ايلان ماسك اقتصاد ايران چه كسي است؟
با برگزاري انتخابات ايالات متحده و انتخاب ترامپ، نكات جالب توجهي در نظام تصميمسازيهاي اجرايي اين كشور بروز كرد كه لازم است از منظر تحليلي به آنها پرداخته شود.
با برگزاري انتخابات ايالات متحده و انتخاب ترامپ، نكات جالب توجهي در نظام تصميمسازيهاي اجرايي اين كشور بروز كرد كه لازم است از منظر تحليلي به آنها پرداخته شود. در وهله نخست يكي از مهمترين اقدامات ترامپ اين بود كه دونالد ترامپ؛ ايلان ماسك، ميلياردر معروف و مديرعامل شركتهايي چون تسلا و اسپيسايكس را براي رهبري وزارت جديدي به نام وزارت كارايي دولت منصوب كرد. هدف اين وزارتخانه كاهش بروكراسي، حذف مقررات اضافي و بازسازي نهادهاي فدرال عنوان شده است. ايلان ماسك به همراه ويك راما سوامي، ديگر منصوب ترامپ تا سال ۲۰۲۶ ماموريت دارند دولت كوچكتر و كارآمدتري ايجاد كنند. با انتشار اين خبر نكتهاي كه به نظرم لازم است درباره آن صحبت شود، اين است كه ايران هم نياز به بازنگري در رويههاي اداره كشور براي حل معضلات اقتصادي به شرح زير دارد:
1) توجه به افزايش بهرهوري و فناوري بهينه در توليد: ايران نيازمند يك چنين اصلاحاتي براي افزايش بهرهوري و بهبود شاخصهاي توليدي است. مدتهاست كه تحليلگران و استادان دانشگاهي از روند مستهلك و غيربهرهور در اقتصاد ايران سخن ميگويند. اقتصاد ايران با ارتقاي سطح بهرهوري خود ميتواند افقهاي تازهاي را مدنظر قرار بدهد.
2) حذف قوانين زائد، متعدد و بعضا متضاد: لازم است در اين زمينه اصلاحات فوري صورت بگيرد؛ بايد توجه داشت بعضا اين قوانين متكثر و غيركاربردي مانع ايجاد كسب و كار و توليد وجود دارد. يك سال مجلس بايد به جاي قانونگذاري به دنبال پالايش و روانسازي و حذف قوانين زائد باشد.
3) دولت بايد چابك و كوچك شود: كوچكسازي حاكميت و دولت و كاهش تدريجي كسري بودجه مستمر، افزايش درآمدها با تعامل بينالمللي و رفع تحريم و تنشزدايي. اين ضرورت سالهاست مورد تاكيد كارشناسان قرار دارد اما توجهي به آن نميشود.
4) تقويت بنيه توليد و ايجاد كارايي و بازدهي بالا در توليد: ايجاد كارايي و بازدهي بالاي توليد رويكردي است كه به طور خودكار جذب نقدينگي به توليد را به دنبال دارد. يكي از مهمترين نيازهاي ايران افزايش نقدينگي مولد براي ايجاد پويايي در اقتصاد است كه از اين رهگذر ميتوان به اين مهم دست يافت.
5) اصلاح ساختار بودجه: چابكسازي در بودجه و حذف بودجهها و سازمانهاي موازي (ادغام) در راستاي افزايش كارايي و كوچكسازي بخش عمومي، تقويت اصولي درآمدهاي مالياتي بدون فشار بر توليد و نيز تقويت درآمدهاي غيرمالياتي نيز از جمله اصلاحات ضروري است. بخش قابل توجهي از مشكلات اقتصادي ايران ريشه در نارساييهاي بودجهاي دارد.
6) بهبود مناسبات ارتباطي با جهان: تعامل معقول با دنياي خارج در راستاي برنامه توسعه و گسترش فناوري و تكنولوژي مورد نياز برنامه توسعه، تنشزدايي در راس برنامه سياست خارجي قرار بگيرد. ريشه اصلي بسياري از معضلات كشور مرتبط با مشكل تحريمها و فقدان محاسبات ارتباطي فعال با ساير قدرتهاي اقتصادي جهاني و همسايگان و ساير بازيگران اين حوزه است.
7) تقويت بازارهاي موازي: يكي ديگر از اصلاحات ضروري در اقتصاد ايران، تقويت اصولي و بنيادي بازارهاي موازي (با بازار كالاها و خدمات) كه ضربهگير گسترش نقدينگي و تورم است و بنيه توليد را تقويت ميكند. اما بهرغم اين تاثيرگذاري اين آزارهاي موازي مورد توجه و حمايت دولتها و ساير بازيگران اثرگذار قرار نگرفتهاند.
8) خصوصيسازي واقعي: خصوصيسازي به معناي واقعي كلمه و تقويت نقش بخش خصوصي در اقتصاد و توليد در راستاي كوچكسازي دولت نياز اصلي اقتصاد ايران است. در گذشته تجربههايي كه از خصوصيسازي ثبت شده در راستاي بهبود شاخصهاي اقتصادي كشور نبوده است و اغلب اين خصوصيسازيها با فساد و ويژهخواريها و... در هم آميخته شده بود.