تورم و اقتصاد آزاد
در بحث آزادي اقتصادي، در اين چند دهه نگرش حاكم بزرگ كردن دولت و بنگاهداري دولت بوده و كمتر دولتي تلاشي در جهت كوچك و چابك نمودن خود كرده است مگر در شعارهاي انتخاباتي. شوربختانه نگرش صحيحي در خصوص آزادي اقتصادي در ايران وجود ندارد و انواع هجمهها در اين سالها به آن واردشده تا از آن جلوهاي ضد فرهنگ و توسعه ايران بسازد.
در بحث آزادي اقتصادي، در اين چند دهه نگرش حاكم بزرگ كردن دولت و بنگاهداري دولت بوده و كمتر دولتي تلاشي در جهت كوچك و چابك نمودن خود كرده است مگر در شعارهاي انتخاباتي. شوربختانه نگرش صحيحي در خصوص آزادي اقتصادي در ايران وجود ندارد و انواع هجمهها در اين سالها به آن واردشده تا از آن جلوهاي ضد فرهنگ و توسعه ايران بسازد. آزادي اقتصادي يعني اجازه دهيم مردم باهم آزادانه مبادله تجاري داشته باشند بدون اينكه به جامعه يا شخصي آسيب وارد كند و براي ايجاد بستر آزادي اقتصادي نياز به قوانين كارآمد است، قوانيني كه انجام آنها براي مردم نفع بيشتري نسبت به عدم انجام آن داشته باشد. در اقتصاد آزاد دولتها فقط در جاهاي لازم دستور ميدهند نه در تمام اركان آنكه تبديل به اقتصاد دستوريشده است. كشوري ما بايد به سمت آزادي اقتصادي واقعي برود. در حال حاضر كمتر كشوري است كه آزادي اقتصادي واقعي داشته باشد، خيلي از كشورهاي پيشرو كه ادعاي آزادي اقتصادي دارند خودشان را با نقاب آزادي پوشش دادهاند و دخالتهاي دستوري دولتهايشان روزبهروز بيشتر ميشود. از منظر تورم شايد بتوان گفت نگاه غالب موجود نگاهي ضد تورمي نيست بلكه نگاهي است كه خود باعث ايجاد تورم ميشود و تورم ابزاري شده است براي بقاي دولتها و پوششي بر ناكارآمدي آنها. با توجه به عادي شدن كسري بودجه دولتها و بستن بودجههايي با كسري به اميد چاپ پول و نوسانات نرخ ارز، لازم است اين ديدگاه تغيير كند. سياستهاي انقباضي غير شعاري دولتها ميبايست آغاز شود و با حذف بودجههاي ناكارآمد، كارآمدسازي نهادهاي دولتي و كاهش بنگاهداري دولتها ميتوانيم قدم در اين راه بگذاريم. براي جلوگيري از رشد تورم بجاي فشار بر مردم و شركتهاي شناسنامهدار بايد فشار بر دولت و بازار سياه وارد شود. با برنامهريزي جامع انقباضي دولت، تغيير نگرش و تعامل با دنيا ميتوانيم در كوتاهمدت از رشد فرايند تورم جلوگيري كنيم.اما درباره تعامل با دنيا كه شايد اصليترين مشكل اقتصاد ما يعني تحريم حاصل آن است و ميبايست نگرشي نوين در سطح كلان مديريتي كشور ايجاد شود به ترتيبي كه منافع اقتصادي ايران تأمين شود. با راهبردهاي موجود يعني عدم همكاري و تعامل سازنده با مجامع تجاري بينالمللي مثل بانك جهاني، WTO، FATF و غيره نميتوانيم در دنيا حرفي براي گفتن داشته باشيم. اگر ميخواهيم گفتوگوي تمدنها راه بيندازيم بايد در اين مجامع بينالمللي معتبر جايگاه و حضور شايستهاي داشته باشيم تا بتوانيم حرفهاي سازنده خود را به كرسي بنشانيم. رويكرد فعلي اين است كه ما ميتوانيم بدون تعامل با دنيا همه كارها را انجام دهيم، اين توهم خودكفايي در همهچيز بايد تغيير كند و نگرشي تعاملي و سازنده به همراه داشتن روحيه همكاري تيمي در اين جهان اقتصادي يكپارچه جزو الزامات است اگر ميخواهيم ايراني توسعهيافته و سرافراز داشته باشيم. آقاي پزشكيان، گفتوگوي نگرشها به راه بيندازيد.