جدال بورس با ریسک

۱۴۰۴/۰۱/۲۵ - ۲۳:۰۲:۴۴
|
کد خبر: ۳۳۹۸۲۶

با آغاز مذاکرات سیاسی اخیر، بازارهای مالی کشور با تحولات گسترده‌ای مواجه شده‌اند. کاهش قیمت دلار و طلا و همچنین رشد مثبت شاخص بورس ازجمله این تغییرات بوده‌اند که توجه بسیاری از سرمایه‌گذاران و تحلیلگران اقتصادی را به خود جلب کرده است.

پیمان مولوی

با آغاز مذاکرات سیاسی اخیر، بازارهای مالی کشور با تحولات گسترده‌ای مواجه شده‌اند. کاهش قیمت دلار و طلا و همچنین رشد مثبت شاخص بورس ازجمله این تغییرات بوده‌اند که توجه بسیاری از سرمایه‌گذاران و تحلیلگران اقتصادی را به خود جلب کرده است. این پرسش مهم مطرح است که آیا این روند مثبت در بازارها پایدار خواهد بود و ساختار اقتصادی ایران تحت تأثیر این مذاکرات تغییر خواهد کرد یا خیر؟

در ایران، ساختار اقتصادی مبتنی بر منافع ذی‌نفعان است و تاکنون تغییراتی در این ساختار رخ نداده است. این واقعیت باعث می‌شود بسیاری از عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد کشور همچنان پابرجا باشند. کاهش اخیر قیمت دلار، نه‌تنها نتیجه مذاکرات بین‌المللی، بلکه حاصل سیاست‌های اقتصادی داخلی است. به عنوان نمونه، سیاست‌های دولت در سال ۱۴۰۳ مبنی بر حرکت به سمت تک‌نرخی کردن ارز، موجب تغییرات وسیع در قیمت دلار شد.

به‌رغم اینکه انتظار می‌رفت قیمت دلار به‌تدریج به سطح بالاتری برسد، سیاست‌های خاص منجر به کاهش زودهنگام نرخ ارز شد. این رویکرد دولت، همراه با مدیریت نرخ ارز از طریق مرکز مبادله، توانسته تا حدی ثبات نسبی را در بازار ارز ایجاد کند. با این حال، سایه تنش‌های سیاسی و احتمال وقوع جنگ همچنان بر تصمیمات اقتصادی مردم حاکم است. بسیاری از افراد به دلیل نگرانی از آینده اقتصاد، در تلاش برای پوشش ریسک‌های خود به سمت دارایی‌هایی مانند دلار و طلا حرکت کرده‌اند که از نقدشوندگی بالایی برخوردار هستند.

بازار بورس به عنوان یکی از پرریسک‌ترین و در عین حال جذاب‌ترین بازارهای سرمایه‌گذاری در سال‌های اخیر، همواره در کانون توجه قرار داشته است. طی هفته‌های اخیر، پس از کاهش قیمت دلار و پیشرفت مذاکرات، شاخص بورس نیز روند مثبت پیدا کرده است. اما این رشد، برای برخی سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای سوال‌برانگیز بوده است: چرا زمانی که قیمت‌ها پایین‌تر بود، وارد بازار نشده‌اند؟ یکی از مشکلات اصلی در بازار بورس ایران، رفتار هیجانی سرمایه‌گذاران است. این رفتار باعث می‌شود افراد غیرحرفه‌ای در زمانی که شاخص‌ها رشد می‌کنند، وارد بازار شوند و بدون چشم‌انداز بلندمدت اقدام به سرمایه‌گذاری کنند. برای فعالیت در بازار بورس، باید دیدگاهی بلندمدت داشت و از ورود با حجم بالای نقدینگی خودداری کرد. تنها حدود ۳۰ درصد از دارایی‌های سرمایه‌گذاران باید به این بازار اختصاص داده شود.

همان‌طور که اشاره شد، مذاکرات سیاسی نقش مهمی در تعیین مسیر بازارهای سرمایه دارد. اما باید توجه داشت که پیش‌بینی دقیق نتیجه مذاکرات و تاثیر آن بر اقتصاد کشور، باتوجه به عوامل ژئوپلیتیکی متعدد، امکان‌پذیر نیست. بعضی کارشناسان نسبت به نتیجه‌بخش بودن مذاکرات خوش‌بین نیستند. با این حال، تاکید بر مدیریت سرمایه‌گذاری بدون تعصب و وابستگی به نتیجه مذاکرات، می‌تواند رویکردی مناسب در برابر چالش‌های پیش رو باشد.

مدیریت دارایی باید به شکلی انجام شود که در صورت موفقیت مذاکرات، سرمایه‌گذار بتواند از فرصت‌های پیش‌آمده استفاده کند؛ و در صورت عدم موفقیت مذاکرات، همچنان دارایی‌ها پوشش ریسک مناسبی داشته باشند. این نوع رویکرد مبتنی بر واقع‌گرایی و انعطاف‌پذیری است که نیروهای موثر اقتصادی و سیاسی را به‌ طور همزمان در نظر می‌گیرد.

به‌طور کلی، بازارهای مالی ایران تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی است. کاهش قیمت دلار و طلا و روند مثبت بورس در شرایط کنونی، نشان‌دهنده تاثیرگذاری سیاست‌های دولت و مذاکرات سیاسی روی اقتصاد بوده است. با این حال، آینده بازارها همچنان نیازمند تحلیل دقیق‌تر از ساختار اقتصادی و نتیجه مذاکرات است. برای سرمایه‌گذاران، داشتن استراتژی متوازن و عدم ورود هیجانی به بازار، کلید موفقیت در این دوره پرنوسان خواهد بود.