تبعات دور اول رياستجمهوري ترامپ بر متغيرهاي كلان اقتصاد ايران
با حضور ترامپ در راس هرم تصميمسازي ايالات متحده، اين پرسش كه حضور ترامپ با شاخصهاي اقتصادي ايران چه ميكند؟ در فضاي اقتصادي و عمومي كشور مطرح شده است.
با حضور ترامپ در راس هرم تصميمسازي ايالات متحده، اين پرسش كه حضور ترامپ با شاخصهاي اقتصادي ايران چه ميكند؟ در فضاي اقتصادي و عمومي كشور مطرح شده است. اما براي درك نظام تصميمسازيهاي اقتصادي ترامپ و تاثير احتمالي آن بر اقتصاد ايران بايد نگاهي به گذشته انداخته شود و ببينيم ترامپ در دوره قبل چه شرايطي را براي اقتصاد ايران ايجاد كرده است. يافتن پاسخي براي اين ابهامات از اين منظر مهم است كه ميتواند به مسوولان كشور كمك كند تا راهبردهاي مناسب را در مواجهه با ترامپ اتخاذ كنند.
قبل از ورود به بحث اصلي خوب است كمي به عقب بر گرديم، اول) حدود دو سال در انتظار تدوين و امضاي برجام، همهچيز راكد بود و قيمتها ساكن. اقتصاد در انتظار بعد از برجام بود. دوم) با امضاي برجام تحركاتي در حال شروع و اتفاق افتادن بود كه انتخابات رياستجمهوري امريكا مطرح شد. شعارهايي كه از سوي طرفين سر داده شد (به ويژه ترامپ در آن سمت) مجددا اقتصاد ايران را در انتظار فرو برد. سوم) انتخابات امريكا پايان پذيرفت و در نتيجه آن ترامپ انتخاب شده بود و حدود يك سال از برجام گذشته بود كه ترامپ از برجام خارج شد. سهامداران برجام از جمله اروپاييها دست به عصا شدند. چهارم) تقريبا همه تحريمها با اهرمهايي كه امريكا در دست داشت، برگشت و از برجام جز پوستهاي باقي نماند. حال بايد ديد كه آمارهاي اقتصادي بانك مركزي در خصوص دوران فشار تحريمي عصر ترامپ چه ميگويند؟
1) بر مبناي دادههاي استخراج شده از سايت بانك مركزي، تمامي متغيرها، از جمله درآمد خالص ملي، خالص صادرات، مصرف بخش خصوصي و سرمايهگذاري به قيمت ثابت سال 95 و ميليارد ريال بعد از خروج ترامپ از برجام (در سال 1397) كاهش داشته است. اين متغيرها هنوز كه هنوز است به شرايط قبل از 97 برنگشتهاند. ضمن اينكه جمعيت ايران در اين سالها افزايش داشته است و از 80 ميليون نفر به 86 ميليون نفر افزايش يافته است. در نتيجه متغيرهاي سرانه كاهش بيشتري داشته است.
2) اين در شرايطي است كه حجم سرمايهگذاري نيز در ايران به دليل تحريمها از سال 90 سيري نزولي داشته و ميزان آن حتي نتوانسته جبران استهلاك سرمايهگذاري را بنمايد. مصرف كل و به تبع آن مصرف سرانه كاهشي شديد داشته است. ضمنا تركيب مصرف ايرانيان نيز به دليل تورم شديد و افزايش خط فقر از تركيب بهينه و مورد نياز دور شده است.
مبتني بر اين دادههاي اطلاعاتي قدرت خريد مردم كاهش يافته و سرعت گسترش فقر در كشورمان شديدتر شده است.
3) همچنين بر مبناي دادههاي استخراج از سايت بانك مركزي، تمامي متغيرها، از جمله مصرف بخش خصوصي، مصرف بخش دولت، صادرات و واردات به قيمت ثابت 95 و ميليارد ريال بعد از خروج ترامپ از برجام (در سال 1397) كاهش داشته است. اين متغيرها هنوز به شرايط قبل از 97 برنگشتهاند. ضمن اينكه جمعيت ايران در اين سالها افزايش داشته است. در نتيجه متغيرهاي سرانه كاهش بيشتري داشته است.
مجموعه اين اعداد و ارقام و دادهها، حاكي از آن است كه در صورتي كه ايران راهي به جز مذاكره و توافق را با امريكا در پيش بگيرد و هدف فشارهاي شديد ترامپ قرار گيرد، بايد منتظر افت اغلب شاخصهاي اقتصادياش باشد. دادههايي كه نشان ميدهد، اغلب شاخصهاي اقتصادي در شرايط فشار تحريمي با نزول شديد مواجه شدهاند.