رشد وابسته به نفت
درحالی که بانک مرکزی در پایان اسفند 95 نرخ رشد 9ماهه 95 به قیمتهای ثابت سال 1390را با احتساب نفت 11.6درصد و بدون نفت 1.9درصد اعلام کرده است، مرکز آمار ایران نیز به تازگی رشد کل سال 95 به قیمت ثابت 1376 را با احتساب نفت 8.3 درصد و بدون نفت 6.3 درصد برآورد کرده که تا حدودی به هم نزدیک هستند و در مجموع نشاندهنده رشد بالای حداقل 8 درصدی اقتصاد در سال 95 است.
در مقایسه اعلام آمار رشد اقتصادی توسط بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، ابتدا این نکته حایز اهمیت است که رشد اقتصادی کشور به تدریج روند منفی و نزولی سال 94 و فصل اول سال 95 را پشت سر گذاشته و مثبت شده است. طبق اعلام بانک مرکزی براساس قیمت ثابت سال 90 نرخ رشد سال 94 با نفت 1.8-درصد و بدون نفت 2.7-درصد بوده و در فصل اول سال 95 رشد اقتصادی بدون نفت با رشد منفی 1.5درصد روبهرو بوده اما در فصل دوم سال رشد اقتصادی بدون نفت با رشد مثبت 2.8درصد و در فصل سوم با رشد مثبت 4.6درصد همراه بوده است.
آمار نرخ رشد دو فصل تابستان و پاییز 95 توسط بانک مرکزی همچنین رشد کل سال 95 توسط مرکز آمار ایران، این نکته را ثابت میکند که سال 95 با رشد بالایی در اقتصاد همراه بوده و در کل سال 95 تحقق رشد اقتصادی حداقل 8.3درصدی قطعی است زیرا هم مرکز آمار براساس قیمت ثابت سال 76 این نرخ 8.3 درصد را برای کل سال 95 اعلام کرده است و هم بانک مرکزی برای 9 ماه اول سال نرخ رشد با احتساب نفت براساس قیمت ثابت سال 90 را 11.6درصد برآورد کرده است. در نتیجه روشن است که اقتصاد ایران سال 95را با رشد بالایی پشت سر گذاشته است.
نکته دوم نقش و سهم نفت در رشد اقتصادی بالای سال 95 است که طبق اعلام مرکز آمار، اقتصاد با احتساب نفت 8.3 درصد و بدون نفت 6.3 درصد رشد کرده و سهم نفت از این رشد حداقل 2واحد درصد بوده است. همچنین طبق اعلام بانک مرکزی رشد اقتصادی 9ماهه اول سال 95 بدون نفت 1.9درصد بوده و با نفت 11.6درصد اعلام شده است که نشاندهنده سهم قابل توجه 9.7واحدی از این رشد است.
نکته سوم در این مقایسه، تفاوت در نتیجه برآورد رشد اقتصادی با دو پایه آماری یا دو سال پایه متفاوت است که مرکز آمار براساس قیمت ثابت سال 76 و بانک مرکزی با قیمت ثابت سال 83 و سال 90 رشد اقتصادی را محاسبه کردهاند و در نتیجه دو رقم تا حدودی متفاوت را اعلام کردهاند که البته در مجموع بر رشد بالای اقتصادی تاکید دارند. به نظر میرسد که در این مورد، مرکز آمار و بانک مرکزی باید براساس روال مراکز آماری جهان، قیمت سال پایه و مبنای محاسبات خود را به روز کنند تا ارقام تولید ناخالص داخلی و رشد آن برای کارشناسان و رسانهها ملموستر باشد.
زیرا وقتی سال پایه 76 مبنای محاسبه باشد، ارقام در مقایسه با تورم و ارقام جاری کوچک به نظر میرسند و در شرایطی که درحال حاضر حجم نقدینگی کشور از 1200هزارمیلیارد تومان فراتر رفته و رقم تولید ناخالص به قیمت جاری به 1113هزارمیلیارد تومان در سال 94 و بیش از 1200هزارمیلیارد تومان در سال 95 رسیده در نتیجه اعلام تولید ناخالص داخلی ایران به قیمت ثابت سال 76 و رقم 67 هزارمیلیارد تومان با قیمتهای جاری و امروزی ملموس نیست و کمتر قابل درک و لمس است. اما اگر مبنای محاسبه به سال 90 تغییر یابد، محاسبه و مقایسه و بررسی ارقام تولید ناخالص و سایر شاخصهای اقتصادی قابل لمستر خواهد بود و برای کسانی که در سال 96 به این آمار نگاه میکنند، واقعیتهای اقتصادی بهتر درک میشود. اما وقتی در سال 96 آمار سال 95 را با قیمت ثابت 20سال پیش بررسی میکنند، این پرسش ایجاد میشود که چرا رقم تولید ناخالص یا سایر شاخصها اینقدر اندک به نظر میرسد؟
برای مقایسه بهتر اثر متفاوت قیمت سال پایه در سالهای مختلف میتوان به محاسبه نرخ رشد سال 95 با قیمت ثابت سال 83 و قیمت ثابت سال 90 توسط بانک مرکزی اشاره کرد که رشد اقتصادی 6 ماهه سال 95 را با قیمت ثابت سال 83 با نفت 7.4درصد و بدون نفت 0.9درصد اعلام کرده است درحالی که رشد اقتصادی با نفت در همین دوره 6 ماهه را با قیمت ثابت سال 90 معادل 11.9درصد و بدون نفت 2.8درصد اعلام کرده است که این نرخها براساس دو سال پایه تا حدودی با هم فرق دارد.
طبق اعلام بانک مرکزی، نرخ رشد اقتصادی با احتساب نفت در 9ماهه سال 95 با قیمت ثابت سال 90 معادل 11.6درصد اعلام شده که در فصل اول سال معادل 7.4درصد بوده و در فصل دوم 11.9درصد و در فصل سوم 15.7درصد افزایش یافته و این رشد بدون نفت در 9ماهه سال 95 معادل 1.9درصد اعلام شده که در فصل اول منفی 1.5درصد بوده و در فصل دوم به مثبت 2.8درصد و در فصل سوم به 4.6درصد ارتقا پیدا کرده است.
لذا اگر مرکز آمار نیز براساس سال پایه 90 محاسبات خود را اعلام میکرد قطعا ارقام و نرخها نزدیکتر به هم اعلام میشدند و محاسبات و بررسی و ارزیابی ارقام با ارقام قابل لمس و درک بالاتری امکانپذیر میشد.
اما در عین حال که لازم است در مورد به روز شدن سال پایه براساس سال 90 یا 95 اقداماتی صورت گیرد، لازم است به اجزای رشد اقتصادی و وابستگی این رشد بالا به نفت توجه شود و اجزای رشد اقتصادی و رکود نسبی در بخش مسکن، سرمایهگذاریهای صنعتی، مجوز ساختمانسازی یا احداث واحدهای صنعتی به عنوان یکی از مهمترین اقلام سرمایهگذاری و تقویت رشد اقتصادی در دستور کار قرار گیرد. زیرا تا زمانی که فضای کسب وکار، تولید و سرمایهگذاریها، جذب سرمایه خارجی و توسعه گردشگری و سایر مزیتهای اقتصاد ایران مورد توجه نباشد، نمیتوان انتظار داشت که تنها با تکیه بر فروش نفت به رشد اقتصادی برسیم.
دولت یازدهم بعد از رشد منفی سالهای 91و 92 با رشد مثبت در سال 93 مواجه شد و فعالان اقتصادی با امید به مذاکرات برجام و سیاستهای دولت تدبیر و امید در انتظار تحولات بودند. اما با طولانی شدن مذاکرات، اقتصاد در سال 94 دوباره با رشد منفی مواجه شد و بلافاصله بعد از نتایج مذاکرات و اثر فروش نفت بر اقتصاد، نرخ رشد منفی سال 94 بعد از بهبود فروش نفت ایران به رشد بالای اقتصادی تبدیل شد. این موضوع نشان میدهد که تحت تاثیر محرک اصلی اقتصاد یعنی نفت، بخشهای خدماتی و بازرگانی و واردات، صادرات و... نیز تقویت شده و رشد اقتصادی با سهم بالای نفت روی سایر بخشها اثر گذاشته است لذا باید روی توان تولید و سرمایهگذاریها و گردشگری و... بیش از این کار شود تا وابستگی رشد اقتصادی به نفت کاهش یابد.