سهگانهاي كه ابرتورم ميآفريند
ابرتورم چيست؟ در چه نوع اقتصادهايي و در چه زيستبومهاي اقتصادي بروز ميكند و تاثيرات و تبعات آن كدام موارد است؟ براي مقابله با ابرتورم در اقتصادهاي مختلف چه بايد كرد؟ اين پرسشها براي اقتصادهايي كه عموما با تورم بالا مواجه هستند و خطر بروز ابرتورم در آنها جدي است، واجد اهميت ويژه است. به طور كلي ابرتورم اصطلاحي براي توصيف افزايش سريع، بيش از حد و خارج از كنترل عمومي قيمت در يك اقتصاد است.
ابرتورم چيست؟ در چه نوع اقتصادهايي و در چه زيستبومهاي اقتصادي بروز ميكند و تاثيرات و تبعات آن كدام موارد است؟ براي مقابله با ابرتورم در اقتصادهاي مختلف چه بايد كرد؟ اين پرسشها براي اقتصادهايي كه عموما با تورم بالا مواجه هستند و خطر بروز ابرتورم در آنها جدي است، واجد اهميت ويژه است. به طور كلي ابرتورم اصطلاحي براي توصيف افزايش سريع، بيش از حد و خارج از كنترل عمومي قيمت در يك اقتصاد است. درحالي كه تورم سرعت افزايش قيمت كالاها و خدمات را اندازهگيري ميكند، در ابرتورم، تورم به سرعت در حال افزايش است كه معمولا بيش از 50درصد در ماه اندازهگيري ميشود. ابرتورم يا Hyperinflation تورم بسيار بالا و معمولا پرشتابي است كه به سرعت ارزش واقعي ارز داخلي را از بين برده و با افزايش قيمت كالاها باعث ميشود افراد جامعه ميزان داراييهايشان را به شكل پول محلي به حداقل برسانند. در اين شرايط به طور معمول به سمت نگهداري ارزهاي خارجي پايدارتر سوق بيابند. در چنين شرايطي با اين حال كه سطح عمومي قيمتها براساس پول محلي در اقتصاد مواجهه با ابرتورم به سرعت افزايش پيدا ميكند، قيمت اقلام نسبت به ارزهاي خارجي نسبتا باثبات باقي ميماند. به عنوان مثال اقتصاد يونان در دوران اشغال توسط كشورهاي محور در جنگ جهاني دوم آسيب زيادي ديد. پيش از بهار 1941 تحت تاثير چندين حمله قرار گرفت، تاثير چندين حمله را در اواخر سال 1940 احساس كرده بود. اشغالگران مواد خام، دام و غذا را بردند و دولت دست نشانده مجبور شد هزينههاي اشغال را به دوش بكشد. كاهش توليدات كشاورزي منجر به كمبود شديد مواد غذايي در شهرهاي اصلي و دورهاي به نام قحطي بزرگ شد. كاهش جمعآوري ماليات به افزايش تورم كمك كرد كه در نوامبر 1944 به اوج 13800درصد در ماه رسيد. اگرچه افزايش قيمتها به شدت مجارستان يا آلمان پس از جنگ نبود، ولي تلاشهاي ثبات يونان براي مدت طولانيتري ادامه يافت. پس از آزادي در اكتبر 1944، دولت سه تلاش در طول هجده ماه قبل از رسيدن به ثبات از طريق اصلاحات مالي انجام داد. وام و ارز جديد. به هر حال دلايل وقوع ابرتورم در كشورهاي مختلف، متفاوت بوده است و لذا راهكارهاي بهكار رفته هم متفاوت بوده است، هر چند مشتركاتي هم داشتهاند.
ابرتورم معمولا به دلايل زير رخ ميدهد:
1) افزايش شديد عرضه پول: زماني كه دولتها براي تامين هزينههاي خود به چاپ پول روي ميآورند، ممكن است عرضه پول به طور ناگهاني افزايش يابد و اين باعث كاهش ارزش پول و افزايش قيمتها ميشود.
2) كاهش توليد و عرضه كالاها: در مواقعي كه توليد كالاها كاهش يابد يا عرضه آنها با مشكلاتي مواجه شود، قيمتها به سرعت افزايش مييابند.
3) بياعتمادي عمومي: زماني كه مردم نسبت به ارزش پول خود بياعتماد شوند، ممكن است به سرعت به خريد كالاها و تبديل پول به داراييهاي ديگر روي آورند كه اين نيز به افزايش قيمتها دامن ميزند.
ميزان ابرتورم در كشورهايي به عنوان مثال به شرح زير است:
مجارستان 1946، تورم روزانه 207درصد و هر پانزده ساعت قيمتها دو برابر ميشد. زيمبابوه 2008، تورم روزانه 98درصد و هر بيست و پنج ساعت قيمتها دو برابر ميشد. يوگسلاوي 1994، نرخ تورم روزانه 65درصد و قيمتها هر سي و چهار ساعت دو برابر ميشد. آلمان 1923، نرخ تورم روزانه 21درصد و قيمتها هر سه روز و هفده ساعت دوبرابر ميشد..
يونان 1944، نرخ تورم روزانه 18درصد و قيمتها هر چهار روز و شش ساعت دو برابر ميشد ايران براي مقابله با ابرتورم بايد افزايش شديد عرضه پول را متوقف ساخته، اقدام به افزايش توليد كرده و عرضه كالاها را بيشتر كند و نهايتا بياعتمادي عمومي كه باعث عدم مشاركت در بخشهاي مختلف اقتصادي و سرمايهگذاري مولد ميشود را از ميان برده و اعتماد مردم به نظام تصميمسازيها را ارتقا دهد.