در اين آخرين روزها....
آخرين روزهاي 1403 به سر ميرسد با انبوهي از دشواريها و گرههاي باز نشده و...، انسان ايراني اما انساني است اميدوار؛ نه اميدي كاذب و گمراهكننده، اميدي از جنس «حقيقت» و «شدن». چند هزار سال تاريخ كهن و فرهنگ و تمدني شگرف و نادر در جهان و منابع عظيم انرژي و معدني و مزيتهاي بالاي انساني و جغرافيايي و...، نشانهها و دلايل اين اميدوارياند، اميد رستن و ساختن.
آخرين روزهاي 1403 به سر ميرسد با انبوهي از دشواريها و گرههاي باز نشده و...، انسان ايراني اما انساني است اميدوار؛ نه اميدي كاذب و گمراهكننده، اميدي از جنس «حقيقت» و «شدن». چند هزار سال تاريخ كهن و فرهنگ و تمدني شگرف و نادر در جهان و منابع عظيم انرژي و معدني و مزيتهاي بالاي انساني و جغرافيايي و...، نشانهها و دلايل اين اميدوارياند، اميد رستن و ساختن. آخرين روزهاي سالي كه اميد ميرفت تا از فرصت ناخواسته و ناگزير ايجاد شده از محل تغيير دولت، سوخت جديدي براي موتور «توسعه» كشور و تراز كردن ناترازيها و «ناتراضيها» مهيا شود. تلاشي با اسم رمز «وفاق» كه قائلان و سازماندهندگان آن بسيار بدان اميد بسته و انتظارشان آن بود كه به همگراييهاي بزرگ در درون نظام حكمراني و افزايش كارآمدي دولت، شكاف دولت - ملت كاهش يافته و مسير توسعه اين سرزمين كهن هموار شود. تلاشي كه اگرچه بخشي از ظرفيتهاي خود را به سبب كارشكني رقبا و مخالفان درون ساخت قدرت و نيز نبود راهبرد و برنامه مشخص در دولت براي حل سه ابرچالش: «ناترازيهاي مالي و محيط زيستي»، «شكافهاي اجتماعي و فرهنگي» و «وضعيت بحراني روابط خارجي» از دست داده است، اما همچنان اين امكان و ظرفيت را دارد كه با اصلاح راه و روش و رويههاي فعلي و بهرهبرداري از فرصتهاي هنوز موجود، ورق را با اتخاذ تصميمات «سخت» اما «صحيح» به جاي تصميمات «راحت» اما «بد» برگرداند.
اولين گام در اين مسير، بيان واقعيات هر چند تلخ با مردم و درخواست همراهي و همكاري آنان در چارچوب يك راهبرد و برنامه علمي و عملياتي است. امري كه متاسفانه چندان نشانههاي روشني از آن به چشم نميخورد. چنانكه مثلا رييس بانك مركزي كه با بركناري وزير اقتصاد و كنارهگيري خاموش علي طيبنيا، مشاور عالي آقاي پزشكيان، اكنون به نظر تا حدي نقش رهبري تيم اقتصادي دولت را در دست دارد، در گزارشي از وضعيت اقتصادي كشور به رشد 3.7 درصدي 9 ماهه سال جاري اشاره كرد و عنوان داشت كه اين رشد «در مقايسه با كشورهاي اروپايي كه سالهاست از نرخهاي پاييني برخوردارند يا كشورهاي منطقه همچون تركيه (2.8 درصد)، عربستان (1.4 درصد)، پاكستان (2.5 درصد)، عراق (1.4 درصد) و متوسط رشد كشورهاي خاورميانه و آسياي مركزي با نرخ 2.4 درصد، نرخ رشد نسبتا مطلوب و قابل قبولي است.» (23/12/1403)
اين سخنان در حالي است كه رييس بانك مركزي خود به خوبي ميداند كه اين مقايسه نادرستي است و جز آنكه سبب خطاي سياستمداران و ادامه مسير غلط فعلي يعني عدم انجام اصلاحات ساختاري و تغيير نگرش حكمراني نسبت به روابط و مناسبات داخلي و جهاني و بينالمللي شود، نتيجه مثبتي در بر ندارد، چراكه «رشد اقتصادي» چيزي جز افزايش توليد و ارزش پولي حاصل از فعاليتهاي توليدي يك كشور با شاخصهاي كمي و عددي نيست، اما اين «توسعه» است كه اعتبار دارد و ملاك مقايسه و بيانگر ميزان ارتقاي كيفي زندگي مردم يك كشور است كه علاوه بر شاخصهاي كمي مانند درآمد سرانه، برابري قدرت خريد، ، سرانه درآمد ناخالص ملي، شاخصهاي كيفي همچون اميد به زندگي، تحصيلات، رفاه و برخورداري از امكانات بهداشتي و درماني و... را در بر ميگيرد. به راستي آيا بر اساس اين شاخصها جامعه ايران قابل مقايسه با كشورهاي اروپايي يا همين عربستان و تركيه در مجاورتمان است؟! البته يقينا رييس بانك مركزي توقع ندارند كه ايرانيان خود را با عراق جنگزده و تكهپاره يا پاكستان فاقد منابع طبيعي و فقير و اسير حكومتهاي نظامي مقايسه كنند! آخرين گزارشها از مقايسه ايران با دو كشور تركيه و عربستان نشان ميدهد كه درآمد سرانه ايرانيان بر حسب برابري قدرت خريد ppp در سال 2023 تنها 17 هزار و 660 دلار و براي مردم تركيه 42 هزار و 217 دلار و براي عربستانيها 61 هزار و 103 دلار بوده است. همچنانكه در فاصله سالهاي 2013 تا 2023 درآمد سرانه تركيه رشد 90 درصدي را تجربه و درآمد سرانه مردم ايران تنها 13.5 درصد رشد كرد. (رسانهها- 18/12/1403) .
همچنين مگر نه آن است كه هفت دهك ايران عزيز، نيازمند كالابرگ چند صد هزار تومانياند و يكسوم جمعيت اين سرزمين زير خط فقر مطلق قرار دارند كه طبق تعاريف جهاني درآمد روزانه آنان حدود دو دلار است؟! پس بازي با آمار چرا؟!
اينگونه گزارش دادنها گرههاي ناگشوده را باز نميكند و دري به واقعيت نميگشايد، واقعيتي كه بايد سكوي پرش به حقيقت باشد، «حقيقت را از ميان واقعيتها جستوجو كنيد» (دنگ شيائو پينگ)، عبارت سادهاي كه چين امروز حاصل توجه به همين عبارت ساده است . اميد كه سال 1404 آغاز چنين راه و پرشي باشد، راهي سخت و دشوار، اما كارساز و گرهگشا !