هستند. قيمت بالاتر در كالاي مشابه نشاندهنده كيفيت برتر است و بالعكس. اما در تورم شديد تناسب قيمتها به هم ميخورد.
7- افزايش بياعتمادي عمومي: يكي از مهمترين سرمايههاي هر دولتي افزايش اعتماد عمومي است. تورم اما ميزان اعتماد عمومي به دولتها را تا حد زيادي كاهش ميدهد. بنابراين بياعتمادي مردم در فضاي تورمي شديد به سياستگذار و نظام اقتصادي كشور افزايش مييابد.
8- اخلاقمداري در جامعه تضعيف ميشود: در شرايط تورمي مردم سعي ميكنند به صورت بيرحمانهاي اگر بتوانند از يكديگر چيزي بكنند تا بتوانند تبعات منفي تورم را جبران كنند. لذا اخلاق و روحيات انساني تضعيف ميشود. بنابراين تبعات و اثرات تورم در نظام اقتصادي، اجتماعي و اخلاقي جامعه به عينه هويداست و باعث بروز ناهنجاريهاي فراوان در عرصههاي گوناگون ميشود.