هشدار؛ هفت ميليون ايراني در معرض ابتلا به تومور مغزي
استمرار آلودگي هوا و افزايش سرما در هفتههاي اخير، مسوولان را برآن داشت تا به صورت مستمر و به مدت يك هفته كشور را تعطيل كنند، اما اين روش كه در سالهاي قبل هم اتخاذ و اجرا شد، نشان داده كه كارساز نبوده و نيست و شايد تنها راه خلاصي از اين شرايط از نگاه همه اين است كه باران و برف ببارد تا از اين بحران لاعلاج عبور كنيم. اما «آرمان سوراني يانچشمه»، متخصص و جراح مغز معتقد است آلودگي آنقدر در لايههاي جو زمين زياد شده كه حتي بارش باران و برف هم تميزش نميكند.
نسرين نيكنام- استمرار آلودگي هوا و افزايش سرما در هفتههاي اخير، مسوولان را برآن داشت تا به صورت مستمر و به مدت يك هفته كشور را تعطيل كنند، اما اين روش كه در سالهاي قبل هم اتخاذ و اجرا شد، نشان داده كه كارساز نبوده و نيست و شايد تنها راه خلاصي از اين شرايط از نگاه همه اين است كه باران و برف ببارد تا از اين بحران لاعلاج عبور كنيم. اما «آرمان سوراني يانچشمه»، متخصص و جراح مغز معتقد است آلودگي آنقدر در لايههاي جو زمين زياد شده كه حتي بارش باران و برف هم تميزش نميكند.
او در گفتوگو با روزنامه «اعتماد» هشدار ميدهد كه به زودي و در سالهاي نزديك يك سونامي بزرگ با عنوان افزايش ابتلا به تومورهاي مغزي در كشور راه ميافتد كه دليل اصلي آن هم فقط آلودگي هواست، اما اين موضوع براي مديران و مسوولان كشور اهميتي ندارد. اين گفتوگو را بخوانيد.
سوالم اين است كه اطلاعات زيادي در بستر رسانهها و فضاي مجازي از آسيبهايي كه ممكن است آلودگي هوا به جسم و سلامتي آدمها بزند، وجود دارد، اما مشخصا ميخواهيم بدانيم آسيبهاي جدي كه به بدن وارد ميشود چه چيز است و آيا راه پيشگيري دارد؟
خب همانطور كه خودتان در جريان هستيد، بحث آلايندههاي هوا يك بحث خيلي وسيعي است، چون عوامل متعددي در مواجهه بنيبشر با آلايندههاي هوا وجود دارد. يعني آن كسي كه در تورنتوي كانادا است يك آدم است با يك محيط و يك ژنتيك و آن كسي كه در چين است يك محيط است، آن كساني كه در كره يا كشورهاي خاورميانه يا حتي آفريقا هستند، شرايط خاص خودشان را دارند.
مطالعات علمي به صورت population base يكسري مطالعاتي هستند كه در يك جمعيت محدودي انجام ميگيرند در حد ملي و منطقهاي. اينها مطالعاتي هستند كه از نظر جمعيت جهاني بررسي ميشوند؛ به اينها
population based study يا مطالعات جامعهمحور ميگويند كه براساس بالاترين جامعه آماري است كه حداقل درصد خطا را دارد. اين مطالعات انجام شد و ديدند آلايندههاي هوا به صورت مستقيم و غيرمستقيم موجب بيماريهاي مختلفي در بدن ميشوند كه اين موضوع هم در قسمت بيماريهاي روانپزشكي و هم در بيماريهاي ساختاري مغز و ستونفقرات ارتباطشان سنجيده و اثبات شده است. يعني مثل سيگار كه براي ريه، حنجره و دهان سرطانزا است، آلودگي هوا و يكسري آلايندههاي هوا هم ساختار بدن انسان را به مرور نابود ميكند.
يكسري مطالعات انجام شده كه نشان دادند آلايندههاي هوا با تومورهاي مغزي ارتباط مستقيم دارند و يكسري با بيماريهاي خلقي مثل افسردگي، اسكيزوفرني يا بايپولار يا اختلال دو قطبي ارتباط پيدا كردند. ارتباط آلايندهها با تومورهاي مغزي بالاخص آلايندههاي شايع يا
criteria air pollutants يا آلايندههاي معيار يعني آنهايي كه به عنوان اندكسهاي هوايي سنجيده ميشود- نه موارد خاص صنعتي كه مثلا شايد در تمام دنيا پخش نباشد و محدود به يك منطقه خاص باشد- بررسي شده و نشان داده كه آنها باعث بروز تومور بالاخص تومورهاي بدخيم ميشوند.
از نظر بيماريهاي مغز، آلايندههاي هوا به صورت تاريخي با بيماريهاي مختلفي مثل آلزايمر، دمانس يا فراموشي، اختلالات حواس، پاركينسون، سكته از نظر بيماريهاي مغزي به شدت در ارتباط هستند. جديدا هم كه بيماريهاي ديگري مثل بيماريهاي اعصاب و روان اضافه شده است.
درباره تومور گفتيد، اگر اطلاعات بيشتري به صورت آماري داريد اعلام كنيد و اينكه باتوجه به اينكه اين آلودگي هوا همچنان وجود دارد و روتين زندگي ما شده، بايد چه كار كنيم؟
يك اشارهاي به تومورهاي مغزي داشته باشم. طي پروژهاي كه دو سال روي آن كار كردم، آمديم بررسي كرديم از ديتابيسهاي مختلفي كه در دنيا وجود دارد، مطالعاتي كه گروههاي مختلف پژوهشي آن را ريپورت كرده بودند و ديتايش را از سراسر دنيا به صورت خيلي مستقل و بدون وابستگيهاي مالي با شركتها و حكومتها درآورده بودند؛ تمام ديتا و آمارها را جمع كرديم. چين، سوئد، دانمارك، كره، امريكا، ژاپن و كشورهاي آسيايي، آفريقايي كمتر بود، اروپا، ديتاي اينها را روي هم ريختيم و به اين رسيديم كه يكسري گازهايي مثل تركيبات گوگردي، نيتروژني و از همه مهمتر كربن مونوكسيد يا CO ارتباط بسيار معنيداري با بروز تومورهاي مغزي بالاخص تومورهاي مغز بدخيم داشتند.
وقتي ما مطالعه را دقيقتر بررسي ميكنيم، ميبينيم كه لول CO يا همان كربن مونوكسيد كه در مطالعهاي كه ما انجام داديم به عدد معنادار بسيار قابلتوجهي رسيديم و آن هم اين بود كه فهميديم استنشاق اين كربن باعث افزايش 7درصدي تومورهاي مغزي بدخيم در جامعه ميشود، يعني با در نظر گرفتن 100 ميليون جمعيت واقعي كه 80 ميليون آماري است و 20 ميليون هم ثبت نشده (مهاجر قانوني و غيرقانوني و افرادي كه در حاشيه مرزي كشور و شايد شناسنامه نداشته باشند و جمعيت كمي هم نيستند، به خصوص كودكان سيستان و بلوچستان) و افزايش 7درصدي ما به زودي 7 ميليون بيمار با تومور بدخيم در آينده نزديك خواهيم داشت. اين عدد بسيار اسفبار و شوكهكننده است به خصوص وقتي اين مطلب در مقياس بسيار بزرگي توسط كارشناسان بهداشت و درمان طرح و مطالبه ميشود.
به اين معني كه يك گاز يا آلايندهاي كه باعث افزايش 7درصدي بيماري ميشود كه شايد بگوييم 7درصد عددي نيست و حتي دو برابر هم نيست، اما در سطح جامعه، 7درصد افزايش در بروز يك تومور، يعني 7 ميليون بيمار، يعني لازم است 7 هزار بيمارستان تخصصي مانند امامخميني يا بيمارستان فوقتخصصي الزهراي اصفهان داشته باشيم و اين خيلي نگرانكننده است؛ يعني ما بايد 7 هزار ساختمان هزار تختخوابي داشته باشيم تا اينها را درمان كنيم. اين 7 ميليون نفر به هر حال خانواده و عزيز دارند، هزينههاي مالي وحشتناكي براي دولت، اطرافيان و خودشان دارند.
اين تومورهاي بدخيمي كه شما از آن نام ميبريد، آيا شناخته شده هستند و درماني براي آن پيدا شده است؟
تومورهاي بدخيم مغزي كه شايعترين آن تومور بدخيم GBM يا Glioblastoma multiforme است؛ تومور گريد 4 مغزي است كه از بافت خود مغز است كه فرد مبتلا به آن بين 6 ماه تا 2 سال زنده ميماند؛ البته در كل دنيا اين بيماري، بيماري بدي است.
و كل دنيا براي آن راهي پيدا نكرده است؟
دانشمندان و سياستمداران حوزه بهداشت و سلامت جهان و در كشورهاي صنعتي كه با اين مساله روبهرو هستند و در عين حال كشورهاي تراز اول هم هستند، سطح آلايندههايشان را كم كردند و آرامآرام اين آلايندهها را در نواحي شهري به حداقل رساندند و صنايعشان را با سياستهاي مطابق با محيطزيست بهروزرساني و اين گازها را پالايش و از كاتاليزور استفاده كردند و نگذاشتند آلايندگي وارد شود.
يعني استفاده از انرژي پاك؟
بله، انرژي پاك. اما از طرفي هم شما نميتوانيد جامعه را با انرژي پاك كامل بچرخانيد تا بازار ماركت انرژي تنظيم شود، اما همانطور كه پيشتر هم اشاره كردم در حال حاضر آمدهاند از كاتاليزور استفاده كردند؛ آلايندههاي كارخانههايشان را به حداقل رساندند. پالايشگاه آلايندهها را در صنايعشان توليد كردند و نگذاشتند اين گاز به اتمسفر وارد شود. تصوري كه ما داريم اين است كه اين گاز در اتمسفر كه وارد ميشود، پخش ميشود؛ خير. اتمسفر مثل اسفنج است كه آب ميخورد تا به درجه اشباع برسد. بعد ما انتظار داريم كه وقتي باران و برف آمد اتمسفر و هواي ما آلوده نباشد اما اينطور نيست علت آن هم اين است كه اتمسفر ما اشباع از آلاينده است يعني تا لايههاي فوقاني آن پر از آلاينده است كه در آن باقي مانده و تا وقتي زماني كه آلاينده توليد نكنيم، ما اين پاكي اتمسفر را نخواهيم داشت و آلايندهها را به صورت اپيزودها يا دورههاي مختلف آلودگي تجربه خواهيم كرد و هر روز بدتر ميشود.
يك عدد خيلي جالب برايتان بگويم. يكي از اين آلايندهها كه دربارهاش مطالعات مختلف در دنيا انجام شده و در مجله Nature هم به چاپ رسيده بود و يكسري مطالعات ديگر در مجله لنست يا مجلههاي معتبر ديگر دنيا چاپ شده، PM2.5 يا همان particulate matter است؛ عددي كه در مطالعات اثبات كردند كه استنشاق آن باعث سرطان ميشود، يك دهم عدد فعلي ما است. يعني مثلا با عدد ميانگين 11 ميكروگرم به ازاي هر مترمكعب هوا است و عددي كه در سايتهاي معتبر ما براي اين آلاينده ثبت ميشود 167 است!
اين عدد در سايت اصفهان با عنوان وضعيت ناسالم ثبت شده عدد 167 است، درحالي كه در مطالعات بررسي شده اين عدد در كشورهاي ديگر بين 10 تا 12 يا نهايت 20 است، يعني عددي كه ما داريم كه بعضا شايد عدد درستي هم نباشد 10 برابر عدد اعلام شده است. مشكل جدي ما آمارهاي منتشر شده است كه بعضا دستكاري ميشوند و به درستي گزارش نميشوند. وضعيت آماري بسيار افتضاح است. درنهايت بايد بگويم سونامي سرطاني كه در ايران ميگويند شروع شده و در چند سال آينده كل جمعيت ايران را دربر ميگيرد و هر خانواده حتما يك بيمار سرطاني را تجربه خواهد كرد اغراق به نظر نميآيد.
و دليل همه اين بيماريها آلودگي هواست؟
يكي از علل اصلياش، چون چيزي است كه همه با آن سر و كار دارند و عجيب است كه دولتمردان به فكر اين مساله نيستند، با اينكه خود و خانوادهشان در اين كشور زندگي ميكنند. انتظار ما اين است كه كارخانهها و صنايع آلوده را خاموش كنند يا برايشان سوبسيد درنظر بگيرند يا كمكشان كنند كه اين آلايندهها را به حداقل ممكن برسانند.
در دنيا مرسوم است كه هر سال دو درصد از ميزان توليد آلايندههاي هر صنعت را كم كنند، اما در ايران چه اتفاقي ميافتد. چيزي كه ميبينيم اين است كه نسبت به پارسال وضعيتمان به شدت بدتر شده است. يعني نه تنها آن را كم نكرديم بلكه بيشتر و بدتر شده است.
من خاطرم است كه سر آلودگي هواي اصفهان كه دو سال پيش بيداد ميكرد، اساتيد دانشگاه در گروه بهداشت محيطزيست رفتند نيروگاه منتظري اصفهان كه توليد برق است و به آنها گفتند كه چرا شما اين كار را ميكنيد؟ خيلي وقيحانه جواب دادند كه ما نه تنها كاتاليزور سر دودكشهايمان نميگذاريم، بلكه اجازه داريم اينقدر ميليون ليتر هم مازوت بسوزانيم و ميسوزانيم. تجربه و معاينات باليني در بطن جامعه و محيطزيست نشان داد كه بله اينها اين كار را ميكنند و آن سوخت تميز را نه تنها استفاده نميكنند، بلكه از بهروزرساني سامانههاي پالايشي و به قولي فيلتراسيونشان هم اجتناب ميكنند و بازسازي و بهروزرساني سيستمهاي بهداشتيشان را به تعويق انداختند و اصلا انجام نميدهند. اصلا نگراني در اين مورد ندارند چون اصلا سلامت مردم برايشان اهميتي ندارد كه اين نيازمند برخورد خيلي جدي حكومت با اين افراد است. اين صنايع آلاينده است كه امنيت ملي كشور را به خطر مياندازد و از طرفي مساله سلامت يك بحران ملي است. يعني ما در سلامت و بهداشت اصلا با كسي شوخي نداريم. همانطور كه مرزهايمان دست سرباز است و فرمانده فرماندهي ميكند، ما هم به عنوان فرماندهان سلامت عرض ميكنيم و معتقديم كه گوگرد، نيتروژن، كربن مونوكسيد،
PMها، particulate matterها و
black carbon كه به وفور در شهرهاي بزرگمان مثل اصفهان، تهران، شيراز، مشهد و تبريز داريم، قطعا بحران زيستي و بايولوژي براي مردم ما طي
5 تا 10 سال آينده ايجاد ميكند و الان هم ايجاد كرده است. آمار سرطانهاي بدخيم مغزي طي 5 سال اخير افزايش داشته اما هيچ مركزي نيست كه آمار بدهد، علتش اين است كه نميخواهند آمار بيرون بيايد، به خصوص در وزارت بهداشت قبلي آقاي دكتر عيناللهي اجازه چنين آماري را اصلا نميداد و اجازه تحقيق و تفحص هم در اين مورد نميداد.
انشاءالله با اميد اينكه آقاي دكتر ظفرقندي به عنوان متولي وزارت بهداشت اين پروژه را ران و بررسي كند كه بروز و شيوع تومورهاي مغزي در كشورمان چقدر است. قطعا بالاست چون ما با تومورهاي مغزي مواجهه داريم و جراحيشان ميكنيم و اين آمار به صورت عجيبي نسبت به سراسر دنيا بسيار بالاتر است.
غير از ايجاد تومور مغزي دچار چه بيماريهاي ديگري ميشويم؟
از نظر بيماريهاي اعصاب، شايعترين آن اختلالات خلق و خويي است. يعني بيماريهايي مثل دمانس (اختلال حافظه و هوش و حواس)، آلزايمر، پاركينسون، بيماريهاي خيلي شايع ديگر كه بهشدت با همين آلودگي هوا ارتباط دارند يا حتي بيماريهايي مانند اسكيزوفرني، اختلالات دوقطبي و اختلالات بايپولار. مطالعات مختلفي انجام شده از سال 2020 به بعد واضحا اثر آلايندههاي هوا را در بروز اختلالات خلقي و هوشي اثبات كرده كه اين هم بسيار حائزاهميت است.
مثلا يك مطالعه در يك منطقه شهري انجام شد كه مطالعه خيلي قوي بود و روي 7/1 ميليون نفر در ايتاليا انجام شد كه آمار خيلي بالايي هم نبود كه نشان داد كه دليل اختلالات خلقي و هوشي آنها آلايندهها هستند. اگر ما اين عددها را در مورد خودمان بخواهيم حساب كنيم بايد سر به بيابان بزنيم، چون ما آلايندههايمان بسيار بالاست، در صورتي كه ايتاليا هواي پاك و بسيار تميز دارد. با اين حال ارتباط متقابلي ديده شده و اين زنگ خطري براي هموطنان است.
آمارها چه ميگويند
ايران از نظر آلودگي هوا در مقايسه با ساير كشورها، رتبه ۲۱ را در بين ۱۳۱ كشور دارد و كشورهايي مثل چاد، عراق، پاكستان، بحرين و بنگلادش بدترين كيفيت هوا را در جهان دارند.
آلودگي هوا چهارمين عامل مرگ و مير زودرس در جهان بعد از فشارخون بالا، استعمال دخانيات و سوءتغذيه است و سالانه موجب مرگ زودرس
۷ ميليون نفر ميشود.
سالانه حدود ۴۵ هزار نفر در كشور به دلايل منتسب به آلودگي هوا جان خود را از دست ميدهند. از اين ميزان حدود ۹ هزار مرگ منتسب به آلودگي هوا مربوط به ساكنان پايتخت است.
بيش از ۱۳درصد مرگهاي طبيعي در ايران منتسب به آلودگي هوا است و اين آمار در حال افزايش است.
سال گذشته ۲۶ هزار و ۳۰۷ نفر فرد بالاي ۳۰ سال با دلايل منتسب به آلودگي هوا جان خود را از دست دادند كه اين آمار ۲۶درصد بالاتر از آمار مرگهاي سال ۱۴۰۰ است.
حدود ۹ هزار مرگِ منتسب به آلودگي هوا سالانه در شهر تهران اتفاق ميافتد، حدود ۶۰درصد از مرگها در فصلهاي سرد و ۴۰درصد در بهار و تابستان رخ ميدهد.
از ۴۵ تا ۵۰ هزار مرگِ منتسب به آلودگي هوا در كل كشور كه سالانه رخ ميدهد، ۷۰۰ تا هزار مورد مربوط به كودكان زير ۵ سال است.
از هر ۱۰ مرگ كودكان، يك مورد مربوط به آلودگي هوا است و البته بيشترين تعداد موارد مرگ منتسب به آلودگي هوا مربوط به گروه سني بالاي ۵۰ سال است، نه كودكان.
سه بيماري سرطان ريه، سكتههاي قلبي و سكتههاي مغزي ارتباط معنيداري با آلودگي هوا دارند.
آلودگي هوا همچنين عامل ۲۰درصد مرگ نوزادان نارس اعلام شده است.
يافتههاي جديد پژوهشگران نشان ميدهد كه حتي بروز اختلال اوتيسم نيز در برخي موارد بيارتباط با آلودگي هوا نيست.