متغيرهاي موثر بر مذاكرات احتمالي و شاخص‌ها

۱۴۰۳/۱۱/۰۷ - ۲۳:۵۷:۰۰
|
کد خبر: ۳۳۲۰۸۷

ايران زمان قابل‌توجهي را براي مذاكره و توافق در سال ۹۹ و سپس ۱۴۰۰ از دست داد. در اسفند ۹۹ و ارديبهشت سال ۱۴۰۰ ايران مي‌توانست دستاوردهاي قابل‌توجهي را از مذاكرات با دولت بايدن كسب كند كه به هر دليلي اين فرصت از دست رفت‌.

پیمان مولوی

ايران زمان قابل‌توجهي را براي مذاكره و توافق در سال ۹۹ و سپس ۱۴۰۰ از دست داد. در اسفند ۹۹ و ارديبهشت سال ۱۴۰۰ ايران مي‌توانست دستاوردهاي قابل‌توجهي را از مذاكرات با دولت بايدن كسب كند كه به هر دليلي اين فرصت از دست رفت‌. معتقدم ترامپ علاقه دارد با ايران در شرايط ضعف مذاكره كند و ايران را در شرايط اضطرار پاي ميز مذاكره بياورد. امروز ايران هر چند ابزارهايي براي مذاكره در دست دارد، اما بسياري از ابزارهاي قبلي خود را نيز از دست داده است. ناترازي‌هاي انرژي، بودجه‌اي و ناترازي‌هاي كلان اقتصادي و اجتماعي و... باعث شده ايران در شرايط خاصي پاي ميز مذاكرات بنشيند. مطابق الگوريتم‌هاي موجود، طي ۶ ماه آتي ريسك‌هاي اقتصادي در ايران به شدت افزايش مي‌يابد و اگر ترامپ ايران را دوباره با تحريم‌هاي نفتي مواجه كند شرايط دشواري پيش روي ايران خواهد بود. برخلاف برخي تحليلگران كه اعلام مي‌كنند امريكا، اقبال زيادي به مذاكره دارد، من معتقدم اين‌گونه نيست. در حوزه ژئوپليتيك زماني كه امريكا مي‌بيند بسياري از ابزارهاي منطقه‌اي و راهبردي ايران، ضعيف شده يا آسيب ديده است، ناترازي‌هاي بسياري اقتصاد ايران را تهديد مي‌كند و فشار تحريم‌ها باعث كاهش فروش و صادرات نفت ايران شده، به سرعت توافق نمي‌كند، بلكه صبر مي‌كند تا با وارد آمدن فشار‌هاي بيشتر دستاوردهاي بيشتري كسب كند. شخصا ايران را در مسير توسعه نمي‌بينم، اولويت فعلي ايران و مديران آن است كه شرايط موجود از آنچه كه هست، بدتر نشود. اگر قطعي برق سال آينده ايران از امسال بيشتر نشود بايد از دولت ممنون و متشكر بود. اگر ناترازي‌ها عمق بيشتري پيدا نكند و شاخص‌ها نزول بيشتري پيدا نكند بايد شكرگزار باشيم، چون روندهاي اقتصادي نشان مي‌دهد ايران وارد دوره فشار بيشتر خواهد شد.

برخي اين پرسش را مطرح مي‌كنند با توجه به پالس‌هاي منتقل شده از سوي ترامپ و بالعكس، آيا انتشار خبر مذاكرات مستقيم ميان دو كشور، براي اقتصاد و نظم و نظامات بازارهاي ايران اميدبخش نيست؟ طبيعي است كه همه خوشحال خواهيم شد كه مذاكرات مستقيم انجام شود و در ابتداي امر هم اين موضوع اثرات مثبت مقطعي در بازارهاي ايران مي‌گذارد. اما به لحاظ بنيادين بين انجام مذاكرات مستقيم ميان دو كشور تا فاز برداشته شدن تحريم‌ها بايد اتفاقاتي در ايران صورت بگيرد كه بعيد است به راحتي اين خواسته‌هاي دو طرف محقق شود. مثلا در حوزه غني‌سازي، مسائل منطقه‌اي و آرايش نيروهاي دو طرف بايد زمينه‌هايي فراهم شود. در حوزه اقتصاد هم ايران بايد اصلاحاتي را صورت دهد. هرگونه اصلاح در اقتصاد و پايان دادن به رويكردهاي غلط فعلي در اقتصاد، بخشنامه‌هاي دستوري، اقتصاد ذي‌نفعانه، پيوستن به اف‌اي‌تي‌اف و.‌.. بهتر از ادامه وضع موجود خواهد بود. ايران سال‌هاست در حوزه اقتصاد به گونه‌اي سياست‌گذاري و تصميم‌سازي كرده كه طيفي ذي‌نفع و پر قدرت در اقتصاد ايران به وجود آمده‌اند. طيفي كه به دليل رويكردهاي سوداگرانه‌اي كه دارند اجازه انجام اصلاحات و بهبود را نمي‌دهند. ايران بايد از مسير اشتباه گذشته بازگردد و بخشي از اين تغييرات و اصلاحات به حوزه اقتصاد و سياست‌گذاري‌هاي اقتصادي مرتبط است و بخش مهم‌تر آن به اقتصاد سياسي و تصميم‌سازي عايدي راهبردي بازمي‌گردد. مثلا هنوز در ايران افراد و جرياناتي وجود دارند كه با صداي بلند اعلام مي‌كنند پيوستن به گروه مالي اف‌اي‌تي‌اف به نفع ايران نيست! وقتي از اين افراد و گروه‌ها سوال مي‌شود كه پس چرا از ۲۰۰ كشور تنها ۳ كشور ايران، كره‌شمالي و نپال به اين گروه نپيوسته‌اند و باقي كشورها اين ضرورت را پذيرفته‌اند؟ باز هم پاسخي داده نمي‌شود. ازسوي ديگر يكي از عامل‌هاي مهم بر سر رده مذاكرات مستقيم ايران و امريكا و توافق احتمالي كشورهاي منطقه هستند. هرچند برخي تحليلگران ايراني، مبتني بر اظهارات و رويكردهاي برخي كشورهاي عربي عنوان مي‌كنند در اين نوبت كشورهاي عربي موافق توافق ايران و غرب هستند اما من همچنان معتقدم عربستان، امارات، تركيه و... اساسا توسعه ايران را مغاير با مطالبات خود مي‌دانند. با يك چنين فراز و فرود و در يك چنين شرايطي است كه مجموعه متنوعي از متغيرهاي موثر در انجام مذاكره مستقيم، توافق احتمالي و دستيابي به اهداف موردنظر وجود دارند كه ايران بايد به آنها توجه كند.