انتظارات تورمي و بازار ارزي كه در حال صعود است
همزمان با افزايش نرخ ارز، پرسشهاي بسياري در افكار عمومي ايرانيان شكل گرفته كه ريشههاي اين افزايش نرخ ارز و كاهش پول ملي ايرانيان را در كدام بخشها بايد جستوجو كرد. بدون ترديد يكي از دلايل اصلي اين كاهش ارزش و بروز نوسان را بايد در انتظارات تورمي جستوجو كرد
همزمان با افزايش نرخ ارز، پرسشهاي بسياري در افكار عمومي ايرانيان شكل گرفته كه ريشههاي اين افزايش نرخ ارز و كاهش پول ملي ايرانيان را در كدام بخشها بايد جستوجو كرد. بدون ترديد يكي از دلايل اصلي اين كاهش ارزش و بروز نوسان را بايد در انتظارات تورمي جستوجو كرد. اقتصاد ايران مدتهاست كه به اخبار و رخدادهاي بيروني وابسته شده است و هر تحولي در عرصه بيروني باعث بروز نوسان در عرصه داخلي ميشود. بحث انتظارات توسط اقتصاددان معروف كينز وارد مطالعات اقتصادي سپس توسط فريدمن وارد تحليلهاي كلان شد. رابرت لوكاس به صورت دقيقتري مدلسازي كرد. فارغ از نوع شكلگيري انتظارات (تطبيقي يا عقلاني) اكنون تاثير آن بر پارامترهاي اقتصادي واضح است. انتظارات پيشبيني آينده از اقتصاد است كه در ذهن آحاد مردم اعم از مصرفكنندگان، توليدكنندگان، سياستگذار و ... شكل ميگيرد. نقش انتظارات در بازار ارز ايران به ويژه در شرايط اقتصادي متغير و ناپايدار بسيار حايز اهميت است. انتظارات ميتوانند تاثيرات زيادي بر رفتار معاملهگران و سرمايهگذاران داشته باشند و در نتيجه بر نرخ ارز تاثير بگذارند. در زير به چند نكته كليدي در اين زمينه اشاره ميشود:
اول) انتظارات تورمي: اگر مردم انتظار داشته باشند كه تورم در آينده افزايش يابد، ممكن است به خريد ارزهاي خارجي و كالاهاي با نقدشوندگي بالا (شبهپول) روي آورند تا ارزش داراييهاي خود را حفظ كنند. اين امر ميتواند باعث افزايش تقاضا براي ارز و در نتيجه افزايش نرخ آن شود. در واقع وقتي انتظارات تورمي شكل ميگيرد، اقدامات عمومي مردم هم به گونهاي است كه بر دامنههاي نوسان ميافزايد .
دوم) پيشبينيهاي سياسي: تحولات سياسي مانند انتخابات، مذاكرات هستهاي يا تغييرات در سياستهاي اقتصادي ميتوانند انتظارات بازار را تحت تاثير قرار دهند. مثلا اگر اميد به توافقهاي بينالمللي افزايش يابد، ممكن است انتظارات نسبت به كاهش نرخ ارز تقويت شود و بالعكس. در شرايط فعلي كه موضوع تداوم مذاكرات ايران بابت كشورهاي غربي به خصوص امريكا با چالشهايي همراه شده، در آتش انتظارات تورمي هم دميده شد و نرخ ارز در دالان صعودي قرار گرفته است.
سوم) دولت و سياستهاي ارزي: تصميمات دولت و بانك مركزي در مورد نرخ ارز، كنترل بازار و سياستهاي ارزي ميتواند انتظارات را شكل دهد. به عنوان مثال اگر دولت تصميم به تثبيت نرخ ارز بگيرد، ممكن است.
انتظارات نسبت به نوسانات آن كاهشي باشد. مبتني بر اين گزاره، نظام تصميمسازيهاي اقتصادي كشور ممكن است به گونهاي باشد كه منجر به افزايش نرخ ارز شود.
چهارم) اطلاعات و شايعات: اخبار و شايعات نيز ميتوانند تاثير زيادي بر انتظارات بازار داشته باشند. اطلاعات نادرست يا شايعات ميتوانند منجر به نوسانات شديد در قيمتها شوند. انتظارات مثبت يا منفي نسبت به آينده اقتصادي كشور ميتواند منجر به نوسانات شديد در نرخ ارز شود. اين گزاره در شرايط فعلي اقتصاد ايران به شدت اثرگذار است. كانالهاي تلگرامي، برخي افراد در فضاي مجازي و ...زمينه بروز نوسان و افزايش نرخ ارز را فراهم ميسازند.
پنجم) عوامل جهاني: تغييرات در بازارهاي جهاني مانند قيمت نفت يا تغييرات اقتصادي در كشورهاي ديگر نيز ميتواند بر انتظارات بازار ارز ايران تاثير بگذارد. زماني كه بازارهاي جهاني به دليل رخدادهاي بينالمللي با افزايش قيمت، نوسان و گراني همراه شوند، اثرات آن در بازارهاي داخلي كشورمان نيز نمايان ميشود.
در نهايت مديريت انتظارات يكي از چالشهاي بزرگ براي سياستگذاران اقتصادي است، زيرا نوسانات ناشي از انتظارات ميتواند به سرعت بر بازار ارز تاثير بگذارد و منجر به عدم ثبات اقتصادي شود. گفتاردرماني با پشتوانه عملي نيز يكي از راههاي مديريت انتظارات است، به شرطي كه اعتبار اجتماعي سياستگذار دچار خدشه نشده باشد.