دورنماي سرمايه‌گذاري در ميادين مشترك انرژي

۱۴۰۳/۱۲/۱۹ - ۰۱:۵۶:۳۳
|
کد خبر: ۳۳۶۸۴۰

ديروز خبر امضاي قرارداد 17ميليارد دلاري با حضور رييس‌جمهور و وزير نفت براي افزايش فشار ميادين گازي پارس جنوبي رسانه‌اي شد. ميدان گازي پارس جنوبي كه يك‌سومِ آن در آب‌هاي ايران و دوسومِ آن در آب‌هاي قطر است، بزرگ‌ترين مخزن گازي جهان است كه ۵۶ تريليون مترمكعب ذخاير درجاي گاز دارد. ۷۰ درصد اين گاز قابل استخراج است.

حمیدرضا صالحی

ديروز خبر امضاي قرارداد 17ميليارد دلاري با حضور رييس‌جمهور و وزير نفت براي افزايش فشار ميادين گازي پارس جنوبي رسانه‌اي شد. ميدان گازي پارس جنوبي كه يك‌سومِ آن در آب‌هاي ايران و دوسومِ آن در آب‌هاي قطر است، بزرگ‌ترين مخزن گازي جهان است كه ۵۶ تريليون مترمكعب ذخاير درجاي گاز دارد. ۷۰ درصد اين گاز قابل استخراج است. بدون ترديد سرمايه‌گذاري در ميدان گازي ويژه‌اي كه بين كشور ايران و قطر مشترك است و ۷۰ درصد گاز مصرفي و ۴۰ درصد خوراك توليد بنزين كشور را تامين مي‌كند، مثبت است. بر اساس اعلام وزير نفت ۴ پيمانكار شامل اويك، مپنا، قرارگاه خاتم و پتروپارس اين پروژه افزايش را راهبري مي‌كنند. اما در بطن اين قرارداد و ساير قراردادهايي از اين دست، مواردي وجود دارد كه لازم است مورد توجه قرار بگيرند.

1) موضوع افت فشار در ميادين نفت و گاز ايران يك معضل جدي است كه سال‌هاست كارشناسان درباره آن هشدار مي‌دهند. بر اساس اعلام رييس انجمن مهندسي گاز ايران در صورت عدم سرمايه‌گذاري مناسب تا پنج سال آينده توليد گاز كشور ۳۰ تا ۴۰ درصد افت خواهد كرد.

 ايران به دليل تحريم‌ها و مشكل حضور شركت‌هاي بين‌المللي و ورود تجهیزات با مشكلات بسياري در اين بخش روبه‌رو است. فقدان سرمايه‌گذاري‌هاي كاربردي در حوزه باعث شده تا ميادين مختلف انرژي ايران با معضل افت فشار روبه رو شوند. اين مشكل باعث شده تا ايران نتواند به اندازه سهم و جايگاه خود در حوزه نفت و گاز توليد داشته باشد و در ميادين مشترك اين رقباي ايران هستند كه سهم بيشتري را برداشت مي‌كنند.

2) ورود شركت‌ها و پيمانكاران داخلي و استفاده از ظرفيت‌ها و سرمايه‌هاي دروني كشور مانند دارايي‌هاي صندوق توسعه، به اين معناست كه اين پروژه‌ها سودآور بوده و پاسخ سرمايه‌گذاري‌هاي صورت گرفته را مي‌دهند. نبايد فراموش كرد كه صندوق توسعه ملي حدود 100ميليارد دلار از دولت طلب دارد و به نظرم وارد پروژه‌اي نمي‌شود كه از سودده بودن آن مطمئن باشد. دولت بايد پاي خود را از چنين پروژه‌هايي بيرون بكشد و اجازه بدهد ظرفيت‌هاي داخلي و بخش خصوصي براي بهبود و رشد ظريفت‌هاي انرژي به كار گرفته شود. گاز ايران خريداران بسياري دارد و سرمايه‌گذاران از طريق قراردادهايي كه قرار است در آينده منعقد شود، پول خود را پس مي‌گيرند. دولت نبايد به فكر پروژه‌هاي نمايشي باشد و بايد پروژه‌هايي را استارت بزند كه قطعا به روند توسعه صنايع نفت و گاز ايران كمك كند.

3) ايران در هر سال 3.7درصد با افت فشار در ميادين انرژي اصلي خود مواجه است. يعني نه تنها در حوزه فشارافزايي اقدامات مناسبي صورت نداده است، بلكه با استهلاك زيرساخت‌ها، روند استهلاك از سرمايه‌گذاري پيشي گرفته است. اين روند پروژه‌هاي انرژي در كشورمان را فرسوده ساخته و باعث ضرر و زيان زيادي مي‌شود. هيچ پروژه انرژي در جهان نيست كه با مشكل سرمايه مواجه باشد. هر پروژه انرژي را كه روي ميز بگذاريد شركت‌هاي بين‌المللي با چنگ و دندان به سمت آن هجوم مي‌برند، چراكه بخش انرژي پول خود را باز مي‌گرداند. اما چرا ايران در زمينه جذب سرمايه مشكل دارد؟ چرا در گذشته مشكلي در اين بخش وجود نداشت؟ در گذشته، ايران به دليل درآمدهاي نفتي از پيمانكاران خارج حضور پيدا مي‌كند و به صورت epc يا به صورت بيع متقابل، باي بك و ...پروژه‌ها انجام مي‌شد. 

4) امروز هم ايران بايد به سمت استفاده از ظرفيت‌هاي بين‌المللي و تجهيزات نوين خارجي حركت كند. ايران دامنه وسيعي از ظرفيت‌هاي انرژي را دارد كه هنوز كاري در زمينه آنها صورت نگرفته است بايد مياديني كه تا به امروز استخراج نشده‌اند در دستور كار قرار گيرند. ايران به عنوان دارنده دومين دارنده ذخاير گازي جهان بايد از اين ظرفيت‌ها استفاده درستي داشته باشد. تاسف‌آور است كه ايران با وجود اين همه ظرفيت در فصل زمستان با قطعي گاز و در فصل تابستان با مشكل برق مواجه شود. امروز كه دولت به سمت سرمايه‌گذاري در حوزه انرژي حركت كرده، لازم است تحليلگران و متخصصان اين حوزه، راهكارهاي اصولي براي ايجاد بيشترين ارزش افزوده ملي طراحي و ارايه كنند.